ام بلدان
معنی کلمه ام بلدان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ام بلدان
و نـقـل كـرده كـه آن مـخـدره قـبـرى براى خود به دست خود كنده بود و پيوسته در آن قبرداخـل مـى شده و نماز مى خوانده و قرآن تلاوت مى كرده تا آنكه شش هزار ختم قرآن در آنقبر نموده ! و در ماه رمضان سنه دويست و هشت وفات كرد و در وقت احتضار روزه بود او راامـر بـه افـطـار نـمـودنـد، فـرمـود: واعـجـبـا! سـىسال است تا به حال كه از خداوند تعالى مسئلت مى كنم كه با حالت روزه از دنيا برومو حال كه روزه هستم افطار كنم ! پس شروع كرد به خواندن سوره انعام و چون رسيد بهآيـه مـبـاركـه ( لَهـُمْ دارُالسَّلامِ عـِنْدَ رَبِّهِم ) .(130) وفات كرد، و چونوفات كرد مردم اجتماع كردند از قرى و بلدان و روشن كردند شمع هاى بسيار در آن شب وشـنـيـده مـى شـد گـريـه از هـر خـانـه كـه در مـصـر بـود و بـزرگ شـد غصه و حزن براهـل مـصـر و نـمـاز گـذاشـتـنـد بـر آن مـخـدره بـه جـمـعـيـتـى كـهمثل آن ديده نشده بود به طورى كه پر كرد فلوات و قيعان را پس دفن شد در همان قبرىكه حفر كرده بود به دست خود در خانه خودش به درب السّباع در مراغه .
مقاله اوّل در ذکر تکوین موالید، ثلثه معادن، نبات و حیوان است که خود سه مرتبه دارد؛ مقاله دوّم در ذکر انسان میباشد که بر دو گونه است و مقاله سوّم نیز که بر شرح صفت بلدان، ولایات و بقاع است بر چهار قسمت استوار میباشد. در مقاله سوّم که قسمت جغرافیایی آن است، مؤلف از حرمین شریفین و بیتالمقدس سخن میگوید و جغرافی ایران، عراق و آسیای صغیر را مشروح میسازد. همینطور ضمیمهای در جغرافیای طبیعی ایران بهآن الحاقشده که بیانکننده ممالکی است در جوار ایران که هرگز تحت سلطنت ایران نبودهاند. خاتمه آن نیز در باب عجایب عالم بالاخص ایران است.
در ايـن جـا بـد نـيـسـت كـه ايـن مـطلب هم كه بعضى اشاره كرده اند گفته شود كه از جملهمـعـجـزات بـاقيه را ميتوان بقاى آثار اولياى خدا دانست كه با شدت اهتمام خلفاى جور ازبـنـى امـيـه و بـنـى عباس و دشمنان درمحو و برطرف كردن آثار قبور آن بزرگواران اززمـان شـهـادت و پـس از قوتشان هنوز قبورشان همچون ماه و ستارگان تابان در بلدان واطراف زمين درخشان است .
ثالثا: در كتب بلدان و تواريخ درباره جوزجان گفته اند:
اعجب از اين است : سد اسكندر ذوالقرنين و كهف اصحاب كهف كه موجود است در زمين ، بهصريح قرآن و كسى خبر ندارد و در مجلد سما و عالم بحارنقل كرده از كتاب قسمت اقاليم ارض و بلدان آنكه تاءليف يكى از علماىاهل سنّت است كه او گفته : بلد مهدى ، شهرى است نيكو و محكم بنا كرده آن را مهدىفاطمى و براى آن قلعه اى قرار داد و از براى آن درهايى از آهن قرار داد كه آهن هر درىزياده است از صد قنطار. و چون آن را بنا نمود و محكم كرد، گفت : (الا ن ايمن شدم برفاطميين .)
اولا: به شهادت تمام علماى تاريخ و بلدان جوزجان غير از جرجان است . و قبر يحيى درجوزجان است .
در وصف این شهر سخنانی نیز موجود است، چنانکه بنابر نظر ابن حوقل، در سرتاسر خراسان شهری را در سلامت هوا، وسعت و تعدد عمارات، همپای نیشابور نمیتوان یافت و حاکم نیشابوری نیز نیشابور را اینگونه وصف میکند و در ادامه با دیگر شهرها مقایسه مینماید: «نیشابورست، هوای او صافی به صحت آبدان وافی، خالی از خطایا و عاری از وبا و اکثر بلایا… عروس بلدان، خزانه خراسان، دار امارت، لطیف عمارت، موطن ادیبان… در سیستان، باد آن… سند و هند حرارت شدید… خوارزم و ترکستان سرمای آن… مرو و حوالی آن از پشه و امثال آن»، همه موجب آزار و زحمت مردم هستند اما در نیشابور درازی عمر مردم در نتیجه نیرومندی هوای آن است.
سپهر، در ناسخ گويد: چون اهل بيت رسول خدا را به سيبور (نام شهرى نزديك كفر طاب) كوچ دادند، اهل سيبور جمع شده و پيران و جوانان آنها گرد آمدند. سپس شيخى سالخوردهكه زمان خلافت عثمان را درك كرده بود، از ميانشان برخاست و گفت : فتنه برنينگيزيدكه همانا اين سرها را در تمام امصار و بلدان گردانيده اند و كسى از در منع سخن نكردهاست ، بگذاريد تا از شهر شما هم بگذرانند. جوانان گفتند كه : والله هرگز نمىگذاريم اين قوم پليد شهر ما را به قدوم خويش آلوده سازند. در زمان ، بشتافته وپل روى آب را كه از آن عبور مى شد، قطع كردند و ساخته جنگ شدند. در پى اين ماجرا،حرب در پيوست و رزمى سخت بر پاى ايستاد، چندانكه ششصد تن از لشگر ابن زياددستخوش تيغ فولاد شدند و جماعتى نيز از جوانان سيبور به خاك افتادند. در اين وقت امكلثوم فرمود: نام اين بلاد چيست ؟ گفتند: سيبور است . فرمود: اءعذب اللهشرابهم و اءرخص اءسعار و رفع اءيدى الظلمة عنهم .