امانت داری انبیا

معنی کلمه امانت داری انبیا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امانت داری انبیا (قرآن). خیانت با مقام نبوت و رسالت انبیا ناسازگار است و ساحت عصمت انبیا از آن مصون است.
انبیا از خیانت در امانت مصون هستند: «وما کان لنبی ان یغل...» (گمان کردید ممکن است پیامبر به شما خیانت کند؟! در حالی که) ممکن نیست هیچ پیامبری خیانت کند!... .
تفسیر المیزان
کلمه غل که مصدر «یغل» است ، به معنای خیانت می باشد و ما در تفسیر آیه : «و ما کان لبشر ان یوتیه الله الکتاب» ، گفتیم که معنای این سیاق تنزیه ساحت رسول خدا صلی الله علیه و آله از بدیها، اعمال زشت و طهارت دامن آن جناب از هر آلودگی است و معنایش این نیست که پیغمبر نباید چنین و چنان کند، بلکه معنایش این است که پیغمبر ساحتش مقدس تر از این است که چنین و چنان کند، در آیه مورد بحث هم معنایش این است که حاشا بر رسول صلی الله علیه و آله که به پروردگار خود و یا به مردم خیانت کند، (چون خیانت به مردم هم خیانت به خدا است ) با اینکه هر خیانتکاری با خیانتش پروردگارش را دیدار می کند و آنگاه آنچه کرده است بدون کم و کاست تحویل می گیرد.
← تفسیر نمونه
۱. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۱.
...

جملاتی از کاربرد کلمه امانت داری انبیا

در تاریخ بخارا نیز به ازدواج اشتراکی سپیدجامگان اشاره شده است. ابوتمام در بخش به امانت داری و قابل اعتماد بودن سپیدجامگان اشاره کرد و بیان داشته که آنان دزدی نمی‌کردند و به کسی آسیب نمی‌رساندن..
۳- اگر مسیحیان به دروغ به رساله‌ها را به رسولان مسیح از جمله پطرس نسبت می‌داده‌اند، این سؤال مطرح می‌شود که پس چرا این کار را با رساله به عبرانیان انجام ندادند؟ این رساله تنها رساله از مجموعه کتب عهدجدید است که مسیحیان با وجود آن که آن را به عنوان متن مقدس دریافت کرده بودند، اما از آنجا که اطلاع نداشتند کدام یک از رسولان مسیح آن را نگاشته، هیچگاه به دروغ نویسنده ای به آن منسوب نکردند، در حالی که اگر مسیحیان به دنبال جعل نام نویسنده و متون مقدس بودند، می‌توانستند به سادگی نام یکی از رسولان مسیح، مثلاً پطرس یا آندریاس یا یعقوب یا یوحنا -ستون‌های کلیسا- را بر آن نهند تا به آن وجههٔ قانونی دهند. این بدان معناست که مسیحیان با متون مقدس با اصل امانت داری و به عنوان کلام خدا رفتار می‌کرده‌اند و اگر رساله ای به رسولی نسبت داده می‌شد، دلایل قانع کننده ای برای آن داشته‌اند، از جمله رسالهٔ دوم پطرس.