[ویکی فقه] امداد بت ها (قرآن). خداوند در قرآن کریم به ناتوانی بت ها از هرگونه امدادرسانی به مشرکان اشاره کرده و به امیدواری مشرکان به امداد بت ها پرداخته است. مشرکان، امیدوار به امدادرسانی بت ها هستند و انتظار امدادرسانی آنها را دارد:واتخذوا من دون الله ءالهة لعلهم ینصرون. «آنان غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که یاری شوند!».
جملاتی از کاربرد کلمه امداد بت ها
پيغمبر هرگز اينطورى فكر نكرد: كه خوب مثلا يك قبيله اى آمده مسلمان بشود. اينها كهچندين سال است اين بت ها را مى پرستند بگذاريكسال ديگر هم پرستش كنند و سپس موحد شوند بالاخره با اتخاذ اين شيوه بر تعدادمسلمانان كه افزوده مى شود.
همه يك صدا گفتند: آن جوانى كه بدگويى بت ها را از او شنيده ام و به نام ابراهيمخوانده مى شود، به چنين كار خطيرى دست زده است .
9 تا بت باشد، گرايش به بت پرستى نيز خواهد بود، پس بايد بت ها را نابود كرد. (لاكيدنّ اصنامكم )
و (ميسر) عبارتست از جميع انحاء قمار، و (انصاب ) عبارتست از همان بت ها و يا سنگهائى كه براى ذبح قربانيها در اطراف خانه كعبه نصب مى كرده اند، سنگهائى بودهكه مردم به آن تبرك مى جسته و درباره آن عقيده هائى داشتند، و (ازلام ) عبارتست ازچوبهائى كه با آن بطرز مخصوصى قمار مى كرده اند، و چه بسا اطلاق بر چوبهتيرهائى مى شده كه در ابتداى هر كار مثلا در موقع عزيمت به سفر وامثال آن با آنها تفال مى زده اند، ليكن اين كلمه دراول همين سوره به معناى اول آمده است ، زيرا در بين چيرهائى ذكر شده بود كه تصرف وخوردنش حرام بود، از اين رو بعيد نيست كه در اين آيه هم به همان معنا باشد، نه بهمعناى تفال .
حـرف (فـا) در آغـاز ايـن جـمـله ايـن مـعـنا را مى رساند كه نتيجه آن خطابها اين شد كهتـصـمـيـم گـرفـت با دست راست و يا با قدرت بت ها را در هم بكوبد، و اينكه گفتيم باقدرت ، چون دست راست كنايه از قدرت است .
بيان حجت چنين است كه : اگر بت ها ارباب و آلهه باشند بجز خدا، بايدحداقل سهمى از تدبير عالم به دست آنها باشد، و اگر چنين تدبيرى مى داشتند، بايدخالق همان مقدارى كه تدبيرش را در دست دارند بوده باشند، براى اينكه تدبير بدونخلقت تصور ندارد همان طور كه خلقت بدون تدبير تصور ندارد (براى اينكه تدبيرعبارت از اين است كه : خلقتى را بعد از خلقتى قرار دهد، و چيزى را بعد از چيزىبيافريند).
در روز فتح مكِّه ، پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا بت ها را بشكنند
5 در شعائر الهى ، منافع انسان ها نيز تاءمين است . (لكم )(برخلاف قربانى در راه بت ها و يا ريخت وپاش هاى مسرفانه )
از همين جا روشن مى شود كه تراشيده هاى دست بشر، يعنى بت ها، جهات مختلفى از نسبتدارد كه از بعضى جهاتش منسوب به خداى سبحان است ، و آن عبارتست از طبيعت وجود آنها،با قطع نظر از وصف خدائى و پرستش ، كه معصيت و نافرمانى خداست ، چون حقيقت بت هاچيزى بجز سنگ و يا فلز نيست ، چيزى كه هست اين سنگ و فلزها راباشكال مختلفى تراشيده و در آورده اند و در آنها هيچ خصوصيتى نيست كه بخاطر آن بترا به پديد آرنده همه موجودات نسبت ندهيم .
3 شرك ، پايگاه عقلى و منطقى ندارد. (دونِ اللّه مالا يَضُرّه )زيرا پرستش ، يا براى رسيدن به سودى است و يا جلوگيرى از شرّى ، كه بت ها هيچ كدام را ندارند.