اوصاف قران در روایات

معنی کلمه اوصاف قران در روایات در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اوصاف قرآن در روایات. در روایات معصومین (علیهم السّلام) اوصاف فراوانی برای قرآن کریم ذکر شده است که ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود.
اوصاف قرآن در نگاه معصومین (علیهم السّلام) متعدد می باشند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) می فرماید: «أنا أوّلُ وافدٍ علی العزیز الجبّار یوم القیامة و کتابُه و أهلُ بیتی». در قیامت که همه مخلوق ها به خالق باز می گردند: «أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ» ، اولین مهمانی که بر خدای سبحان وارد می شود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) و قرآن کریم و اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) است و چون چنین کثرت نوری با وحدت حقیقی هماهنگ است، می توان از مجموع انوار سه گانه به نور واحد و مهمان یگانه یاد کرد و گفت: اولین مهمان.
برترین مخلوق خداوند
همچنین آن حضرت می فرماید: «القرآن أفضل کل شیء دون الله فمن وَقَّر القرآن فقد وَقَّرَ اللهُ و مَن لم یُوَقِّرِ القرآن فقد استخفّ بحرمة الله». قرآن کریم پس از خدای سبحان از هر چیزی برتر است. پس هر کس قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر کس آن را بزرگ نشمارد، حریم خدای سبحان را سبک شمرده است.قرآن کریم مراحل مختلفی دارد: در مرحله نازله، «عربی مبین» است و در مرحله برتر، «علیّ حکیم:» «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ»؛ قرآن را عربی گردانیدیم تا تعقل و تفکر و اندیشه کنید و به راستی که قرآن در اصل کتاب نزد ما بلند مرتبه و با حکم است. و بین این دو مرحله نیز مراتب متوسط است. قرآن ریسمان پیوسته و مستحکمی است که یک سوی آن به دست خدای سبحان و سوی دیگر آن در دست انسان هاست و تمسک و اتصال به ریسمان خدا مایه سعادت و آقایی دنیا و آخرت است.خدای سبحان به حاملان قرآن دستور بزرگداشت قرآن می دهد و ثمره آن را محبوبیت خدا و خلق ذکر می کند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) می فرماید: «یقول الله عز و جل: یا حملة القرآن تحبّبوا إلی الله تعالی بتوقیر کتابه یَزدکم حباً و یُحببکم إلی خلقه» ؛ خدا می فرماید : ای حاملان قرآن به واسطه بزرگ شمردن کتاب خدا محبوب خدا شوید تا دوستی شما را زیاد کند و شما را محبوب خلق خود نماید.شایان ذکر است که، قرآن مرتبه هایی دارد؛ چنانکه ولایت رسول گرامی و اهل بیت (علیهم السّلام) نیز دارای مراتب است. مرتبه والای قرآن و ولایت نور واحد است و از این رو در آن جا سخن از برتری دارنده و برتری داشته شده نیست. اگر کثرت مرتبه ها ملاحظه شود، مرتبه ی والای قرآن از مرتبه نازل ولایت افضل است و تفصیل آن را در نوشتار دیگر نویسنده به نام «علی بن موسی الرضا و القرآن الحکیم» می توان یافت.
کتاب نجات بخش
معاذ بن جبل می گوید: کنّا مع رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) فی سفر فقلت یا رسول الله:حدّثنا بما لنا فیه نفع. فقال: «إن أردتم عیشَ السّعداء و موتَ الشهداء و النّجاةُ یومَ الحشر و الظّلَ یومُ الحرور و الهُدی یوم الضلالة فادرسوا القرآن فإنّه کلامُ الرّحمن و حرزٌ من الشیطان و رجحانٌ فی المیزان» ؛ در سفری همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) بودیم. به آن حضرت عرض کردم برای ما سخن سودمندی بگویید. آن حضرت فرمودند: اگر زندگی سعادتمندانه، مرگ شهیدانه، نجات روز حشر، سایه روز سوزندگی (قیامت) و هدایت روز گمراهی می طلبید، به درس قرآن بپردازید که آن، سخن خدای رحمان و سپری در برابر شیطان و مایه سنگینی کفه عمل در میزان عدل است.
راهنمای بهشت
...

جملاتی از کاربرد کلمه اوصاف قران در روایات

سینه بر خاک نه مربع‌وار که قران در مثلث خاکیست
در نزدیکی و روبروی نارین‌قلعه، یک بنای قدیمی قرار دارد که بنا به اظهار مردم محل، آرامگاهی بوده که به احتمال زیاد آرامگاه ابوالفضل رشیدالدین میبدی مفسر و مترجم بزرگ قران در سده ششم هجری بوده‌است سنگ قبری منتسب به دختر وی فاطمه در این محل یافت شده‌است. همین قسمت بازمانده شباهت تام و تمام به چند بقعهٔ تاریخی و مرتفع یزد و ابرقو و مروست دارد که همهٔ مزار بزرگان و از آثار سده‌های هفتم و هشتم هجری است. بلندی بدنهٔ باقی‌مانده که قسمت سردر ورودی است، هشت متر بوده‌است و از قسمت داخل سفیدکاری بوده و مختصری از تزیینات و رنگ‌آمیزی قدیم آن نیز باقی است.
به خوشهٔ قران در ببین دانه را به انگور دین در رها کن عصیر
قرین نصرت و فتح است زان گهر که دراوست به صد هزار قران در نخیزد از عمان
9 ابن ام مكتوم را در ماه جمادى الاخر به مدت ده روز به جانشينى خود برگزيده و خودبراى شركت در غزوه قران در تعقيب بنوسيلم از مدينه بيرون شد. خصم از ترس جانبگريخت و نتوانست به مسلمانان آسيبى برساند (432)
صاحب صاحب قران در عالم اوست آصف الهام و سلیمان خاتم اوست
در اجرای این قانون، بلدیه (شهرداری) تهران در ۲۹ دی ۱۲۸۹ مبلغ ۱٬۹۶۵ قران در اختیار مجلس حفظ‌الصحهٔ تهران گذاشت تا شش مرکز آبله‌کوبی مجانی در شش محلهٔ مختلف شهر دایر کند.
بصد هزار قران در کمال فضل و معانی فلک نظیر تو با صدر هزار دیده ندیدست
بابه قران از همان کودکی به خواندن آهنگ‌های محلی آغاز نمود. در اوایل که شغل چوپانی داشت افزون‌بر آوازخوانی توله می‌نواخت. در سن دوازده‌سالگی نزد مرحوم محمدحکیم تنبورنواز به نواختن دمبوره پرداخت. او پس از سال‌ها توانست پول ناچیز را جمع کند تا دمبوره‌ای برای خود خریداری کند. در ولسوالی تاشقرغان به جز بابه قران کسی دیگری نبود که در محافل خوشی آهنگ بسراید. مردم او را به این خاطر بابه قران می‌گفتند که او پس از ساعت‌ها آوازخوانی مبلغ یک قِران که با آن نیمِ یک قرص نان می‌شد بدست می‌آورد. زندگی او خیلی به زحمت پیش می‌رفت. پس از سال‌ها تجربه، او به سرودن شعر و آهنگ‌های جدید و دلنشین پرداخت. آهسته آهسته شهرت وی تا مزار شریف رسید. در مزار شریف مردم از کمپوز و شعرهای وی به مشاعره می‌پرداختند. شعرهای بابه قران را بنام شیر و شکر و آهنگ‌های او را به نام قطغنی یاد می‌کنند. بابه قران در سال‌های ۱۳۶۰ یک گروه هنری محلی را با شرکت بنگیجه زیربغلی‌نواز (دُهُلی که در زیر بغل سکت چپ گذاشته می‌شود) و نورمحمد غیچک‌نواز حکیم طنبوری، صمد توله‌چی، شریف زیربغلی نواز، غلام، بابه نور بنیاد گذاشت. رادیو تلویزیون افغانستان توانست در دوران واپسین عمر او چند پارچه دمبوره و آهنگ او را ثبت کند.
فرخ و فرخنده بادت مهرگان و روز مهر باد دولت با تو کرده صد قران در یک قران
ز نائبات قضا در پناه بارخدای ز حادثات قران در حمایت قرآن
مکین است دین و قران در دل من همین بود در دل مکین محمد