الفقه و مسائل طبیه

معنی کلمه الفقه و مسائل طبیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] الفقه و مسائل طبیة (کتاب). کتاب « الفقه و مسائل طیبة» نوشته آیت الله محمد آصف محسنی ، مجموعه ای از احکام پزشکی و دیدگاه های اسلامی درباره موضوعات متعدد مربوط به پزشکی و بهداشت فردی و عمومی، به زبان عربی و همت محمدحسین مولوی، بوذر دیلمی معزی و ولیّ قربانی تصحیح و تحقیق شده و توسط مؤسسه بوستان کتاب قم به چاپ رسیده است.
مؤلف برخلاف اکثر نویسندگان انگیزه خود را از نوشتن این کتاب بالا بردن سطح دانش و معرفت خود به احکام فقهی بیان کرده و در تلاش است احکام فقهی پزشکی را حول محورهای مشخص شده در کنگره پزشکی اسلامی در کشور کویت تدوین کند. در این کنگره پزشکان، مسائل جدید پزشکی و فقه آموختگان، دیدگاه های فقهی علم پزشکی را بیان کردهاند.
[ویکی نور] الفقه و مسائل طیبة نوشته آیت الله محمد آصف محسنی، مجموعه ای از احکام پزشکی و دیدگاه های اسلامی درباره موضوعات متعدد مربوط به پزشکی و بهداشت فردی و عمومی، به زبان عربی و همت محمدحسین مولوی، بوذر دیلمی معزی و ولیّ قربانی تصحیح و تحقیق شده و توسط مؤسسه بوستان کتاب قم به چاپ رسیده است.
مؤلف برخلاف اکثر نویسندگان انگیزه خود را از نوشتن این کتاب بالا بردن سطح دانش و معرفت خود به احکام فقهی بیان کرده و در تلاش است احکام فقهی پزشکی را حول محورهای مشخص شده در کنگره پزشکی اسلامی در کشور کویت تدوین کند.
در این کنگره پزشکان، مسائل جدید پزشکی و فقه آموختگان، دیدگاه های فقهی علم پزشکی را بیان کردهاند.
کتاب بدون مقدمه وارد مسائل مبتلا به پزشکان و علوم پزشکی و بهداشتی شده و در جلد اول 71 مسئله را مطرح و بحث نموده و در جلد دوم ذیل 42 عنوان به بحث های فقهی مرتبط با دانش طبابت پرداخته است.
نگارنده منابع و مصادر تحقیق خود را در پاورقی ها ذکر کرده است.
[ویکی فقه] الفقه و مسائل طبیه (کتاب). کتاب « الفقه و مسائل طیبة» نوشته آیت الله محمد آصف محسنی ، مجموعه ای از احکام پزشکی و دیدگاه های اسلامی درباره موضوعات متعدد مربوط به پزشکی و بهداشت فردی و عمومی، به زبان عربی و همت محمدحسین مولوی، بوذر دیلمی معزی و ولیّ قربانی تصحیح و تحقیق شده و توسط مؤسسه بوستان کتاب قم به چاپ رسیده است.
مؤلف برخلاف اکثر نویسندگان انگیزه خود را از نوشتن این کتاب بالا بردن سطح دانش و معرفت خود به احکام فقهی بیان کرده و در تلاش است احکام فقهی پزشکی را حول محورهای مشخص شده در کنگره پزشکی اسلامی در کشور کویت تدوین کند. در این کنگره پزشکان، مسائل جدید پزشکی و فقه آموختگان، دیدگاه های فقهی علم پزشکی را بیان کردهاند.
ساختار
کتاب بدون مقدمه وارد مسائل مبتلا به پزشکان و علوم پزشکی و بهداشتی شده و در جلد اول ۷۱ مسئله را مطرح و بحث نموده و در جلد دوم ذیل ۴۲ عنوان به بحث های فقهی مرتبط با دانش طبابت پرداخته است. نگارنده منابع و مصادر تحقیق خود را در پاورقی ها ذکر کرده است.
گزارش محتوا
در آغاز احکام مرتبط با پزشکان در ۴ مسئله مطرح شده است: ۱- احکام مربوط به درمان ۲- عسر و حرج ها و موارد اضطرار درمان مریض ها ۳- ضمانت پزشکان ۴- احکام نظر و لمس بیماران توسط اطباء. در ادامه مبحث جنین شناسی و چگونگی تشکیل و تکوین نطفه انسان از دیدگاه علمی و قرآنی مورد بحث قرار گرفته و پیشرفت های دانش جنین شناسی در ضمینه شناخت جنس جنین و تغییر جنسیت و عمل تلقیح مصنوعی و باردار شدن زنان بدون شوهر مطالعه شده است. نویسنده تلاش می کند تمام ابعاد وجودی انسان را مورد اشاره قرار دهد و در این رهگذر به بعد روحی و روانی و ارتباط روح و بدن نیز پرداخته و مسئله مرگ و حالات انسان در این مرحله از وجود را مورد توجه قرار داده است.وی سپس فروعات فقهی مربوط به استفاده از مواد نجس و حرام در داروها و مواد غذایی را بیان کرده است. نویسنده تلاش می کند قواعدی کلی که در فقه شیعه تثبیت شده و مرتبط با موضوع مورد بحث است را از نظر مصداقی با مباحث تطبیق دهد. لذا قاعده طهارت ( کل شی ء طاهر) و اصل برائت و اصل حلیت همه خوردنی ها و نوشیدنی ها را مورد بحث قرار داده است. او همچنین سعی دارد احکام و فروعی که به نحوی به جنبه های بدنی و پزشکی انسان مرتبط می شود را از دیدگاه روایی و فقهی بررسی کند. برای نمونه بحث هایی از بهداشت دهان و دندان، استحاله و انقلاب در برخی اشیاء، و استفاده از طلا و ابریشم را مطرح کرده و به دنبال آن مسئله شبیه سازی و آثار مثبت و منفی آن را بیان نموده است.نویسنده در ارائه مطالب ترتیب خاصی را رعایت نکرده و مطالب مورد نظر خود را در مسائل جداگانه مطرح کرده است.برخی دیگر از مباحث جلد اول عبارت اند از: آب های آلوده، تأثیر روزه در سلامتی انسان، جنب شدن زن ها بدون نزدیکی کردن، تأثیر مخرّب انواع شراب ها.جلد دوم این کتاب سمت و سوی علمی تری گرفته و به مسائل علم جدید و اهمیت آن پرداخته است. در آغاز، انقلاب و تحول علمی عصر حاضر در شناخت میکروب ها و دانش میکروبیولوژی، ژن ها و علم ژنتیک را مورد بحث قرار داده و سعی می کند تقابل آنها با شریعت را حل نماید. او در ادامه به راه های تشخیص فرزند در خانواده و شناخت پدر و مادر از طریق آزمایش خون اشاره کرده و آن را یک تحول عظیم در علم انساب می داند.وی همچنین به طور مفصل بحث ژنتیک و وراثت را مطرح کرده و با دیده تحیّر یافته های دانشمندان در این زمینه را بیان می کند و به بحث فقهی در این باره می پردازد.وی در ادامه به طرح مباحث زیر پرداخته است: مفاسد اجتماعی، آزمایش های ژنتیک قبل از ازدواج، ازدواج فامیلی، سن ازدواج ، حقوق سالمندان، وارد شدن به مرحله پیری و تأثیر مراحل قبل از پیری در این دوران، توصیه های پزشکی برای مریض ها و پرستاران آنها، حقوق مسن ها( پیران) سلول های مغزی انسان، مرگ مغزی، اسباب موت و علائم آن، عقیم کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه الفقه و مسائل طبیه

سپس او در کتاب مشهور «السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث» صراحتاً به احادیث صحیحین حمله کرد و به همین خاطر به او لقب «منکر السنة» دادند.
عثمان بن عفان مى گويد: از عمرو او از ابوبكر و او از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم شنيد كه فرمود: همانا كه خدا از نور صورت على ابن ابيطالب (عليه السلام )فرشتگانى آفريد كه خداوند را تسبيح و تقديس گويند و ثواب آن را براى دوستانعلى (عليه السلام ) و دوستان فرزندانش ثبت و ضبط كنند(1041) و معاويه بن ابىسفيان وقتى خبر شهادت على (عليه السلام ) را شنيد گفت : ذهب الفقه و العلم بموتابن ابى طالب ؛ يعنى : فقه و علم از ميان رفت
پس از انتشار کتاب «السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث»، حملات بسیاری بر غزالی وارد شد. حتی او را به انکار سنت متهم کردند. اما دو سال بعد و در سال ۱۹۹۱، غزالی بدون عقب‌نشینی از مواضع قبلی خود، این بار ضمن انتشار کتاب «تراثنا الفکری فی میزان العقل و الشرع» (ترجمه شده با عنوان ارزیابی میراث فکری مسلمانان/نشر احسان) با استدلالات قویتری، سخنان خود را تکرار کرده و قبای شک و ظن و گمان را بر تن احادیث کرد. او در فصل هفتم کتاب خود با عنوان «اعادة کتابة التاریخ»، ضمن تقدیر و تحسین از مرتبه علمی دکتر احمد صبحی منصور ـ استاد اخراجی الازهرـ یکی از مقالات او را تحت عنوان «لیس هلاکو وحده» (هلاکو تنها نیست) که در باب تبارشناسی قسمتی از تاریخ مسلمانان است نقل می‌کند. در واقع غزالی در اواخر عمر خود با تغییر نگرشهای تقلیدی، در تألیفات متأخرش به روشنی از لزوم بازگشت به قرآن و تطبیق هرچیزی خارج از قرآن با معیارهای قطعی قرآن سخن گفت. او در کتاب «کیف نتعامل مع القرآن» نوشت: «فعوضاً ان نجعل من السلف الصالح قدوة فی الاجتهاد جعلنا منهم نماذج للتقلید. ان المدارسة فی الحقیقة هی المحاولة لکسر هذا الطوق: به جای اینکه ما سلف صالح را در رویکرد اجتهادیشان الگو قرار دهیم خود آن‌ها را تمثال تقلید کرده‌ایم. پژوهش حقیقی یعنی اراده شکستن این بند تقلید» (ص۸ نهضة مصر)(ص۷ دارالقلم قاهرة)
عن ابى عبدالله (ع ) قال امير المومنين (ع ) فى وصيته لا بنه محمد بن الحنيفه واعلم انمروه المسلم مروتان مروه فى حضر و مروه فى سفر فاما مروه الحضر فقرائه القرآن ومجالسه العلماء و النظر فى الفقه و المحافظه على الصلوه فى الجماعات و اما مروهالسفر فبذل الزاد و قله الخلاف على من صحبك و كثره ذكر اللهعزوجل فى كل مصعد و مهبط و نزول و قيام و قعود.
عثمان بن عفان مى گويد: از عمرو او از ابوبكر و او از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم شنيد كه فرمود: همانا كه خدا از نور صورت على ابن ابيطالب (عليه السلام )فرشتگانى آفريد كه خداوند را تسبيح و تقديس گويند و ثواب آن را براى دوستانعلى (عليه السلام ) و دوستان فرزندانش ثبت و ضبط كنند(1041) و معاويه بن ابىسفيان وقتى خبر شهادت على (عليه السلام ) را شنيد گفت : ذهب الفقه و العلم بموتابن ابى طالب ؛ يعنى : فقه و علم از ميان رفت و عمر بن خطاب مى گويد: بهخدا سوگند اگر شمشير على (عليه السلام ) نبود هرگز اسلام پابرجا نمى شد و اوبعد از چنين موقعيتى بالاترين و برترين قاضى و پيشگام در اسلام و صاحب شرف است.
غزالی تحت تأثیر افکار روشنگرانه امام محمد عبده در اواخر عمر، روش اصلاحی خود را شجاعانه ابراز کرد. هرچند مورد هجمه‌ها و افترائات سنگین جریانهای متعصب وهابیت و سلفیه قرار گرفت. او در سال ۱۹۸۹ با تألیف کتاب جنجالی «السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث» (ترجمه شده با عنوان نگرشی نو در فهم احادیث نبوی) رسماً با تفکر ظنی/حدیثی خداحافظی کرد و پا در مسیر شاگردان معنوی عبده چون محمود ابوریة، علی عبدالرازق، شلتوت، احمد صبحی منصور و.. گذاشت.
کتاب «السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث» در عرض مدت کوتاهی به چندین چاپ رسید به‌طوری‌که در حال حاضر این کتاب از چاپ یازدهم هم گذشته‌است.
لكل شى دعامة و دعامة هذا الدين الفقه و الفقيه الواحد اشدُّ على الشيطان من الفعابد.(145)

شايسته است يادآور شويم كه در مكتب خلفا اجتهاد ياعمل كردن به راى خود در مقابل احكامى كه در كتاب خدا و سنت پيامبر صلى الله عليه وآله آمده ، از زمان صحابه و سه خليفه اول بنيانگذار شد كه تفصيل اين بحث را در جزء قبل نيز در فصل : (موقف المدرستين من الفقه و الاجتهاد) در جلد دوم معالم المدرستين آورده ايم .