ام الدرداء. [ اُم ْ مُدْ دَ ] ( اِخ ) خیرة مکناة به ام الدرداءکبری. دختر ابوحدرد اسلمیه و زن ابوالدرداء از زنان فاضل بوده و احادیثی از پیغمبر اسلام روایت کرده است. ( از ریحانة الادب ج 6 ص 220 ) ( خیرات حسان ، ج 1 ص 47 ). ام الدرداء. [ اُم ْ مُدْ دَ ] ( اِخ ) هجمیه اوصابیه مکناة به ام الدرداءصغری. صحابیه و زنی فقیه و دانشمند و پرهیزکار و خردمند بود. نخست زن ابی الدرداء بود، پس از مرگ ابی الدرداء معاویه از ام الدرداء خواستگاری کرد و او نپذیرفت. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 308 ) ( عیون الاخبار ج 4 ص 11 ).
جملاتی از کاربرد کلمه ام الدرداء
و در كتاب درالمنثور آمده است كه ابن جرير و ابن ابى حاتم ، و طبرانى از انس ، و ابىامامه ، و وائله بن اسقف و ابى الدرداء روايت آورده اند، كه شخصى ازرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله )
مولف :اين معنا را اهل سنت هم به طرق زيادى از ابن مسعود و ابى الدرداء و ابى هريرهوغير ايشان از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم )نقل كرده اند.
مؤ لف : در الدرالمنثور از عده اى از صاحبان جوامع حديث از ابى الدرداء ازرسول خدا
و روى : ان ابـا الدرداء مـرض فـعـادوه ، فـقـالوا اى شىتـشـتـكـى فـقـال ذنـوبـى ، قـالوا فـاى شـى تـشـتـهـىفـقـال المـغـفـره مـن ربـى فـقـالوا لانـد عـولك طـبـيـبـا؟فـقـال الطـبـيـب امـرضـنـى . قـالوا فـاسـئله عـن سـبـب ذلكفقال : سئلته فقال انى افعل ما اريد.
5 - (عبدالله بن عامر دمشقى ) رئيس اهل مسجد در زمان وليد عبدالملك مروان بود. او قرآنرا بر مغيره بن ابى شهاب خواند، و او بعد ازبلال بن ابى الدرداء، قاضى دمشق بود. اهل شام در قرائت ، او را امام و پيشواى خودنمودند. طبرسى (ره ) فرموده است : (( اما الشامى فهو عبدالله بن عامر اليحصبى لاغير، قرء على المغيرة بن ابى الشهاب و قرء المغيرة على عثمان بن عفان )) .
633 - عن ابى الدرداء قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : من اصبحمعافى فى جسده آمنا فى سربه عنده قوت يومه فكانما خيرت له الدنيا يا ابن جعشميكفيك منها ما سد جوعتك و وارى عورتك فان يكن بيت يكنك فذاك و ان يكن دابه تركبهافبخ بخ و الا فالخبز و ماء الجره و ما بعد ذلك حساب عليك او عذاب .
در آثار بیارند: که یکی ابو الدرداء را رنجانید. ابو الدرداء گفت: بار خدایا تن درست و عمر دراز و مال بسیار وی را ارزانی بدار! عاقل که درین سخن تامل کند داند که: بدترین دعاهاست، که هر که را این دادند بطر و غفلت وی را از کار آخرت غافل گرداند تا هلاک شود.
وقـتـى ايـن آيـه را خـوانـد كـه (ولمـن خـاف مـقـام ربـه جـنـتـان ) مـن عـرضه داشتم : يارسـول اللّه هـر چـنـد زنـا كـرده بـاشـد و مـرتـكـب سـرقـت شـده بـاشـد؟رسـول خـدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بار ديگر خواند: (و لمن خاف مقام ربه جنتان) مـن نـيـز براى بار دوم پرسيدم : هر چند زنا و سرقت كرده باشد؟ بار سوم خواندند:(و لمـن خـاف مـقـام ربـه جـنـتـان )، مـن نـيـز پرسيدم : هر چند زنا و سرقت كرده باشد؟فرمود: بله ، هر چند بينى ابى الدرداء به خاك ماليده شود، (و او مخالف باشد).
و در الدر المـنـثـور اسـت كـه ابـن ابـى شـيـبـه ، احـمـد، ابـن مـنـيـع ، حـكيم (در كتاب نوادرالاصول )، نسائى ، بزار، ابويعلى ، ابن جرير، ابن ابى حاتم ، ابن منذر، طبرانى ، وابـن مـردويـه ، از ابـى الدرداء، روايـت كـرده انـد كـه گـفـت :رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم )
از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم )نقل كرده - و نيز كسانى كه براى خدا به يكديگر محبت مى ورزند، و كسانى كه دردلهاى شب مخفيانه به سوى خدا قدم بر مى دارند، و مهاجرينى كه در راه خدا هجرت مىكنند كه روايت اولى را الدر المنثوراز ابى الدرداء و دومى را از ابى امامه ، و سومى را ازخدرى ، و هر سه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) روايت كرده اند. در احاديثائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نيز خلق كثيرى از جمله مصاديق اين آيه شمرده شده اند.
مؤ لف : حديث ذر به تفصيلى كه در اين روايت آمده به سند موقوف و سند موصول از عده اى از اصحاب رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ابن عباس ، عمربن خطاب ، عبداللّه بن عمر، سلمان ، ابى هريره ، ابى امامه ، ابى سعيد خدرى ، عبداللّهبن مسعود، عبد الرحمن بن قتاده ، ابى الدرداء، انس ، معاويه و ابى موسى اشعرى روايت شده است .