امتزاج دادن

معنی کلمه امتزاج دادن در لغت نامه دهخدا

امتزاج دادن. [ اِ ت ِ دَ ] ( مص مرکب ) اختلاط دادن. درآمیختن. رجوع به امتزاج شود.

معنی کلمه امتزاج دادن در فرهنگ فارسی

اختلاط دادن . در آمیختن

جملاتی از کاربرد کلمه امتزاج دادن

اوست كه جدا حافظ است با ادامه دادن به وجود موجودات و باقى داشتن آنها و مصون داشتناضداد از يكديگر همچون گرمى و سردى و ترى و خشكى كه خداوند ميان آنها در قالببدن انسان و ساير حيوانات و گياهان جمع كرده است . و اگر خداوند گاه باتعديل قواى آنها و گاه با يارى رساندن به قواى مغلوبه آنها، ايشان را حفظ نمىكرد، اين قوا از يكديگر گريخته و از هم دور مى شدند و امتزاج آنها از ميان رفته وتركيبشان بهم مى خورد و آن معنايى كه مستعدقبول تركيب و مزاج بود از بين مى رفت .