ام مسلمین

معنی کلمه ام مسلمین در لغت نامه دهخدا

ام مسلمین. [ اُم ْ م ِ م ُ ل ِ ] ( اِخ ) عایشه ، زن پیغمبر اسلام. ( از آنندراج ). رجوع به عایشه شود.

معنی کلمه ام مسلمین در فرهنگ فارسی

عایشه زن پیغمبر اسلام

جملاتی از کاربرد کلمه ام مسلمین

هرچند سرزد این عمل از مسلمین ولی در ماتمت یهود و نصارا گریستند
نام حوا در قرآن ذکر نشده‌است؛ در داستان قرآنی آفرینش انسان تنها به «همسر» آدم که در ماجرای خوردن میوه ممنوع و رانده‌شدن از بهشت دخیل بود، پرداخته شده‌است. مطابق قرآن، آدم و همسرش هردو توسط شیطان وسوسه شدند و از میوه‌ای که از جانب الله ممنوع شده بود، خوردند. در اشعار باقی مانده از عربستان پیش از اسلام ۳ بار به حوا اشاره شده؛ یک بار از امیة بن ابی‌الصلت، رقیب و معاصر محمد و ۲ شعر از عدی بن زید عبادی، مسیحی معاصر پیامبر اسلام. تمام نویسندگان مسلمانی که در ادبیات اسلامی پسا قرآنی به همسر آدم اشاره کرده‌اند، او را حوا نامیده‌اند. بیشتر افسانه‌هایی که مسلمین دربارهٔ او نقل کرده‌اند، ریشه در منابع ربانی یهودی و کتاب سریانی غار گنجینه‌ها دارد.
«هرگاه راه دفاع از کیان اسلام و مسلمین منحصر به این راه باشد جایز است».
اصطلاح نفس در نوشته‌ها و نزد مسلمین برای راهنمایی به سمت شخصیت فرد استفاده شده‌است و این اصطلاح شامل مجموعه وسیعی از نیروها منجمله قلب و روح و عقل و اراده می‌شود، کمان اینکه اصطلاح فطرت برای راهنمایی به طبیعت بشری استفاده شده‌است.
دشمن جان‌های ماست دوستی دوستان مادر فتنه شده‌ست حامله یا مسلمین
گفت گرد آیید هین یا مسلمین ژاژ بینید و فشار این مهین
به باغ عمده اسلام و مسلمین بخشید جهان خزانه یاقوت و لولو و مرجان
شورای انقلاب اسلامی به موجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیرمنقول سلسله پهلوی و شاخه‌ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلطه غیرقانونی از بیت المال مسلمین اختلاس نموده‌اند، به نفع مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف مصادره نمایند و منقولات آن در بانکها با شماره‌ای به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیرمنقول – از قبیل مستغلات و اراضی – ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد در ایجاد مسکن و کار و غیر ذلک. به جمیع کمیته‌های انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور می‌دهم که آنچه از این غنایم به دست آورده‌اند در بانک با شماره معلوم بسپرند. و به دولت ابلاغ نمایید که این غنایم، مربوط به دولت نیست و امرش با شورای انقلاب است، و آنچه مأمورین دولت به دست آورده‌اند یا می‌آورند، باید به همین شماره به بانک تحویل دهند. و کسانی که از این اموال چیزی به دست آورده‌اند، باید فوراً به کمیته‌ها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مؤاخذه خواهند بود.
در سال ۶۳۶ میلادی رستم فرخ‌هرمز در جنگی بنام جنگ قادسیه در نزدیک حیره، با سعد بن ابی‌وقاص سردار عرب روبرو شد. جنگ چهار روز طول کشید و به شکست ایرانیان خاتمه یافت. رستم که شخصاً حرکات افواج ایران را اداره می‌کرد، درحالی‌که در زیر خیمه نشسته و درفش کاویانی را در برابر خود نصب نموده بود، کشته شد و درفش کاویانی که نمودار شوکت و قدرت ایران بود، به‌دست سپاه اعراب افتاد. پس از این فتح بزرگ مسلمانان حیره را گرفتند و بجانب تیسفون روی نهادند. یزدگرد به سعد بن ابی‌وقاص فرماندهٔ قوای اعراب پیشنهاد کرد که ممالک آن سوی دجله را به مسلمین واگذارد و طرفین صلح نمایند ولی او این تکلیف را به استهزا رد کرد. در زمستان سال ۶۳۷ میلادی در اطراف پایتخت افواج نگهبان ایرانی عرضهٔ تیغ شدند و باقی سپاهیان نیز رو به هزیمت نهادند. با نزدیک شدن سپاه اعراب یزدگرد از پایتخت گریخت. همچنین جماعتی بسیار از ساکنان تیسفون نیز همهٔ دارایی خود را رها کردند و گریختند و در شهر کسی باقی نماند. سعد بن ابی وقاص همراه با شصت هزار مرد عرب با فتح و پیروزی وارد پایتخت خالی شد.
پیش از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وی به دیدار سید روح‌الله خمینی رفت. در آن زمان خمینی روحانیون را مکلف کرده بود تا مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند و حسن زاده آملی نیز در این راه قدم گذاشت.
مسلمانان اهل سنت، معمولا اصطلاح امام را بیشتر به جهت احترام و لقب افتخاری برای متکلمان و علمای برجسته خود مانند ابوحنیفه، شافعی، مالک بن انس، احمد بن حنبل، غزالی و محمد بن عبده به‌کاربرده‌اند. در حالیکه آنها به شخصی که جانشین و قائم مقام پیامبر اسلام در اجرای احکام شرعی و رئیس مسلمانان در امور دین و دنیاست، خلیفه می‌گویند. بنابه گزارش دانشنامه اسلام و جهان مسلمین، مسلمانان سنی مذهب از قرن نهم میلادی به بعد؛ برای توصیف عالمان و پیشوایان دینی خود از واژه امام استفاده کرده‌اند و عنوان‌های خلیفه، سلطان، امیر و شیخ برای اشاره به رهبران سیاسی آنها بوده‌است.
بازشکستند خلق سلسله یا مسلمین باز درافکند عشق غلغله یا مسلمین
در زمان خلافت عمر خلیفه دوم، ایران توسط سپاه اعراب فتح شد و سپاهیان مسلمان وارد بخش‌هایی از خوزستان شدند. اهواز و شوشتر به تصرف نیروهای عرب مسلمان درآمد و بعد مسلمین به طرف جندی شاپور حرکت کردند و درگیری چندانی به وجود نیامد و گندی‌شاپور نیز به دست اعراب مسلمین افتاد؛ و نیز گویند در همان سال مسلمین (پس از فتح شوش) روی جندی شاپور لشکر کشیدند. در آن هنگام زرین عبدالله در پیرامون آن شهر لشکر زد و سرگرم محاصره آن بود که مدد مسلمین رسید.
پس از اسلام، قندهار جزئی از خراسان بزرگ بشمار می‌آمد. شهر قندهار در اخبار فتوحات اولیه مسلمین، از جمله اماکن نزدیک به هند و با نام «القندهار» یاد شده‌است. مسلمانان این شهر را یک‌بار در زمان حکومت معاویه و بار دیگر در دوران خلافت منصور عباسی فتح و بتکده شهر را ویران کردند. در قرن سوم هجری، این ولایت را از «الرخج» یا «الرخذ» می‌نامیدند.سپس نام قندهار کمتر در منابع اسلامی دیده می‌شد تا اینکه در قرون هفتم و هشتم و در پی هجوم سپاهیان مغول و سپس تیمور، قندهار دوباره در آثار نویسندگان مطرح شد. کشتار و ویرانی ناشی از هجوم مغولان و تیموریان، ضربه‌ای بزرگ به وضع سیاسی و اقتصادی قندهار وارد کرد. دو بار شهر به‌طور کامل ویران گردید، اول بار به دست مغولان و بار دیگر در پایان سدهٔ هشتم هجری به دستور تیمور گورکانی.
مسلمین زارند از اسلام من ننگ دارند از من و از نام من
ریشهٔ نفرتِ سوزانِ روحانیت شیعه نسبت به دین بهائی، زاده از نهضت بابیه، را می‌توان در عنوان «باب» — به‌معنی رابط بین مسلمین و امام غایب شیعیان دانست — سیدعلی محمد شیرازی (ملقب به باب) با چنان عنوانی در سال ۱۲۶۰ ه‍.ق اعلان ظهور دین جدیدی کرد و اعلام نمود که به‌زودی پیامبر دیگری نیز ظاهر خواهد شد.
شکست ما همه زان شد که مسلمین ز عناد یکی غلام علی شد یکی مرید عمر