ام فرقد

معنی کلمه ام فرقد در لغت نامه دهخدا

ام فرقد. [ اُم ْ م ِ ف َ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) گاو ماده. فرقد بمعنی گوساله است. ( از المرصع ).

معنی کلمه ام فرقد در فرهنگ فارسی

گاو ماده . فرقه بمعنی گوساله است

جملاتی از کاربرد کلمه ام فرقد

یعنی جناب حضرت شیخی که همتش بر فرق فرقد از ره رفعت قدم بسود
داود بن فرقد از برادرش نقل مى كند كه : از امام صادق : شنيدم كه فرمود: متكبران درقيامت به صورت مورچگان در مى آيند و مردم آنان را زير پاى خود مى گذارند، تا اينكه خداوند از حساب مردم فارغ شود .(947)(948)
ربوده قدر تو از فرق فرقدان اکلیل زدوده طبع تو ز آئینه فلک زنگار
دواند همچو دو پیکر یکی شوند به عزم دواند همچو دو فرقد یکی کنند نظر
ز اقبال بلندت چاکران آشیانت را لباس از اطلس سرخ و کلاه از فرقدان آمد
پس چون من به منزله خورشيدم وقتى كه از ميان شما بروم . بايستى شما از ماه بهره مندشويد. گفتيم پس ماه كيست ؟ فرمود: برادرم و وصى و ياور و ادا كننده دينم ، و پدر اولادم، و جـانـشـين من از ميان اهل بيتم على است . گفتيم پس فرقدان كيانند، فرمود: حسن و حسين ،سـپـس گـفـت ايـنـهـا و فـاطـمـه كـه سـتـاره درخـشـنـده زهـرا اسـت عـتـرتواهـل بـيـت مـنـنـد، ايـنـهـا با قرآنند و از هم جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من واردگردند
امام هادى - عليه السلام - شيعيان خود را ملزم ساخته بود تا با احاديث مروى از خاندانرسالت با دقت برخورد كنند؛ هر حديثى را كه دانستند از ايشان است و معنى آن را نيز درككردند مورد عمل قرار دهند و هر حديثى كه مبهم بود و درك آنمشكل ، فهم آن را به ائمه واگذارند و از ايشان توضيح بخواهند و از تصرف بى جاخوددارى كنند. اين دستور در جواب نامه داود بن فرقد فارسى صادر شده است .
خطوط نورخورشید جلالت صف مژگان و چشم فرقدان باد
کسی که پای سر فرقدان نهاد از فخر به راستان که سر او بر آستانه تست
آنکه را تکیه گاه فرقد بود زینهار از چه جای مرقد بود؟
با همه پستی از زمین سر ز قدوم شاه دین سود به عرش و فرقدان تخت و کلاه کربلا
988- داود بن فرقد، ابويزيد اسدى كوفى ، از امام صادق و كاظم - عليهماالسلام- روايت كرده است . قاموس الرجال ، ج 4، ص 56.
رو کن شراب رنگ را وز سر بنه نیرنگ را بس کن تو نام و ننگ را بر فرق فرقد زن قدم
((داود بن فرقد قال سمعت اءباعبداللّه عليه السّلاميقول : انّ اءصحاب رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله قالوا لسعد بن عبادة : اءراءيتَ لووجدتَ على بطن إ مرئتك رجلا ما كنت صانعا به ؟قال : كنت اءضربه بالسيف . قال : فخرج رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهفقال : ماذا يا سعد؟ فقال سعد: قالوا: لو وجدت على بطن إ مرئتك رجلاً ما كنت صانعا به؟ فقلت : اءضربه بالسيف . فقال : يا سعد! فكيف بالا ربعة شهود؟فقال : يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ! بعد راءى عينى و علم اللّه ان قدفعل ؟ قال : إ ى واللّه بعد راءى عينك و علم اللّه ان قدفعل ، ان اللّه جعل لكل شى ء حدّا و جعل لمن تعدّى ذلك الحدّ حدّا)).
آن پدر را از نطاق‌کهکشان شاید کمر وین پسر را بر مدار فرقدان سایدکلاه
داود پـسر فرقد گويد حضرت صادق ، عليه السلام ، گفت : خشم كليد همه شرهاست.
سلمان گفت كه : پيغمبر صلى الله عليه و آله از منبر به زير آمد، از پى او رفتم تاداخل خانه عايشه شد. پس من در آمدم و گفتم : (پدر و مادرم فداى تو باد اىرسول خدا ! شنيدم كه فرموديد هرگاه نيابيد آفتاب را، متمسك به ماه شويد و چون گمكرديد ماه را، متمسك شويد به فرقدين و چون فرقدان نباشد، متمسك شويد به ستارههاى روشن ؛ گمان بردم كه در اين گفته ها رمزى و اشاره اى باشد.)
((اطلبوا الشمس ، فاذا غابت ، فاطلبوا القمر، و اذا غاب القمر، فاطلبوا الزهره ، و اذاغابت الزهره ، فاطلبوا الفرقدين ، قلنا يارسول الله ، ما الشمس ؟ قال انا، قلنا من القمر؟قال على ، قلنا فمن الزهره ؟ قال فاطمه ، قلنا فمن فرقدان ؟قال الحسن والحسين ))
و ماه ناپديد شد) بايد از دو ستاره فرقدان (دو ستاره روشن قطبى) اسـتـفاده كند. جابر گويد من و ابو ايوب انصارى از جا برخاستيم وانس بن مالك هم باما بود گفتيم : يا رسول الله شمس كيست ؟
آن حضرت فرمود كه : (منم آفتاب و على است ماه و چون مرا نيابيد، متمسك شويد به علىبعد از من ، اما فرقدان حسن و حسين اند؛ هرگاه نيابيد ماه را، متمسك به ايشان شويد و اماستاره هاى روشن ، ايشان نُه امامند از صلب حسين و نهم ايشان ، مهدى ايشان است .)