اوازه خوانی

معنی کلمه اوازه خوانی در لغت نامه دهخدا

( آوازه خوانی ) آوازه خوانی. [ زَ / زِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل وشغل آوازه خوان. تغنی. خوانندگی. قوّالی. خنیاگری.

معنی کلمه اوازه خوانی در فرهنگ فارسی

( آوازه خوانی ) عمل و شغل آوازه خوان تغنی خنیاگری .

جملاتی از کاربرد کلمه اوازه خوانی

او در ماه‌های محرم و صفر، دف و دایره نمی‌زد. هر روز پس از خروج از محل زندگی خود، نخست به گنبد علی بن موسی الرضا سلام می‌داد و هنگام عبور از کوچه‌های محله نوغان و مسیرهای دیگری که گنبد علی بن موسی الرضا نمایان بود، سلام می‌کرد و با پنهان کردن دف و تنبک پشت سر یا زیر لباسش، و پس از دور شدن از گنبد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع می‌کرد. جیگی جیگی حتی با دیدن روحانیون، تنبکش را پنهان می‌کرده، آوازه خوانی نمی‌کرده؛ و پس از احوال پرسی و دورشدن آن‌ها، دنباله کار خویش می‌گرفته‌است.
معین نخستین ترانهٔ خود را در سال ۱۳۵۷ در تهران با عنوان «یکی را دوست می‌دارم» روانهٔ دنیای موسیقی کرد. «یکی را دوست می‌دارم» با ترانه‌ای از مسعود امینی (آواز ابتدایی از ایرج بقایی کرمانی) و آهنگی از معین آنچنان در میان مردم جا باز کرد که پس از مدتی کوتاه از مرزهای ایران گذشت و توسط دیگر خوانندگان ایرانی که پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرده‌بودند خوانده‌شد. هایده، ابی و عارف از جمله معروف‌ترین این خوانندگان بودند. با انتشار این ترانه، معین یک شبه راهی را که بسیاری برای آن سال‌ها کار کرده بودند پیمود و به آوازه خوانی نامی تبدیل شد.
خلیفه مقتدی، مردی متدین بود و همتی بلند و نفسی نیرومند داشت، او آوازه خوانی را در بغداد و اطراف آن ممنوع کرد.