ام ثفل

معنی کلمه ام ثفل در لغت نامه دهخدا

ام ثفل. [ اُم ْ م ِ ث َ ] ( ع اِ مرکب ) کفتار. ( المرصع ).

جملاتی از کاربرد کلمه ام ثفل

زنان و دختران همدانی با کوزه‌های کوچکی که به آن قوزوله یا کوزوله می‌گفتند و پراز ثفل سرکه (در گویش همدانی تج) بود، گردش‌کنان به هفت لالجین رفته و از یونجه‌زارهای اطراف آن یونجه چیده و با «تج» می‌خوردند. در رزوهای سیزده به در نیز گره زدن سبزه در هفت لالجین به ویژه توسط دختران و زنان رایج بود.
معنی: دیشب کوزهٔ کوچک ترشی، و کاسهٔ ثفل سرکهٔ ما جا ماند، کنار هفت لانجین - و ما منتظر شدیم که (تا ببینیم) که آن‌ها را چه کسی دیده‌است.