ایات حبط و تکفیر

معنی کلمه ایات حبط و تکفیر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آیات حبط و تکفیر. آیات حبط و تکفیر به آیات دال بر بی تاثیر شدن عمل خیر با گناه ، و پوشاندن گناه با کار نیک اطلاق می شود.
حبط در لغت، به معنای فاسد شدن و هدر رفتن است، و تکفیر ، مصدر باب تفعیل به معنای پوشاندن است که دو مصدر ثلاثی مجرد آن (کفر و کفر) نیز به همین معنا می آید. البته تکفیر، معانی دیگری مانند نسبت دادن غیر به کفر و بی دینی نیز دارد. حبط در اصطلاح به معنای از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک به وسیله گناه، و تکفیر یعنی پوشاندن و محو کردن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است. "حبط" و "تکفیر" دو اصطلاح قرآنی و کلامی اند. واژه "احباط" که با مشتقات آن شانزده بار در قرآن مجید آمده، در لغت به معنای ابطال و بی خاصیت کردن عمل، و در اصطلاح از بین رفتن ثواب اعمال پیشین بر اثر گناهان پسین است.به اعتقاد شیعه ، اشاعره و بعضی از معتزله ، مقصود از احباط این است که مکلف ، عملی (طاعت) را که بر عهده او گذاشته شده است با تمام اجزا و شرایطش انجام ندهد؛ مثلا اگر اجرتی را برای انتقال چیزی از جایی به جای دیگر قرار دهند، کسی مستحق اجرت است که آن را به جای گاه مورد نظر منتقل کند، در غیر این صورت گفته می شود، او عمل خود را باطل (احباط) کرده است.
حبط و تکفیر در قرآن
حبط و واژه های هم ریشه آن ۱۶ بار در قرآن آمده است.
بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.
بر اساس آیاتی از قرآن و نیز اخبار فراوان، تعدادی از گناهان سبب نابودی بسیاری از عبادات و کارهای نیک می شود که به آنها اشاره می شود:
← ارتداد (کفر پس از ایمان)
...

جملاتی از کاربرد کلمه ایات حبط و تکفیر

او عرض كرد: (با اينكه من از (شيعيان خالص ) شما هستم ، چگونهعمل نيكم را حبط و پوچ مى كنم ؟)
آيه بعد كيفر چنين اشخاصى را بيان كرده ميگويد: آنها كه آيات ما را تكذيب كنند و لقاىرستاخيز را منكر شوند اعمالشان به كلى حبط و نابود ميگردد (و الذين كذبوا باياتنا ولقاء الاخرة حبطت اعمالهم
4 - مـسـاءله حـفـظ ايـمـان تـا پـايـان عـمـر مـهـمـتـريـن شـرط بـقـاى آثـارعمل است چرا كه قرآن به صراحت مى گويد: (كسانى كه بى ايمان از دنيا بروند تماماعمالشان حبط و نابود مى شود).
((آنها كسانىهستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافرشدند، به همين جهت ،اعمالشان حبط و نابود شد از اينرو روز قيامت ، ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد)).
با مطالعه بسيار دريافتم كه آفت حبط و تباه شدناعمال شايسته ، دامنگير كارهاى فرد مى شود. كارهايى نظير نماز، روزه ، صدقه ، جهاد وحجّ؛ امّا در پرتو وسايل و راههاى نجات بخش حسينى ، كارها و پاداشهاى بزرگى براىفرد نوشته مى شود كه اينها از كارهاى انجام شده او نيست كه آفت حبط به سوى آنها راهيابد.
قرآن كرارا روى اين مسئله تكيه كرده است كه شرط پذيرشاعمال صالح ايمان است ، حتى اگر عمل از روى ايمان سرزند و بعد از مدتى شخصعمل كننده راه كفر پيش گيرد عمل او حبط و نابود و بى اثر مى شود (در اين باره در جلددوم تفسير نمونه از صفحه 69 الى 72 بحث كرده ايم ).
با دقّت دراين وسائل و راههاى نجات حسين عليه السلام براى كارهاى ناچيز خود، پاداشهنگفتى ديدم ؛ امّا اين انديشه مرا به خود فرو برد كه مبادا در زندگى تو، كارى ناپسندصورت گرفته باشد كه آفت جان كارهاى شايسته ات گردد و آنها را حبط و تباه سازد،ديگر باره وحشت سراپاى وجودم را فرا گرفت و انديشه جديدى در ذهنم پديدارشد.
(مولى ) به معنى (ولى و سرپرست و يار و ياور) است ، و به اين ترتيب خداوندولايت و سرپرستى و يارى مؤ منان را بر عهده گرفته ، اما كافران را از زير چتر ولايتخود خارج ساخته است ، روشن است كسانى كه تحت ولايت ذات پاك او باشند هم در مشكلاتيـارى مـى شـونـد، و هـم ثـبـات قـدم دارنـد، و سـرانـجـام بـه مـقـصـود خـودنائل مى شوند، اما آنها كه از زير اين پوشش خارجند اعمالشان حبط و نابود
اول اينكه : اگر انسان كسى را به جرم اينكه امر به معروف و نهى از منكر مى كند بهقتل برساند اعمال نيكش همه حبط و بى اجر مى شود.
مسئول و رئيس ، در اثر زيادى ارباب رجوع و سختى كار، و بد بودن افراد زير دست هرچه كه خسته و عصبانى باشد باز نمى تواند بد اخلاقى كند و از مرزاعتدال خارج شود و برخورد خشن و نامناسب با ارباب رجوع داشته باشد و در نتيجه ،كار خوب و خدمات گذشته اش را حبط و نابود كند.