انبوه شدن

معنی کلمه انبوه شدن در لغت نامه دهخدا

انبوه شدن. [ اَم ْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مجموع و فراهم آمدن. ( آنندراج ، ذیل انبوه ). در یک جا گرد آمدن و فراوان شدن :
چو دشمن ز هر سوی انبوه شد
فریبرز بر دامن کوه شد.فردوسی.بدشت اندرون لشکر انبوه شد
زمین از پی پیل چون کوه شد.فردوسی.از روی خدمت و بندگی پیش آیند و دیگر ولایتها خواهند که ما انبوه شده ایم.( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 600 ).
چو انبوه شد لشکر بیکران
عدد خواست از نام نام آوران.نظامی.ز بس لشکر که بر خسروشد انبوه
روان شد روی هامون کوه در کوه.نظامی.لشکر و گنج شد بر او انبوه
این ز دریا گذشت و آن از کوه.نظامی.جماعتی از حشر که گریخته بودند... برسیدند و پناه بدو دادندو حشم او انبوه شد. ( جهانگشای جوینی ). کثاثة؛ انبوه شدن ریش. ( دهار ). هدر؛ نیک دراز گردیدن گیاه و انبوه و تمام شدن آن. کرثاة؛ انبوه شدن موی و جز آن. قَسْوَرَ النبت قسورةً؛ بسیار و انبوه شد گیاه. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه انبوه شدن در فرهنگ فارسی

مجموع و فراهم آمدن . در یک جا گرد آمدن و فراوان شدن .

جملاتی از کاربرد کلمه انبوه شدن

متوسط بیشترین دمای هوای خوانسار در گرمترین ماه تابستان به ۳۱ درجه سانتی گراد می‌رسد و متوسط دمای شبانه روز در همین ماه بیست و چهار درجه سانتی گراد است. بهار خوانسار با شکوفه زدن درختان، تابستان معتدل و خنک و پاییز نیز با هفت رنگ شدن طبیعت زیبایی خاص خود را دارند. در زمستان سرمای نسبتاً زیاد آن دلنشین و همراه با ریزش انبوه برف است.
همیدون به انبوه ما همچو کوه بباید شدن پیش او همگروه
این روستا به خاطر واقع شدن در محل تلاقی شهرستان‌های بوانات فارس و نزدیکی به شهرستان شهر بابک استان کرمان از لحاظ موقعیت جغرافیایی دارای اهمیت خاصی است. چنارهای کهن سال کر، جنگل‌های انبوه و تماشایی لایجمه، استودان صخره ای، غارهای طبیعی و درختان دیرزیست از آثار ارزشمند این روستا به‌شمار می‌آیند.
به نظر می‌رسد به علت بارانی بودن منطقه موران که سبب جاری شدن رودهای نسبتاً زیادی در منطقه شده‌است و به همین علت هم در قسمت جنوبی این منطقه، بخصوص در آنسوی مرز جنگل نسبتاً انبوهی پدید آمده، علت نامیده شدن این منطقه به " موران " ( Moran ) باشد . تپه باستانی و مشهور سالالا (سلاله)، همچنین روستای توریستی افجه و داش دیبی و قره یتاق در بخش موران قرار دارند .
دیگو مارادونا در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰، در خواب و بر اثر حمله قلبی درگذشت؛ در حالی که دو هفته پیش از آن به دلیل لخته شدن خون در مغزش در بیمارستان بستری و پس از جراحی مرخص شده بود. و پس از تشییعی انبوه از جمعیت در قبرستانی در بوینس آیرس در کنار قبر پدر و مادرش به خاک سپرده شد.
سپه را همه پیش باید شدن به انبوه زخمی بباید زدن
انتشار عهد جدید انگلیس بوسیله ویلیام تیندل در سال ۱۵۲۶ به گسترش افکار پروتستانی کمک کرد. کتاب مقدس تیندل که در خارج از کشور چاپ و به داخل کشور قاچاق شد، اولین کتاب مقدس انگلیس بود که به صورت انبوه چاپ شد. تا سال ۱۵۳۶ احتمالاً ۱۶۰۰۰ نسخه در انگلستان موجود بود. ترجمه تیندیل بسیار تأثیرگذار بود و اساس تمام ترجمه‌های انگلیسی بعدی را تشکیل داد. کتاب او که حمله ای به دین سنتی بود، اعتقاد لوتر را در مورد رستگاری با ایمان توضیح می‌داد و و در سایر موارد نیز کتاب ترجمه تیندل به عمد برای تضعیف آموزه‌های سنتی کاتولیک گرد آوری شد. برای مثال کلمه یونانی charis از مورد لطف قرار گرفتن به مورد توجه قرار گرفتن ترجمه شده‌است. انتخاب او از کلمه دوست داشتن به جای کلمه خیریه برای ترجمه آگاپه باعث تأکید بر بی‌توجهی به کارهای خوب شد. زمانی که فعل یونانی metanoeite را به انگلیسی ترجمه کرد، تیندیل به جای ترجمه وادار به توبه کردن از پشیمان شدن استفاده کرد. کلمه دوم حاکی از روی آوردن درونی به سوی خدا بود، در حالی که کلمه اول حاکی از آیین اعتراف بود.
سکوتی سنگین و مرگبار که رقت انگیزتر و پر معناتر بود جانشین گریه و زاری شده بود و در نگاه سرگردان و بهت زده انبوه مردم که قلبشان فشرده شده بود و از شکایت دم فروبسته بودند، شگفتی، ترحم، درماندگی و ناامیدی خوانده می‌شد. یک شاهد عینی خروج شاه سلطان حسین را از کاخ خود برای رفتن به فرح‌آباد و تسلیم شدن چنین توصیف کرده است: «شاه سلطان حسین در ۲۱ اکتبر یازده محرم سر ساعت یازده شب بر اسب نشست.
در اينجا چگونگى كشته شدن آن پادشاه ستمگر به دست داوود جوان و تازه كار در جنگ ،تشريح نشده ولى همانگونه كه در شرح داستان آمد با فلاخنى كه در دست داشت ، يكىدو سنگ آن چنان ماهرانه پرتاب كرد كه درست بر پيشانى و سر جالوت كوبيده شد ودر آن فرو نشست و فريادى كشيد و فرو افتاد، و ترس و وحشت تمام سپاه او را فراگرفت و به سرعت فرار كردند گويا خداوند مى خواست قدرت خويش را در اينجا نشاندهد كه چگونه پادشاهى با آن عظمت و لشكرى انبوه به وسيله نوجوان تازه به ميدان آمدهاى آن هم با يك سلاح ظاهرا بى ارزش ، از پاى در مى آيد.
در دوره هخامنشیان و نیز سلوکیان، مناطق اطراف کوهستان گرین شامل بروجرد، نهاوند و الشتر پرورشگاه بزرگ اسب بوده‌است. به عقیده حسین حزین بروجردی در دوره هخامنشیان و پس از آن قلعه بروجرد همراه با تعداد دیگری از قلعه‌های دشت سیلاخور از جمله قلعه رومیان، به جهت نظامی و ارتباطی اهمیت داشته‌اند. وی همچنین معتقد است که کورش کبیر برای رود در رو شدن با مادها، از دشت سیلاخور و بروجرد عبور کرد و در جنوب بروجرد در برخورد با جنگل یا بیشه‌ای انبوه برای عبور سپاهیان خود با مشکل مواجه شده است،
مسلماً انبوه جگن می‌تواند به مصرف سدبندی و استحکام حاشیه‌های رودخانه‌ها برسد، امّا خاکستر جگن به هیچ وجه برای این کار مناسب نیست. عده‌ای موضوع استفادهٔ نیو کوآ از خاکستر جگن را اینطور توجیه می‌کنند که این خاکستر در گذشته به عنوان مادّهٔ خشک‌کننده، به‌خصوص در گورها به کار برده می شده‌است. گواینکه در این مورد هم، هرگاه تأثیر جادویی خاکستر بیش از تأثیر مادّی آن مورد نظر بوده‌است، بیشتر از خاکستر صدف و اغلب از خاکستر ماهی صدف استفاده می‌کرده اند و بدین ترتیب، علت دقیق به کار گرفته شدن این خاکستر توسط نیو کوآ چندان توجیه پذیر نمی‌باشد.