اکثریت قوم ابراهیم

معنی کلمه اکثریت قوم ابراهیم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اکثریت قوم ابراهیم (قرآن). ایمان نیاوردن اکثریت قوم ابراهیم از آیات قرآن کریم استفاده می شود.
آیات زیر بعد از پایان دادن به داستان موسی (علیه السلام) به مهمترین خبر مربوط به ابراهیم (علیه السلام) اشاره می کند، که با فطرت سالم و پاک خود علیه قومش که همگی به اتفاق کلمه بت می پرستیدند، به حمایت از دین توحید و پرستش خدای سبحان قیام نموده، از مردم وطنش بیزاری جست و از دین حق دفاع نمود و گذشت بر او آنچه که گذشت، که همه آیت و معجزه بود، ولی بیشتر قوم او نیز ایمان نیاوردند، که در آخر آیات مورد بحث بدان اشاره می فرماید. واتل علیهم نبا ابرهیم(و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان.)
مناظره حضرت ابراهیم
اذ قال لابیه وقومه ما تعبدون(آنگاه که به پدر خود و قومش گفت: «چه می پرستید؟») این جمله مخاصمه و مناظره آن جناب است با پدرش، غیر آن مخاصمه ای که با مردم عصر خود داشت، هم چنان که خدای تعالی آن را در سوره انعام حکایت فرموده، لیکن در اینجا چون بنا بر اختصار بوده هر دو مخاصمه را یک جا آورده و به یک سبک و روش حکایت فرموده، یعنی آن مقدار را که قدر مشترک میان دو سبک احتجاج است نقل کرده است. و جمله " ما تَعْبُدُونَ" پرسش از حقیقت است، در حقیقت خود را جای کسی فرض کرده که هیچ اطلاعی از حقیقت آلهه آنان و سایر شؤون آن ندارد، و این خود یکی از طرق مناظره است و مخصوص موردی است که کسی بخواهد حقیقت و سایر شؤون مدعای خصم را به خود او بفهماند، تا وقتی اعترافی از او شنید همان را سوژه و مدرک قرار داده بطلان مدعایش را اثبات کند. علاوه بر این، وجه دیگر این گونه پرسش از آن جناب این است که این محاجه مربوط به اولین روزی است که ابراهیم (علیه السلام) از پناهگاه خود در آمده و داخل در مجتمع پدر و قوم خود شده است و قبل از این چیزی در این باره ندیده بود و احتجاجی که کرد از یک فطرت ساده و پاک کرد، که تفصیلش در سوره انعام گذشت.
اکثریت غیرمؤمن
ان فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین.(حقاً در این (سرگذشت درس ) عبرتی است و(لی ) بیشترشان مؤمن نبودند.) یعنی در داستانی که ما از ابراهیم (علیه السلام) نقل کردیم، که وی بر طبق فطرت ساده خود، راه توحید را پیش گرفته، روی دل به سوی رب العالمین کرده، از بتها بیزاری جست و علیه بت پرستان و وثنی ها احتجاج نمود، آیتی است برای هر کس که در این داستان تفکر کند. علاوه بر اینکه در سایر داستانها و گرفتاریها و ابتلاآتی که در اینجا ذکر نشده، نیز آیت هایی است برای صاحبان خرد، مانند در آتش افتادنش و آمدن ملائکه به میهمانیش و هجرت دادن یگانه فرزندش اسماعیل و مادر او هاجر را در ته دره مکه و ساختن کعبه اش و ذبح اسماعیلش.

جملاتی از کاربرد کلمه اکثریت قوم ابراهیم

آمار جمعیتی ازبکستان ویژگی‌های جمعیت شناختی جمعیت ازبکستان از جمله رشد جمعیت، تراکم جمعیت، قومیت، سطح تحصیلات، بهداشت، وضعیت اقتصادی، وابستگی‌های مذهبی و سایر جنبه‌های جمعیت است. ملیت هر فرد در ازبکستان، ازبک است، در حالی که اکثریت قومی ازبک خود را ازبک می‌نامند. بسیاری از داده‌ها ناشی از برآوردهاست زیرا آخرین سرشماری در زمان شوروی در سال ۱۹۸۹ انجام شد.
عبدالرحمن خان از ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۱ میلادی امیر افغانستان بود. در این دوران اکثریت قومی که هم‌واره به پشتون‌ها نسبت داده می‌شد، به‌طور وسیع‌نوسان‌های زیاد داشت. تعداد پشتون‌ها در ۱۸۹۳ میلادی پس از این‌که عبدالرحمن خان مناطق پشتون‌نشین را به هند بریتانوی واگذار کرد، کاهش یافت. با این حال، جمعیت پشتون‌ها پس از این‌که بیشتر آن‌ها توسط امیر در شمال کشور اسکان شدند، به‌زودی تعدادشان بیشتر شد.
خاخامهای یهودی در تلمود و در جاهای دیگر تفسیرات متفاوتی بر روی قوانین شمیتا گذاشتند تا آن را ساده کرده و از مشکلات ایجاد شده برای کشاورزان جلوگیری کنند. به‌طور مثال دستور هتر مشیرا در سال شمیتا ۱۸۸۸-۱۸۸۹ به کشاورزان یهودی اجازه داد که زمین‌های خود را به غیریهودیان بفروشند تا کشاورزی بر روی آن‌ها ادامه یابد. این نوع آسان کردن شمیتا هنوز نیز ادامه دارد و مسئله بحث بین یهودیان صهیونیست و یهودیان هاردی است. بین نظر دانشمندان یهودی اختلاف زیادی در مورد لزوم رعایت شمیتا در این زمان وجود دارد. بعضی اعتقاد دارند که قانون شمیتا همیشگی است و هم‌اکنون نیز باید رعایت شود. بعضی دیگر اعتقاد دارند که لزوم رعایت آن وابسته به نظر خاخامها است. بسیاری خاخامها اعتقاد دارند که شمیتا اکنون داوطلبانه است و اجباری نیست. بر اساس نظر خاخام سفاردی عوادیا یوسف رعایت شمیتا زمانی الزامی است که اکثریت قوم اسراییل دوباره به ارض موعود بازگردند و اکنون تنها بستگی به نظر خاخامها دارد. ولیکن یهودیان هاردی اعتقاد دارند که شمیتا یک قانون توراتی است و رعایت آن همیشه الزامیست.
حاکمان مستعمرات بریتانیا در سدهٔ نوزدهم و دولت‌های آفریقای جنوبی که جانشین آنان شدند، در سال‌های ۱۹۱۳ و ۱۹۳۶ مناطقی را با هدف جداسازی سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی از سفیدپوستان تأسیس کردند. با به قدرت رسیدن حزب ملی در سال ۱۹۴۸ هندریک فروورد، وزیر امور بومیان (که بعداً نخست‌وزیر آفریقای جنوبی شد)، معیارهایی را برای شکل‌دهی دوبارهٔ جامعهٔ آفریقای جنوبی معرفی کرد تا سفیدپوستان در اکثریت قومی قرار گیرند. ایجاد بانتوستان‌ها یکی از عناصر اصلی این رویکرد بود که هدف بلندمدت آن مستقل کردن بانتوستان‌ها بود. در نتیجه، سیاه‌پوستان شهروندی آفریقای جنوبی و حق رأی خود را از دست می‌دادند و سفیدپوستان می‌توانستند سلطهٔ خود بر این کشور را حفظ کنند.
تاجیکها گروه قومی اصلی هستند با اقلیتی مانند، ازبک و قرقیزستان، و کوچکتر روسی. از آنجا که همه در تاجیکستان تاجیک نیستند، از شهروندان غیر تاجیک این کشور به عنوان تاجیکستانی یاد می‌شود. ملیت رسمی هر فردی در تاجیکستان تاجیکستانی است، در حالی که اکثریت قوم تاجیک به سادگی خود را تاجیک می‌دانند.
افغانستان اکثریت قومی ندارد، گرچه برآورد می‌شود پشتون‌ها بیش از ۴۵٪ از جمعیت این کشور را تشکیل دهند. تحت حاکمیت سردمداران پشتون، اصطلاح «افغان» از یک نام قومی برای پشتونها به یک نام ملی برای هر شهروند افغانستان تغییر یافت، صرف نظر از اینکه این نام در گذشته فقط برای قوم پشتون بوده‌است. این تغییر در قانون اساسی افغانستان گنجانده شد، و آن را به یک دولت چند ملیتی تبدیل کرد.