الشعر و الشعراء
معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه عمومی

الشعر و الشعراء

معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه عمومی

الشعر و الشعراء اثر ابن قتیبه، زندگی نامهٔ ۲۰۶ تن از شاعران همراه بررسی ها و نقد اشعارشان است. این اثر را از کهن ترین آثار عربی در موضوعش و نقد شعر عربی می دانند که نگارنده در دیباچهٔ آن بیان داشته است.
معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه اسلامی
جملاتی از کاربرد کلمه الشعر و الشعراء

معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه آزاد فارسی

الشِّعر وَ الشُّعَراء
رجوع شود به:شعر و الشعراء (الشعر...)

معنی کلمه الشعر و الشعراء در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الشعر و الشعراء، اثر ابن قتیبه، شرح حالی است از برخی از شعرای جاهلی و دوران اسلامی که به زبان عربی و در اوایل قرن سوم هجری نوشته شده است.
کتاب، توسط احمد محمد شاکر تحقیق شده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و یک مقدمه از نویسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظیم شده است.
این اثر شامل 206 شرح حال از شاعران جاهلی و اسلامی است که به شیوه قدما تدوین گردیده است؛ یعنی هر شرح حال، تنها چند روایت و خبر و چند قطعه شعر در بر دارد. شعرا در آن به ترتیب خاصی طبقه بندی نشده اند؛ هرچند که تا حدی ترتیب زمانی مراعات شده است.
در مقدمات محقق، مطالب ارزنده ای، پیرامون مؤلف و آثار وی، بیان شده است ....
[ویکی فقه] الشعر و الشعراء (کتاب). کتاب الشعر و الشعراء به زبان عربی اثر ابن قتیبه دینوری ؛ شامل ۲۰۶ شرح حال از شاعران جاهلی و اسلامی است.
ابن قتیبة، ابو محمد عبدالله بن مسلم دینوری (۲۱۳- ۲۷۶ ق)، نویسنده و دانشمند بزرگ عصر عباسی است. از زندگی وی به رغم شهرت بسیارش، اطلاع چندانی در دست نیست. مطالعاتی که در سده اخیر در شرق و غرب به ابن قتیبة اختصاص یافت، بیشتر در زمینه شعر و ادب بود، زیرا نخستین بار، کتابهای ادب و شعرا و مورد توجه و بررسی خاور شناسان و بعد پژوهندگان عرب قرار گرفت. درباره زادگاه وی اختلاف نظر وجود دارد. وی در عنفوان شباب دوست داشته از هر علمی خوشه ای برچیند و به همین جهت در مجالس متکلمان هم حاضر می شده است. ابن قتیبه جوان که مسلمانی با ایمان و سخت پای بند مذهب بود از علومی چون فلسفه ، منطق ، ریاضیات ، نجوم تاریخ و جغرافیا بی بهره نماند. از اینرو وی به بصره که در ابتدای سده ۳ ق از پر رونق ترین مراکز علمی بود و مشهورترین دانشمندان در آن گرد آمده بودند، روی آورد. اگر بپذیریم که وی مدتی را در بصره گذرانده است، می توان وی را از شاگردان اصمعی ، به خصوص در زمینه علم حدیث یا بسیاری از مکاتب لغوی و شعری آن شهر قرار داد. اما دشواری این کار در آنست که ابن قتیبة به نام هیچ یک از شیوخ خود در بصره اشاره نکرده است. ابن قتیبه در پی شیخی از اهل حدیث می گشت تا نزدش علم بیاموزد و او را مقتدای خود سازد. در آن روزگار ابن راهویه که از مرو برخاسته بود و در نیشابور می زیست، شهرتی فراگیر داشت. از آثار ابن قتیبه چنین برمی آید که از میان همه دانشمندان سده ۳ ق تنها کسی را که می توان به راستی شیخ و استاد او به شمار آورد همین ابن راهویه است. او پس از وفات استاد به بصره بازگشت. آنچه در شرح احوال او مسلم می ماند قاضی بودنش در شهر دینور است که اکثر منابع بر آن تصریح کرده اند، اما زمان آن مشخص نیست. اقامت او در دینور طولانی شد و او در همین دوره بیشتر آثارش را تالیف کرد، زیرا به تایید اکثر منابع وی در بغداد بیشتر به تدریس آثار خود اشتغال داشته تا به تالیف، اما تعیین تاریخ دقیق انتقال از دینور به بغداد، آسان نیست. در چگونگی مرگ او نیز اختلاف است: برخی مرگ وی را در اثر خوردن هریسه و غالب آمدن حرارت بر وی و برخی دیگر مرگش را ناگهانی می دانند. بنابر یک روایت وی فردی خوش لباس بود، محاسن سفید بلندی داشت، خوش رنگ و بوی بود. گویی از کشمکش های سیاسی دوری می گزید و ترجیح می داد عمر را به تالیف بپردازد. برخی اساتید مهم وی عبارتند از: ابو حاتم سجستانی ، ریاشی ، ابن راهویه ، جاحظ ، ابو عبدالله حمدانی ، اصمعی ، محمد بن خالد مهلبی و... از حیث مذهب برخی او را از اهل حدیث ، برخی متمایل به تشبیه و بیهقی وی را کرامی مذهب خوانده است. شهرت ابن قتیبه در درجه نخست به شعر و ادب است، او هر چند که خود حتی یک بیت نسرود اما احساس و درک او در شعر، چه از جنبه هنری، چه از جنبه فنی در تاریخ ادبیات عرب کم نظیر است. عمده ترین اثر وی در شعر، همانا «الشعر و الشعراء» و مقدمه زیبای آن است. ابن قتیبة را در مقام نویسندگی، باید سومین چهره بارز ادبیات عرب به شمار آورد. از اواسط قرن ۲ ق ابن مقفع بر نثر عربی چیره شد. در اوایل قرن ۳ ق جاحظ و اندکی پس از او ابن قتیبه یکه تازان این میدان شدند.از جمله آثار وی می توان به این کتابها اشاره کرد: کتاب ادب الکاتب ، کتاب المعارف ، کتاب الشعر و الشعراء، الخیل ، المشکل ، کتاب اعراب القرآن و...
معرفی کتاب
ابن قتیبه با اینکه خود حتی یک شعر نیز نسرود اما احساس و درک او از شعر در تاریخ ادبیات عرب کم نظیر است. مهمترین اثر وی در شعر همین کتاب «الشعر و الشعراء» است. هر چند کتاب را می توان مجموعه ای نسبتا کامل و مفید خواند، اما نکات عمده ای افزون بر آثار گذشتگان دربر ندارد. به خصوص اینکه همگان از منابع مشترک و بسیار گسترده و پراکنده برگرفته از راویان شعر بهره گرفته اند. این کتاب شامل ۲۰۶ شرح حال از شاعران جاهلی و اسلامی است که به شیوه قدما تدوین گردیده، یعنی هر شرح حال، تنها چند روایت و خبر و چند قطعه شعر در بردارد. شعرا در آن به ترتیب خاصی طبقه بندی نشده اند، هر چند که تا حدی ترتیب زمانی مراعات شده است. اشعار شاعران مشهور که همه اهل ادب آنها را می شناسند و به اشعار آنها در حدیث و غریب کلام و نحو و نیز در کتاب خداوند و حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم ، استناد و استدلال می شود در این کتاب فراهم آمده است. نام شاعران و عصر آنان، منزلت ایشان، حالات آنها در اشعارشان، قبیله های آنها، نام پدرانشان، القاب و کنیه های آنان، خطاهایی که علماء برایشان گرفته اند و... در این کتاب آمده است. البته این همه در حد شاعرانی است که نام و یاد آنها و اشعارشان بر مؤلف پوشیده نمانده است، اما کسانی که نامشان پوشیده مانده و یا شعرشان مورد رغبت نبوده و جز خواص کسی نسبت به آنان آشنا نبوده است، بسیار کم به آنان پرداخته شده است. کتاب دارای مقدمه ای به قلم مؤلف است که در فنون شعر نوشته شده است و قابل توجه است.
ویژگی کتاب
از ویژگی های کتاب «الشعر و الشعراء» که به عنوان امری نوظهور در ادبیات کهن عرب مطرح است، می توان به مقدمه محققانه و عالمانه کتاب اشاره کرد. مؤلف در این مقدمه ملاحظات دقیق و اظهار نظرهای عالمانی درباره اقسام شعر ، عیوب شعر ، اقواء ، اکفاء ، عیوب در اعراب و نیز شعرهای اوائل می پردازد. دیگر ویژگی این کتاب انتخاب عالمانه و توام با شناخت و فهم دقیق مؤلف نسبت به برخی از اشعار یک شاعر است. مؤلف اشعار را به خوبی انتخاب کرده و به نیکی نقد و بررسی می کند. ابن قتیبه توازن بین شعرا را کاملا رعایت می کند و از هیچ یک به نفع دیگری طرفداری نمی کند. وی با همه حدت و تعصبی که در کار دین نشان داده، در باب شعر تقریبا از هر گونه تعصب و گرایش به مذهب و مکتب خاصی به دور بوده است. در این کتاب شاعران همه طبقات و مذاهب را بدون انتقادی خاص آورده است. شاعران خارجی، شیعی و سنی در کنار شاعران ما جن (هرزه درای) متهم به زندقه مذکورند. حتی از اینکه مردانی چون بشار و ابو نواس را بستاید و بزرگترین شعرا بخواند، بیمی به خود راه نمی دهد. دید کلی او نسبت به شعر، البته چندان وسیع نیست و با آنچه از آراء ادیبان پیش از او می شناسیم، تفاوت فاحشی ندارد.
نسخه شناسی
...

جملاتی از کاربرد کلمه الشعر و الشعراء

و اما قولك فى عثمان فانت يا قليل الحياء و الدين ، الهبت عليه نارا ثم هربت الىفلسطين تتربص به الدوائر، لما اتاك خبر قتله ، حبست نفسك على معاوية ، فبعته دينك ياخبيث بدنيا غيرك ، لسنا نلومك على بغضنا و لم نعاتبك على حبنا و انت عدو لبنى هاشم ،فى الجاهلية و الاسلام ، و قد هجوت رسول اله صلى الله عليه و آله بسبعين بيتا من شعرفقال رسول الله صلى الله عليه و آله : اللهم انى لااحسن الشعر و لاينبغى لى ان اقولهفالعن عمروبن العاص بكل بيت الف لعنة
37- تهليلات مباركه : (( لااله الاالله عدد الليالى و الدهور لا اله الا الله عددامواج البحور لااله الا الله و رحمته خير ممايجمعون لا اله الا الله عدد الشوك و الشجر لااله الا الله عدد الشعر و الو بر الا الله عدد الحجر و المدر لا اله الا الله عدد لمح العيونلا اله الاالله فى الليل اذاعسس و الصبح اذا تنفس لا اله الا الله عدد الرياح فى البرارىو الصخور لا اله الا الله من اليوم الى يوم ينفع فى الصور )) (منه )
قال الصادق عليه السلام : فى قوله تعالى : (خذوا زينتكم عند كلّ مسجد) المشط فانالمشط يجلب الرزق و يحسن الشعر و ينجز الحاجة ....خصال /2 68

فرمود: (( عليك بصاحب الشعر و اشار الى الصادق جعفر بن محمّد (عليهماالسلام )))(791) بر تو باد آن لباس موئى يا صاحب محاسن و اشاره كرد به امام صادق (عليه السلام ).

عن سعدان بن مسلم عن اءبى عبدالله (عليه السلام )قال : سئلته عن الصراط، فقال : هو اءدق من الشعر و اءحد من السيف (1144)
164- البيان و التيين 1/370؛ الشعر و الشعرا9؛ المحاسن و المساوى 212؛ العقدالفريد 1/27؛ الاغانى 21/376؛ المعجم الكبير 143؛ ارشاد 2/150؛ حلية الاولياء3/139؛ امالى سيد مرتضى 67؛ زهرالاداب 1/59؛ محاضراات الادباء 1/299؛ فايقزمخشرى 8/219؛ مناقب ابن شهر آشوب 4/169؛ كشف الغمه 2/92؛ مطالب السؤول 79؛ تذكرة الخواص ‍ 338؛ و فيات العيان 5/145؛ ديوان حماسه گزيده 213.
و ما علمناه الشعر و ما ينبغى له ان هو الا ذكر و قران مبين(69)
791- ....(( عبداللّه العلاء قال : قلت لزيد بن على (عليهماالسلام ) ماتقول فيهما؟ قال : العنهما، قلت : قانت صاحب الامر؟قال : لا و لكنى من العترة . قلت : فالى من تاءمرنا؟قال : عليك بصاحب الشعر و اشار بيده الى الصادق جعفر بن محمّد (عليهماالسلام ).
عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم قال : الصراط اءدق من الشعر و اءحد منالسيف و اءظلم من الليل (1145)
قال على عليه السلام : عند قوله تعالى (ورتّل القرآن ترتيلا) بينه تبيانا و لا تهذّه هذّ الشعر و لا تنثره نثرالرمل ولكن افزعوا قلوبكم القاسية و لا يكن همّ احدكم آخر السورة .كافى / 2 /614