الومت

معنی کلمه الومت در لغت نامه دهخدا

الومت. [ اَ م َ ] ( ع مص ) الومة. رجوع به الومة شود.
الومة. [ اَ م َ ] ( ع مص ) بخل و خست و ناکسی. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). لؤم و خست. ( اقرب الموارد ).
الومة. [ اَ م َ ] ( اِخ ) نام موضعی است و بدین معنی بی الف و لام آید. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ذیل اقرب الموارد ). شهری در دیار هذیل. صخرالغی گوید:
هم جلبوا الخیل من الومة او
من بطن عمق کأنها البجد.
و گفته اند الومه وادیی ازآن بنی حرام از نسل کنانه است نزدیک موضعی که حد حجاز از ناحیه یمن میباشد. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه الومت در فرهنگ فارسی

الومه

جملاتی از کاربرد کلمه الومت

نیکولِت برای اینکه زبان اقوام اولیه را بیاموزد، به قبیله آلگونکوین در جزیره آلومت فرستاده شد، زیستگاهی دوستانه که در مسیر مهم تجارت خز در امتداد رود اتاوا واقع شده بود. پس از بازگشت به کبک در ۱۶۲۰ میلادی، به او مأموریت داده شد تا در میان مردمان اوداوا و آلگونکوین در منطقه دریاچه نیپیسینگ (به معنی دریاچه‌ی دلگیر) زندگی نماید. در جریان نُه سال اقامت در آنجا، او یک فروشگاه داشت و به تجارت با مردمان بومی در آن منطقه می‌پرداخت.