اوضاع مذهبی سامانیان

معنی کلمه اوضاع مذهبی سامانیان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مذهب رسمی دوره سامانی تسنن بود که هم حنفی ها و هم شافعی ها در ماورءالنهر با آزادی، مذهب خود را داشتند، تعداد حنفی ها بیشتر بود.
مروج مذهب حنفی در ماروالنهر "خواجه امام ابوحفض کبیر بخاری" متوفی ۲۱۷ (ه. ق) بود، "نرشخی" راجع به او می گوید: «هم زاهد بود و هم عالم و بخارا به سبب وی قبة الاسلام شده است و سبب آن که اهل بخارا با علم شدند و علم در وی فاش شد ائمه و علما محترم گشتند سبب او بوده است.» امیران سامانی نیز حنفی بودند و بخارا یکی از مراکز عمده مذهب حنفی بود. بعد از آن طرفداران مذهب شافعی بیشتر از دیگران بودند. خراسان و به طور کلی قلمرو حکومت سامانیان در قرن دهم به طور اکثریت و نواحی ری و اطراف آن نیز بر اثر تاثیرات بغداد، حنفی مذهب بوده اند و در ماوراء النهر که در آغاز امر بیشتر مذهب شافعی رواج داشت بعدا حنفیان سلطه و سیادت معنوی بخصوصی یافتند.
احترام بنیانگذاران سامانی به علما
"بلعمی" از قول "امیر اسماعیل" سامانی نقل کرده است که «هنگامی که او در سمرقند جهت استماع شکایات مردم نشسته بود. "ابوعبدالله بن نصر" فقیه شافعی به نزد وی وارد شد و او برای احترام علم و دین جلو او به پا خاست. بعد از رفتن وی اسحاق برادر اسماعیل او را مورد خطاب قرار داد که تو امیر خراسان هستی مردی از رعایای تو بر تو وارد می شود و تو برمی خیزی سیاست را با این قیام از بین می بری.»
رابطه دولت و علما
«فرای» در کتاب بخارا می نویسد: «پیشوایان روحانی اهل تسنن در بخارا نفوذ و قدرت خاصی داشتند، زیرا پیشوایان اهل تسنن بودند که نخستین بار امیر اسماعیل را به بخارا خواندند... فقهای شهیر و نامداری در این دوره ظهور کردند و هر یک از آنان پیروان و شاگردانی داشت. آراء عمومی نقش بزرگی در تصمیمات قضائی بازی می کرد و شکی نیست که اغلب اوقات این آراء عمومی از طریق عدالت و انصاف دور بود، اما عقیده فقها و علمای دینی به صورت یکی از نهادهای جامعه درمی آمد که با حکومت غیر روحانی کوس برابری می زد. در دوره سامانیان، کارداران دولت و علما، معمولا همکاری نزدیکی داشتند، گرچه مردم کم کم، پیشوایان روحانی را حامیانی در مقابل ظلم و جور حکومت تصور می کردند. هنگام شورش های عمومی و تظاهرات مردم، نیز حکومت وقت نمی توانست پیشوایان دینی را پشتیبان مطمئنی برای خود تصور کند... بسیاری از علمای دینی رغبتی به قبول منصب قضا نشان نمی دادند و حتی وقتی به چنین مقاماتی که انتصاب آن، از طرف مقامات غیر روحانی به عمل می آید، منصوب می شدند، از قبول آن عذر می خواستند...». دولت امرای سامانی که هیچ وقت از تحت تبعیّت و قبول فرمان روحانی خلیفه بغداد بیرون نرفته بودند و پیوسته خود را مطیع و مجریان اوامر عبّاسیان می شمردند. مدّت ۱۱۰ سال (از ۲۷۹ وفات نصر تا ۳۸۹ تاریخ استیلای ایلک خان بر بخارا) دوام کرد. در طیّ این یک قرن و اندی سامانیان که همه به شعبه تسنّن از مذاهب اسلام، عقیده داشتند. با وجود ایرانی بودن، خلیفه عبّاسی بغداد را بر خود امیرالمؤمنین و رئیس روحانی می شناختند و در این سیره عینا همان روش طاهریان را دستور زندگانی و امارت قرار داده بودند و به همین علت طبقه روحانیون و علمای دین در ماوراء النّهر و خراسان همه وقت از امرای سامانی پشتیبانی می کردند برخلاف کسانی که به مذاهب شیعه گرویده بودند و از ترس قدرت سامانیان و علمای اهل سنّت پنهان می زیستند مواقعی که فرصتی بدست می آمد با مخالفان امرای سامانی همدست می شدند و محرمانه ایشان را به برانداختن این سلسله از امرا دعوت می نمودند. در دوره سامانیان ، کارداران دولت و علما، معمولا همکاری نزدیکی داشتند، گرچه مردم کم کم، پیشوایان روحانی را حامیانی در مقابل ظلم و جور حکومت تصور می کردند. هنگام شورش های عمومی و تظاهرات مردم، نیز حکومت وقت نمی توانست پیشوایان دینی را پشتیبان مطمئنی برای خود تصور کند... بسیاری از علمای دینی رغبتی به قبول منصب قضا نشان نمی دادند، و حتی وقتی به چنین مقاماتی که انتصاب آن، از طرف مقامات غیر روحانی به عمل می آید، منصوب می شدند، از قبول آن عذر می خواستند...»
تشیع
...

جملاتی از کاربرد کلمه اوضاع مذهبی سامانیان

برای شناخت اوضاع و احوال مذهبی جامعه مورد تحقیق استفاده از کتبی که در باب ادیان و مذاهب گوناگون بحث کرده‌اند، ضروری است. کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی (متوفی ۴۴۰ قمری) و نیز کتاب الملل و النحل تألیف شهرستانی (متوفی ۵۴۸ قمری) از منابع ارزشمندی است که اطلاعاتی گرانبها در مورد اوضاع مذهبی عهد سامانیان ارائه می‌کند.