الاغ در قران

معنی کلمه الاغ در قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] الاغ در قرآن. به حیوان درازگوش الاغ می گویند. در قرآن کریم با لفط حمار، حمیر آمده است.
حمار به معنی خر بوده و جمع آن در قرآن حمر بر وزن عنق و حمیر آمده است، مثل (و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها) و (کانهم حمر مستنفرة). «مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا؛ مثل کسانی (از علمای یهود) که (دانش علم و عمل و ابلاغ) تورات بر دوش آنها نهاده شد سپس آن را بر دوش نکشیدند، مثل درازگوشی است که کتاب هایی چند بار می کشد (اما بهره ای از آنها ندارد). بد مثلی است مثل گروهی که آیات خدا را (دستورات تورات را با مخالفت خویش) تکذیب و انکار کردند، و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی کند.»

جملاتی از کاربرد کلمه الاغ در قران

ولى چنانچه الاغ در طويله يا چراگاه گاو، وارد گرديده است و توسّط گاو كشته شده ،هيچ ضمانتى بر كسى نيست .
در سال ۲۰۰۴ یک الاغ در رمادی با مواد منفجره بارگیری شد و به سوی یک پست ایست بازرسی آمریکایی روانه شد، این الاغ قبل از اینکه کسی را بکشد یا مجروح کند، منفجر شد. این حادثه و موارد مشابه در استفاده از سگ‌ها، باعث ترس از اقدامات تروریستی در استفاده از جانوران زنده به عنوان سلاح شد و این تغییری در شیوه قدیمی تر با استفاده از لاشه حیوانات مرده برای جاسازی مواد منفجره بود. استفاده از دستگاه‌های انفجاری دست‌ساز که در لاشه‌های جانوران پنهان شده بود نیز یک شیوه معمول در میان شورشیان عراقی بود.
1 - هر موجودى خواه شريف و ارزشمند و خواه پست و بى ارزش ، داراى ويژگى است كههيچ موجود ديگرى با او در آن ويژگى شريك نيست و تعيّن و تحقق ماهيّت آن موجود مستلزمتحقق آن ويژگى است هرچند كه ممكن است كه كارهاى ديگرى انجام بدهد كه برخى ازموجودات ديگر نيز آن كارها را بتوانند انجام دهند مثلاً شمشير تيز و برّان و اسب مطيع وراهوار است كه چيز ديگرى با اين دو همسان نيست گرچه شمشير با تيشه در تراشيدن واسب با الاغ در بار كشيدن اشتراك دارند.
وقتى خوابيدم حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم را در خواب ديدم . دامن آنحضرت را گرفتم و التماس كردم و خواستم : پدرم را شفاعت كند و از تغيير صورت اوسئوال كردم . حضرت فرمود: پدرت ربا خوار بود و خاصيت ربا خوارى اين است كه رباخوار هنگام مرگ به صورت الاغ در آيد. لكن پدر تو هر شب در وقت خواب صد مرتبه((صلوات مى فرستاد.
یکی همی رفت که خری خرد. دوستی از او پرسید: به چه کاری؟ گفت خر همی خرم. گفت: بگو انشاء الله. گفت: چه نیازی است. چه درهم در دست است و الاغ در بازار.
«زبان حال یک الاغ در وقت مرگ» نخستین داستان کوتاه صادق هدایت است که نخستین‌بار در مرداد و شهریور ۱۳۰۳ در دورهٔ دوم مجلهٔ وفا به چاپ رسید. چاپ این داستان پیش از نخستین سفر هدایت به پاریس بوده است. امروزه این داستان جزو آثار نایاب صادق هدایت دانسته می‌شود.[یادداشت ۱]
(زفـيـر) در اصـل بـه مـعـنى فرياد كشيدنى است كه با بيرون فرستادن نفس تواءمبـاشـد، و بـعـضـى گـفـتـه اند فرياد نفرت انگيز الاغ در آغاز (زفير) و در پايانش(شـهـيق ) ناميده مى شود، و به هر حال در اينجا اشاره به فرياد و ناله اى است كه ازغم و اندوه برمى خيزد.
از جمله عذاب هاى قبر براى نمام اين است كه : او در عالم برزخ از قيافه انسان بيرونمى رود و به شكل خوك و الاغ در مى آيد.
رفـيـق گـفـت : چـيـسـت ، گـفـتـم گـرگ الاغ را انـداخـت آن هـمهـول خورده دويد ديدم الاغ در ميان جوى غرق شده فقط دو گوشش بيرون است و پوزش رابـالا گـرفـتـه كه خفه نشود. يكى از گوشهاى حيوان و ديگرى از دمش گرفته و خودشنـيـز كـمـك نـمود تا پس از زحمتها از آب بيرونش كشيديم كه از تمام اعضاء و پالانش آبريزان بود و هنوز در اطراف الاغ مشغول بوديم كه باران دانه درشتى به شدت باريدنگـرفـت ، اسـبـاب را كـشـيـديم و به زير همان سقف كه پر پهن و سرگين حيوانات بود.گـفـتـم ايـن طـويـله بـود نـه مـسـجـد و يـا آن كـه آيـه و طـهـرا بيتى للطائفين و الركعالسجود را معمول نداشته اند.
او با استفادهٔ فضایی پرشور و قدرت طنز، برخی از نخستین تصاویر اعتراض حاد اجتماعی در تاریخ هنر را آفرید؛ مثل تابلوهایی چون جنگ بین کارناوال و ماه روزه (The Fight Between Carnival and Lent) که هجوی از اصلاحات پروتستانی‌ست و حکاکی‌هایی مثل الاغ در مدرسه و Strongboxes Battling Piggybanks. ظاهراً او در بستر مرگ از همسرش می‌خواهد تا تندروترین آثارش را بسوزاند تا از خانواده‌اش در برابر آسیب سیاسی ناشی از تضاد بین کلیسای کاتولیک و اصلاحات پروتستانی محافظت کند.
مستوره در شهر سنندج در غرب ایران چشم به جهان گشود. زبان‌های کردی، فارسی و عربی را نزد پدرش ابوالحسن بیگ قادری آموخت. همسرش خسروخان اردلان حاکم امارت اردلان بود و با مرگ وی امارت اردلان دچار دخالت‌های قاجار شد. با هجوم قاجار به امارت اردلان در سده ۱۹، مستوره همراه با خانواده‌اش به امارت بابان در سلیمانیه به اجبار به خاطر امنیت جانی کوچ کردند. پسرش رضا قلی‌خان، جانشین خسروخان اردلان پس از شکنجه و تجاوز و گرداندن بر روی الاغ در مسیر شهرهای ایران به علت عدم تابعیت از دولت مرکزی ایران و رابطه پنهانی با روس‌ها و دولت عثمانی توسط حکومت قاجار به زندان افتاد.