ای سبحان ا

معنی کلمه ای سبحان ا در لغت نامه دهخدا

ای سبحان ا. [ اَ س ُ نَل ْ لاه ] ( ع صوت مرکب ) برای تعجب واستغاثه در اصل منزه است خدا. و در تداول فارسی پناه بر خدای : گفت [ خواجه احمد حسن ]ای سبحان اﷲ این مقدار را چه در دل باید داشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 178 ). گفت ای سبحان اﷲ این چیست که میگویی. ( کیمیای سعادت ). گفت چه دلیری است بر خدای. ای سبحان اﷲ من از سعید جبیر شنیدم که... ( تفسیر ابوالفتوح ).

جملاتی از کاربرد کلمه ای سبحان ا

آورده‌اند کی چون شیخ به شهر مرو رفت و آن ماجرا با پیر بوعلی سیاه برفت از آنجا بیرون آمد و به صحرا می‌شد، خواجۀ به حکم ارادت در رکاب شیخ می‌رفت چون شیخ بدر سرای او رسید آن خواجه عنان شیخ بگرفت و از وی استدعا کرد کی می‌باید کی شیخ بسرای من درآید و ما را مشرف گرداند. شیخ با جمع به سرای فرود آمد، ستونی بود بزرگ و بسیار چوبها را سر بروی نهاده چنانک بیشتر آن عمارت را بار برین ستون بود. چون شیخ را چشم بران ستون افتاد گفت: لاستوائک حملتَ ماحملت. چون این کلمه برزفان شیخ برفت آن خواجه گفت آری ای شیخ مرا چندین خرج افتاده است برین ستون و چندین گردون ببرده‌ام و مشقتها تحمل کرده تا این ستون را اینجا آورده‌ایم و در همه شهر ازین بزرگتر ستونی نیست. شیخ گفت ای سبحان اللّه ما کجاییم و این مرد کجاست! هم بر پای از آنجا بیرون آمد و چندانک شیخ را استدعا کرد ننشست و از آنجا برباط عبداللّه مبارک آمد و در مرو مقام نکرد و بمیهنه آمد.