لغت یار
اگننده
معنی کلمه اگننده در فرهنگ عمید
( آگننده ) پرکننده.
جملاتی از کاربرد کلمه اگننده
چو در کوه شد گنجها ناپدید کسی چهرهٔ آگننده ندید