معنی کلمه ایت الله محسن حرم پناهی در دانشنامه اسلامی
آیت الله شیخ محسن حرم پناهی قدس سره از افاضل علما و مدرسان بزرگوار حوزه علمیه قم است که در سحرگاه دوشنبه، هشتم شعبان 1347 ق در قم و در بیت علم و فقاهت چشم به جهان گشود. وی در دامان مادری پاکدامن که خود تربیت شده بیت علم و فقاهت بود تربیت شد.
مادر ارجمند ایشان، دختر آیت الله سید صادق روحانی قمی قدس سره و بانویی پارسا و عفیفه بود؛ که در عصر خود، الگویی نیکو از زن مسلمان برای سایر بانوان بشمار می رفت. شیخ محسن حرم پناهی می گوید: مسئولیت خطیر تربیت، به طور عمده بر عهده والده ماجده ام بود و حتی بر جزئیات رفتار من هم نظارت دقیق داشت.
ایشان نقل می کند که به یاد دارم روزی در همان ایام بچگی به قبرستانی رفته بودم. در کنار قبرستان، باغی بود که تکه چوبی خشکیده از درختان آن به داخل قبرستان افتاده بود. من به رسم کودکی، آن را برداشتم و راهی منزل شدم. وقتی داخل منزل شدم همین که مادرم چوب را در دستم دید، از من پرسید: این چوب را از کجا آورده ای! من جریان را تعریف کردم. ایشان گفتند: مادرجان! تو که نمی دانی آیا صاحب آن باغ راضی است یا نه، و اگر راضی نباشد تو در روز قیامت چه جوابی در پیشگاه خدا خواهی داشت. این کلام آن قدر در وجودم تأثیر گذاشت که من، آن شب تا صبح نخوابیدم و گریه کردم تا این که صبح شود و صاحب باغ را راضی کنم و سرانجام صبح رفتم و صاحب باغ را راضی کردم.
پدر شیخ محسن، آیت الله مهدی حرم پناهی، عالمی زاهد و مورد توجه خواص و بزرگان علما بود. ایشان فرزند مرحوم آیت الله حاج ملا آقاحسن مجتهد قمی قدس سره است. وی در دهم شعبان 1319 ق. در قم متولد شد. او ادبیات و سطوح را از پدر بزرگوار خود و شیخ ابوالقاسم کبیر، فراگرفت و خارج فقه و اصول را در محضر آیت الله شیخ عبدالکریم حایری قدس سره تحصیل نمود. وی مقداری از درس خارج را هم از محضر آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی استفاده نمود. او در 27 سالگی به درجه بلند اجتهاد نائل شد.
مرحوم آقای بُدلا می فرمودند که آیت الله آقای حاج شیخ مهدی، در میان علما تنها کسی بود که آقای بروجردی قدس سره به مقام علمی و معنوی ایشان احترام خاصی قائل بودند. اما با تمامی این تفاصیل وی از توجه به ظواهر دنیا و تعلق به آن به طور کلی پرهیز داشت. از حالات معنوی و اخلاص و ارادت ایشان نسبت به اهل بیت عصمت علیهم السلام حکایات متعددی نقل شده که به چند نمونه اشاره می شود.
پدرم گفت: تابستان است و هوا گرم و دسترسی به طبیب و دارو مشکل است، اگر این درد ادامه پیدا کند اذیت بسیاری می بینم. من در فکر بودم که ناگهان چشمم افتاد به شال سبزی که متعلق به آقا سید محمود بود و بر میخ داخل اتاق آویخته شده بود. در این هنگام توسلی پیدا کردم و عرض کردم یا رسول الله صلی الله علیه و آله این شال سبز منتسب به شما است و من نیز این شال را به نیت شفا، روی چشمانم قرار می دهم؛ شما عنایتی بفرمایید. بلند شدم و شال را به چشمانم کشیدم و فی الفور ناراحتی و درد چشم برطرف شد.
ایشان در سال 1330 ش. وفات نمود و تشییع جنازه باشکوهی از پیکر مطهرشان انجام شد. آیت الله بروجردی بر پیکر مطهر ایشان نماز خواند. وفات ایشان ضایعه بزرگی برای مردم به ویژه حوزه علمیه بود، به نحوی که یکی از امامان جماعت قم به نام شیخ ولی می گوید: من در شب وفات ایشان، در عالم رؤیا دیدم کوچه کنار حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها یک باره تاریک شد. صبح بعد از نماز صبح با عجله به منزل آقای بروجردی رفتم و از خدمتکار جویای احوال آقا شدم. وی گفت: حال آقا خوب است و مرا نزد آقا برد. وقتی خدمت ایشان رسیدم و جریان رؤیا را گفتم، ایشان فرمود: خیال می کنم آقای حاج شیخ مهدی حرم پناهی از دنیا رفته باشد و خدمتکار را فرستادند و فرمودند: خودم هم خواهم آمد.