جملاتی از کاربرد کلمه اهوانه
ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر
مفتون چشم کم نگه پر فتنهات شوم مجنون آهوانه نگه کردنت شوم
از چشم آهوانه لیلی حذر کند مجنون اگرچه در دهن شیر میشود
مجنون آهوانه نگه کردنت شوم
آن خال چو مشکدانه چون است؟ وان چشمک آهوانه چون است؟
ما شیرگیر باده به یاد لبش شدیم با چشم آهوانه بگشت او شکار ما
که نباید خورد و جو همچون خران آهوانه در ختن چر ارغوان
با چشم آهوانه او تاب در دلم افکند و همچو شیر همی سوزدم ز تب
با چشم آهوانه که شیران کند شکار ای آهوی رمیده شکار که بودهای
جانا گل از رخ تو به نیرنگ رنگ برد وز چشم آهوانه ز هر رنگ رنگ برد