[ویکی شیعه] ام الفضل دختر مأمون، از همسران امام جواد(ع) که در برخی منابع به عنوان قاتل آن حضرت معرفی شده است. به گفتۀ این منابع، او با تحریک جعفر بن مأمون، امام را مسموم کرد. ام الفضل، دختر مأمون و همسر امام جواد بود. مأمون از خلفای بنی عباس و معاصر با امام رضا(ع) بود. مأمون در سال ۲۰۲ق. و در زمان حیات امام رضا(ع) ام فضل را به عقد امام جواد(ع) درآورد. برخی گفته اند که هنگام اقامت امام رضا(ع) در خراسان، امام جواد یک بار برای دیدار وی به این منطقه سفر کرد و در همین دیدار بود که مأمون دختر خود را به عقد امام درآورد. اما مسعودی، زمان این ازدواج را پس از شهادت امام رضا(ع) دانسته است.
جملاتی از کاربرد کلمه ام فضل دختر مامون
بنا به نقل مرحوم شيخ مفيد از ريان بن شبيب وقتى كه ماءمون مى خواست دخترش امفضل را به همسرى امام جواد عليه السلام درآورد،قبول موضوع بر عباسيان بسى سنگين بود چرا كه آنان نگران بودند كه اين امر باعثانتقال حكومت به علويان شود براى همين آنها به پيش ماءمون رفتند و گفتند تو را بهخدا قسم مى دهيم كه از اين تصميم منصرف شو و بار ديگر ما را در غمانتقال قدرت از عباسيان به علويان مبتلا نكن ، در گذشته كه على بن موسى را وليعهدكردى همه هراسان و نگران بوديم تا خدا ما را از آن كفايت نمود،حال براى نامزدى دخترت ام فضل يكى از عباسيان را اختيار كن .
در آن مجلس ، خطبه عقد خوانده شد و ام فضل به حباله نكاح آن حضرت درآمد، پس ازپايان يافتن مجلس ، مأ مون از امام عليه السلام خواست تا خود به تمامى آن فروعمشكل جواب فرمايد و امام عليه السلام جواب فرمودند.
وقت و محل شهادت :آخر ذيقعده سال 220 هق در سن 25 سالگى بر اقر زهرى كهبه دستور معتصم ، عباسى توسط ام فضل ، همسر آن حضرت (دختر ماءمون ) به او رسيد،در بغداد، به شهادت رسيد.
او كه از نظر شخصيت فردى ، هرگز همتاى برادرش ماءمون خليفه دانشمند عباسى نبودلذا هرگز تاب و ياراى مشاهده حضور فيزيكى امام نهم شيعيان جهان را نداشت تا چهرسد به اينكه بالندگى و نشاط غير قابل انكار تشيع را شاهد باشد. به هميندليل تصميم گرفت كه امام را به بغداد احضار نمايد و به عبدالملك بن زيات نوشت كهحضرت جواد (ع ) و ام فضل را به بغداد نزد من بفرست ، او آنها را فرستاد معتصم -براى ظاهرسازى و عوامفريبى كه سيره هميشگى آنها بود - از آن ها به گرمىاستقبال كرد و هدايائى براى آنها برد و آنان را به مهمانيهاى باشكوهى دعوتنمود(122).
معتصم در زمان مأ مون با ازدواج ام فضل و حضرت جواد عليه السلام مخالف بود و يكى ازشخصيّتهايى كه مأ مون را از اين عمل برحذر مى داشت ، همين معتصم بوده است . اينك مأ موناز دنيا رفته و معتصم خود به خلافت رسيده است . افكار گذشته در او زنده شد و درنتيجه تصميم گرفت كه امام را مسموم كند تا بهخيال خود از يك خطر احتمالى جلوگيرى كرده باشد و سرانجام تصميم غيرانسانى خود راعملى ساخت و امام جواد را مسموم كرد.
روزى رسول خدا عليهم السلام طفل شيرخوارى را از دايه اش گرفت و در آغوش كشيد.كودك لباس پيامبر عليهم السلام را خيس كرد و امفضل دايه او طورى طفل را از پيامبر عليهم السلام جدا كرد كه گريان شد. حضرتفرمود: ام فضل آرام باش لباس مرا آب پاك مى كند ولى چه چيز مى تواند غبار كدورتو رنجش را از قلب كودك برطرف كند؟(606)
ز زهر، جانسوزتر ز تیر دلدوزتر همدمی ام فضل طعنۀ بنت الفساد
مأ مون به جهاتى سياسى و يا به آن جهت كه جداً ازقتل امام على بن موسى الرضا عليهماالسلام پشيمان شده بود، خواست تا به جبران اينعمل فجيع و غيرانسانى ، دختر خود ام فضل را به فرزند آن حضرت ، امام محمّد تقىعليه السلام تزويج كند.
صفوان بن يحيى مى گويد: ابونصر همدانى به من گفت كه حكيمه دختر ابى الحسنقرشى كه از زنان نيكوكار بود به من گفت : وقتى امام جواد عليه السلام از دنيا رفتندبراى عرض تسليت به نزد ام فضل رفتم و به او تسليت گفتم و او را بسيار غمگينيافتم كه با گريه و ناله و بى تابى خودش را مى كشت (كنايه از شدت ناراحيت ) مننزد او نشستم تا مقدارى ناراحتيش فرو نشست و مامشغول سخن درباره كرم امام جواد و توصيف ايشان و بيان آنچه خداوند از عزت و اخلاص وشرافت و بزرگوارى به ايشان عطا كرده بود شديم .
لازم به يادآورى است كه منابع معتبر تاريخى به موضوع ازدواج حضرت جواد عليهالسلام با صراحت اشاره كرده اند كه ماءمون همزمان با ولايت عهدى امام رضا عليه السلامدخترش ام فضل رابه همسرى امام جواد عليه السلام درآورد(113) و يا اينكه او را نامزدكرد براى امام جواد عليه السلام (114).