معنی کلمه اوضاع اجتماعی دوره سامانیان در دانشنامه اسلامی
در دوره حکومت سامانیان، دولت مرکزی ناگزیر بود با تمایلات استقلال طلبانه فئودال ها مبارزه کند. اسماعیل سامانی و جانشین های او با تمام مبارزات شدیدی که برای تثبیت حکومت مرکزی به عمل آوردند، نتوانستند در بسیاری از نواحی دور دست مقصود خود را عملی کنند. خوارزم، چغانیان، ختلان، و اسفیجاب رسما جزو حکومت سامانیان بود، اما در واقع، حکام این نواحی به حال استقلال زندگی می کردند. سامانیان برای جلوگیری از قیام های محلی فئودال ها، تصمیم گرفتند که متنفذین هر ناحیه را به حکومت آن جا بگمارند؛ ولی این سیاست مفید واقع نشد و نتیجه معکوس بخشید. چیزی که بنیان حکومت سامانی را متزلزل می کرد، تضاد شدید طبقاتی بود که به صورت مبارزه بین طبقه زحمتکش دهقانان و صنعتگران از یک طرف و طبقه حاکمه و فئودال ها از طرف دیگر، در جریان بود. ازدیاد روزافزون خراج، به شدت این تضاد کمک کرد.
← چگونگی مبارزات
سلاطین سامانی در دوران قدرت خود بسیاری از آداب و رسوم دیرین ایرانیان را، که در خراسان و ماوراء النهر باقی مانده بود، بار دیگر احیاء کردند. به زبان فارسی و نظم و نثر علاقه فراوان نشان دادند و کتب گرانب ها و سودمندی نظیر تاریخ طبری و کلیله و دمنه عبدالله بن مقفع به دستور آنان ترجمه شد. علاوه بر این، سران حکومت با آزادمنشی و تسامح به ملل و مذاهب مختلف می نگریستند: چنانکه در دربار آنان پیروان ادیان و مذاهب به آزادی زندگی و کار می کردند و هیچ کس در دوران سامانیان با محدودیت هایی که در دوره غزنویان و سلجوقیان پدید آمد روبرو نگردید، و این روش آزاد منشانه سران حکومت سامانی به رواج علم و ادب و فلسفه در آن روزگار کمک شایانی کرد. مقدسی در وصف دربار سامانیان چنین می نویسد: «واضح است در درباری که... پادشاهان... همواره در اندیشه آن باشند که بر شمار دانشمندان بیفزایند تا چه حد مردان به سوی دانش می گرایند. یکی از آیین های دربار سامانیان آن بود که دانشمندان را به زمین بوس خود روا نمی داشتند و ایشان را مجالسی شبانه بود... در حضور پادشاه دانشمندان مناظره می کردند و پادشاه خود در مناظره را می گشود... با زیردستان خود گشاده روی و مهربان بودند، وزرای ایشان به کارها می رسیدند، و چون کسی را برمی آوردند، با خود به خوان می نشاندند و با سفرا پرسش از مهمات می کردند و هرکس در بخارا در فقه و عفاف برتر از دیگران بود، وی را برمی کشیدند و از او رای می جستند و کارها به قبول او می کردند.»
← نقل تاریخ نگاران
...