الونک
معنی کلمه الونک در فرهنگ معین
معنی کلمه الونک در فرهنگ عمید
۲. خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه.
معنی کلمه الونک در فرهنگ فارسی
آلانک، آلانه: کلبه، خانه کوچک، کومه، خانه کوچک موقت که درمیان کشتزاردرست کنند
معنی کلمه الونک در دانشنامه عمومی
انباری معمولاً در پشت باغ خانه ها قرار می گیرد تا در آن وسایلی انبار شود یا به عنوان محل سرگرمی ها یا کارگاه استفاده شود.
در بسیاری از شهرهای جهان حاشیه نشینان از سازه های آلونکی به عنوان خانه استفاده می کنند. به این پدیده آلونک نشینی گفته می شود.
انباری ها و آلونک ها ممکن است جدا یا چسبیده به ساختمان ها ساخته شوند. آلونک های مورد استفاده از کشتزارها یا صنایع ممکن است سازه هایی در اندازه های بسیار بزرگ باشند.
جملاتی از کاربرد کلمه الونک
دو سال بعد، یک شب که خانواده برای شام مرغ داشتند، دامر از لایونل پرسید که اگر استخوانهای مرغ را در سفید کننده بگذاریم، چه اتفاقی برای آنها میافتد. لایونل از این کنجکاوی علمی پسرش خوشحال شد و به او طرز سفید کردن استخوانهای حیوانات را بهطور ایمن و نگهداری از آنها را یاد داد. پس از این دامر از این تکنیکها برای نگهداری استخوان حیوانات استفاده میکرد. او همچنین شروع به جمعآوری لاشهٔ حیوانات مرده کرد. دامر معمولاً لاشهٔ حیواناتی را که در جاده کشته شده بودند برمیداشت و آنها را تشریح میکرد، و در نهایت آنها را در کنار آلونک دفن میکرد. دامر علیرغم علاقه به تشریح حیوانات، علاقهای به آزار و کشتن حیوانات نداشت و حیواناتی را که از پیش مرده بودند تشریح میکرد، و با حیوانات خانگی خود با محبت رفتار میکرد. در همان سالی که لایونل به دامر طرز نگهداری استخوان حیوانات را یاد داد، جویس مصرف روزانهٔ قرصهایش را افزایش داد و از همسر و فرزندانش فاصلهٔ بیشتری گرفت.
پدیدهٔ آلونکنشینی و زاغهنشینی امروزه دیگر در شهرهای ایران اغلب وجود ندارد.[۲]
یکی از نتایج حذف آشکار پیتر از دولت توسط سوفیا، این بود که او تربیت معمول یک تزار روسیه را دریافت نکرد. او به جای محصور شدن در محدودههای باریک یک قصر در فضایی آزاد بزرگ شد. درحالی که نخستین معلم او نیکیتا زوتوف، منشی سابق کلیسا، برای ارضای کنجکاویهای او ناتوان بود، پتر از بازیهای پر سر و صدا در فضای باز لذت میبرد و به مسائل نظامی علاقه خاصی نشان میداد. او همچنین به نجاری، نازککاری، آهنگری و چاپ مشغول بود. در نزدیکی پرئوبراژنسکویه یک محله آلمانینشین وجود داشت که در آن خارجیها اجازه اقامت داشتند. آشنایی با ساکنان آنجا، علاقه پیتر را به سبک زندگی ملل دیگر و یافتن یک قایق بادبانی انگلیسی که در یک آلونک متروک بود، اشتیاق او را به دریانوردی برانگیخت. ریاضیات، استحکامات و هم علومی بودند که برای پیتر بسیار جذاب بودند و یک نمونه قلعه برای سرگرمی او ساخته شد. پتر همچنین اولین گروه سربازان نمایشی خود را برای بازیکردن سازمان داد؛ گروهی که از سال ۱۶۸۷، با نام هنگهای گارد پرئوبراژنسکی و گارد سمیونوفسکی شناخته شدند تا سالها بعد به هسته ارتش جدید روسیه تبدیل شوند.
نام دیگر سوکوت «حگ هاآسیف» به معنی جشن جمعآوری محصول است. جشن آلونکها در ایام جمعآوری محصول برگزار میشود. جشن شاووعوت (اعطاء تورات) اولین برداشت حاصل است، حاصلی که در بهار کاشته شدهاست. سوکوت هم جشن جمعآوری محصول در پاییز است. در این عید پدران ما به خانه خدا در اورشلیم میرفتند تا از خداوند از حاصل زمینی که به آنها داده، شکرگزاری نمایند.
چائوپادی یک عمل اجتماعی است که در قسمت غربی نپال برای زنان هندو رخ میدهد، و این باعث میشود که یک زن از مشارکت در فعالیتهای عادی خانوادگی و اجتماعی در دوران قاعدگی منع شود. در این مدت زنان نجس تلقی میشوند و از خانه خارج نمیشوند و مجبورند در یک کپر یا آلونک خارج از خانه زندگی کنند. اگرچه در سال ۲۰۰۵ چائوپادی توسط دیوان عالی نپال منع شد، این سنت در حال تغییر است. پس از درگذشت یک زن در کلبه چوپادی در سال ۲۰۱۶، دولت قانونی را برای مجازات علیه زنان مجبور به این سنت به تصویب رساند، و در اوت سال ۲۰۱۸ وارد عمل شد.
نام زمالک از ترکی عثمانی آمده و به معنی آلونک است.
برابر نظر بیشتر مفسران تورات، منظور از آلونک (سوکا) در بیابان، ابرهای ویژهای بودند که بهطور معجزهوار مردم را در بیابان از اطراف احاطه کرده و آنها را از هر گونه گزند و آسیب طبیعی محافظت میکردند؛ بنابراین سکونت در سوکا، یادآوری معجزه خداوند در خارج ساختن عبرانیان از مصر و محافظت از آنها در مدت چهل سال اقامت در بیابان است.
برنامه با شخصیتهای تخیلی و رنگارنگ و به صورت پر زرق و برق تولید میشد. تینکی وینکی، دیپسی، لالا و پو از شخصیتهای برنامه در یک آلونک گنبدی زندگی میکردند که به صورت آیندهگرایانه ساخته شده و بر فراز تپههای سبزرنگ قرار داشت.
افبیآی در مه ۲۰۱۲ و با حکم بازرسی به خانهٔ جنتایل در منچستر یورش برد. مأموران افبیآی گودالی مخفی زیر کف کاذب آلونک حیاط خلوت کشف کردند اما آن را خالی یافتند. پسر جنتایل توضیح داد که چند سال پیش، آب به داخل گودال نفوذ کرد و این اتفاق باعث شد تا پدرش بهدلیل وسایلی که در آنجا ذخیره کرده بود آشفته شود. آنان در زیرزمین خانهٔ او، نسخهای از بوستون هرالد برای مارس ۱۹۹۰ را پیدا کردند که خبرهای سرقت را گزارش میکرد و همچنین تکه کاغذی که ارزش هر قطعه را که ممکن بود در بازار سیاه به فروش برسد، نشان میداد. فراتر از آن، هیچ مدرک قطعی دیگری یافت نشد که نشان دهد جنتایل در حقیقت مالک نقاشیها بودهاست. او بعدها بهدلیل موارد مربوط به مواد مخدر به سی ماه زندان محکوم شد. جنتایل پس از آزادی از زندان با روزنامهنگار تحقیقی، استیون کیورکجیان صحبت کرد.
خلاصه داستان: جسد کارخانهداری به نام هدایتنیا در زبالهدانی اطراف شهر کشف میشود. بازپرس جوانی مأمور میشود تا پرونده قتل را پیگیری کند. بازپرس به گوشههایی از زندگی خصوصی و گذشته مقتول دست مییابد و دو مرد آلونکنشین را که قاتلان او هستند دستگیر میکند؛ اما روشن میشود که برادر و فرزند هدایتنیا دستور قتل را صادر کردهاند، زیرا هدایت نیا با توسعه کارخانه به کمک سرمایهداران خارجی موافق نبوده است. با کشته شدن فرزند هدایت نیا به دست عموی خود به بازپرس دستور داده میشود که از پیگیری پرونده خودداری کند.