ام صابر

معنی کلمه ام صابر در لغت نامه دهخدا

ام صابر. [ اُم ْ م ِ ب ِ ] ( اِخ ) دختر نعیم بن مسعود اشجعی از زنان صحابی بوده. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 251 شود.

معنی کلمه ام صابر در فرهنگ فارسی

دختر نعیم بن مسعود اشجعی از زنان صحابی بوده .

جملاتی از کاربرد کلمه ام صابر

کونگ‌فوکاران افغانستان در سبک جدید (هونگار) در یک مسابقه دوستانه در کشور پاکستان توانستند مقام نخست این مسابقات را از آن خود کنند. به گفته‌استاد صابر معاون فدراسیون ورزش کونگ‌فو (هونگار)، کونگ‌فو کاران افغانستان با کسب ۹ مدال طلا، ۳ نقره و ۴ برنز مقام اول این مسابقات را کسب کردند. درین مسابقه آدم خان در رده سنی بزرگسالان، رحمت در رده سنی جوانان، محمود در رده سنی نوجوانان در این مسابقات به عنوان بهترین مبارزین شناخته شده‌اند. همچنان قادر ورزشکار خردسالان کشور به عنوان خوش تکنیک‌ترین ورزشکار شناخته شد.
خداوند در آيات متعددى از قرآن كريم صابران را وعده اجر و پاداش بى حساب فرمودهاست . مى فرمايد:
یکی ز جمله چو صابر علی که سر تا سر تو ان در آینه‌اش دید طلعت اخیار
ترجمه :اى افراد با ايمان ! از صبر و استقامت و از نماز (در هر حوادث سخت زندگى )كمك بگيريد (زيرا) خداوند با صابران است
به نظر صابر نجمی، منتقد ادبی، در مجله سینما و ادبیات آل‌احمد با دیدن اسپرم‌ها زیر میکروسکوپ است که عقیم می‌شود چراکه رابطه سر و تن در کشاکش دیدن اسپرم‌ها و رفتار پیشینیان (سنت) منفک می‌شود؛ او نه می‌تواند آنچه می‌بیند را انکار کند و نه ضد تن خود دست به انجام کاری بزند. از نظر نجمی عقیم‌شدن مسئله‌ای سیاسی نیز هست چراکه عقیم نمی‌تواند قدرت را به نحو موروثی به جریان بیندازد آن هم در تهران اولین شهر مدرن ایران که پایتخت پادشاهی عقیم بود. بنابراین آل‌احمد در سنگی بر گوری در بطن جهان پیشامدرن تعلیقی ایجاد می‌کند تا عمق بحران را نشان دهد. به عقیده پویا رفویی سنگی بر گوری تنها وجه حدیث نفسی ندارد بلکه آل‌احمد با تأکید بر عقیم‌بودن و شکلی از بکرزایی (کنایه از نوشتن) در نظر دارد سلطنت را منحل کند چراکه تمام راه‌ها بسته‌است. یعنی اگر به تولید مثل موروثی نیازی نباشد، سلطنت نیز از بین می‌رود. بنا به گفته احمد غلامی از آل‌احمد مشکل جسمی خود برای ابراز انزجار از وضعیت سیاسی استفاده می‌کند؛ وضعیتی که به نظر غلامی از سوی طبقه‌های فرادست و با «آبستن‌کردن فقر» به‌وجود آمده‌است.
اءلقاب : رضا، صابر، زكىّ، وفىّ، ولىّ، رضىّ، ضامن ، غريب ، نورالهدى ، سراجاللّه ، غيظ المحدّثين ، غياث المستغيثين و... .
سوقویشان نام منطقه‌ای در جمهوری آذربایجان که شورای کبیر مغان در آنجا تشکیل شد و منجر به خاتمه سلسله صفویه و به سلطنت رسیدن نادر شاه افشار گردید. نام کنونی این منطقه صابر آباد است و در محل التقاء رودخانه های ارس و کر قرار دارد.
يكى از سخت ترين و جانكاه ترين آنها همان مصيبت از دست دادن پارهدل و جگر گوشه يعنى عزيزترين موجود در جهان براى انسان مى باشد، محنتى كه جزصديقين تاب تحمل آن را ندارند. لذا روايات فراوانى درتجليل از مقام پدران و مادران صابر آمده است . البته گريه و زارى و اظهار غم و اندوهبر عزيز از دست رفته هرگز از اجر و ثواب مصيبت ديده نمى كاهد، زيرا ناشى از شدتعلاقه به عزيز دلبند خود بوده و نشانه اى از عطوفت و نرمىدل مى باشد و مصيبت ديده اى كه در عين گريه و زارى ، راضى به قضا و قدرپروردگار بوده باشد اجر و ثواب فراوانى خواهد داشت ، از اين روست كه پيامبر اسلامصلى الله عليه و آله هنگامى كه به مصيبت فرزند خود، ابراهيم ، گرفتار شد فرمود:
ابوعبداللّه خفیف گوید صبر سه است متصبّرست و صابر و صبّار.
مقصود از اينكه فرمود: صابران را پاداش مى دهيم (با حسن ما كانوا يعملون )
عنان صابری از کف رها شد شهیدم بی کفن بی خونبها شد
بر دل من صد هزاران آفرین از کردگار کانچه دید آزار صابر آمد وزاری نکرد
نعمت علی آن اختر کز برج تو تابان شد در دوده شه صابر بر فقر نگهبان شد
سمی عابد و پور عزیز شه صابر که نیست جز بپدر نسبتش گه تمثیل
همی تا کند پیشه، عادت همی کن جهان مر جفا را، تو مر صابری را
و از آنجا كه پيروزى در اين امتحانات جز در سايه مقاومت و پايدارى ممكن نيست در پايانآيه مى فرمايد: و بشارت ده صابران و پايداران را (و بشر الصابرين ).
لقب : عبدصالح ، كاظم ، باب الحوائج ، صابر،رجل ، امين ، عالم ، زاهر، صالح ، شيخ ، وفىّ، نفس زكيّه ، زين المجتهدين و...
مهین بانو بدی زان غم شب و روز به دل صابر ولی در آتش و سوز
مرا گویی که رو با صابری ساز تو خود می گویی اما گو که آن کو