الکینوئوس

معنی کلمه الکینوئوس در لغت نامه دهخدا

الکینوئوس. [ اَ ن ُ ] ( اِخ ) بنا به اساطیر یونان ، حکمران قسمتی از جزیره کرفو در زمان قدیم. او بداشتن باغهایی عجیب و دختری زیبا معروف بود وی از اولیس هنگام مراجعت از محاصره تروآ پذیرایی کرد. شاعر معروف اومیرس در منظومه خود بنام ادیسه باغهای وی را توصیف کرده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 334 ). و رجوع به فرهنگ اساطیر یونان و رم ج 1 ص 51 شود.
الکینوئوس. [ اَ ن ُ ] ( اِخ ) السینوئوس. حکیم یونانی در قرن دوم م. وی ازفلسفه افلاطون پیروی میکرد. او راست : «مدخل حکمت افلاطون » که بچاپ رسیده و به بیشتر زبانهای اروپایی نیزترجمه شده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 1 ص 334 ).

معنی کلمه الکینوئوس در دانشنامه عمومی

آلکینوئوس. آلکینوئوس Alcinous، در اسطوره های یونان، پادشاه فایاکی ها است.
با آرته ازدواج کرد و از او صاحب پنج پسر و یک دختر به نام ناوسیکائا شد. مردی بزرگوار بود که به کشتی شکستگان کمک می کرد. به یاسون و مدیا و بعدها به اودوسئوس یاری داد.

جملاتی از کاربرد کلمه الکینوئوس

زمانی که اودوسئوس مهمان آلکینوئوس بود، دمودوکوس با خواندن نغمه‌ای درباره سقوط تروا، اودوسئوس را به گریه انداخت.