اقسام حدیث

معنی کلمه اقسام حدیث در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این نوشتار به بررسی اقسام احادیث، از دیدگاه قدما و متأخرین از علمای شیعه و اهل سنت می پردازیم.
قدمای امامیه، خبر را به صحیح و غیر صحیح تقسیم می کردند و برای صحیح نزد آنان شرایطی بوده است و اجمالا خبری را که افراد مورد اطمینان و وثوق نقل کنند یا مقارن و معتضد به جهاتی باشد که موجب وثوق گردد، صحیح می دانستند، ولی محدثین اهل سنت از دیر زمان، حدیث را به سه نوع اصلی منقسم می کردند: صحیح و حسن و ضعیف.اصطلاح مزبور، با اضافه قسم چهارمی به نام موثق، از زمان سید بن طاووس (جمال الدین احمد بن موسی بن جعفر بن طاووس، متوفای ۶۳۷ هجری که در فقه و رجال صاحب تالیفاتی است. وی برادر رضی الدین علی است که در کتب دعا معمولا از وی به سید بن طاووس تعبیر شده است)، به نقل صاحب معالم در منتقی الجمان یا علامه حلی (حسن بن یوسف بن مطهر حلی معروف به علامه و ملقب به «آیت الله» از بزرگان امامیه و شاگرد محقق حلی (صاحب شرایع الاسلام ) است که کتب گرانمایه ای در فقه و اصول و رجال تالیف فرموده است. وفاتش در سال ۷۲۶ هجری در سن ۷۷ سالگی واقع شد. در نخبة المقال فرموده: و آیة الله ابن یوسف الحسن سبط مطهر فریدة الزمن علامة الدهر جلیل قدره ولد رحمة ۶۴۸ و عز ۷۷ عمره)، به نقل شیخ بهایی در مشرق الشمسین بین امامیه نیز معمول گردید.شهید ثانی و شیخ بهایی قسم پنجمی بر این اقسام افزوده اند و آن «حدیث قوی» است.
حدیث قوی
قوی خبری است که تمامی افراد زنجیره حدیث، امامی مذهب باشند، گر چه نسبت به بعضی از آنان مدح و ذمی نرسیده باشد، مانند نوح بن دراج.و قد یطلق القوی علی ما یروی الامامی غیر الممدوح و لا المذموم او مسکوت عن مدحهم و ذمهم فقوی
حدیث صحیح
صحیح خبری است که سلسله سند توسط رجالی موثق و امامی مذهب به معصوم متصل گردد.الفاظی که مفید توثیق راوی است، عبارت است از: ثقة، عین، وجه، مشکور، شیخ الطائفة، حجة.عین: به معنی میزان است چنان که حضرت صادق (علیه السّلام) از ابو الصباح کنان به میزان تعبیر فرمود.وجه: به اعتبار توجه مردم به وی برای اخذ حدیث و معالم دین استعمال می شود. خطیب در کفایه فرموده: بهترین الفاظ مدح عبارت است از حجة، ثقة.سلسله السند امام امامیون ممدوحون به التعدیل، فصحیح و ان شذ
← صحیح نزد اهل سنت
...

جملاتی از کاربرد کلمه اقسام حدیث

جلال‌الدین میرزا قاجار، به‌دلیل داشتن دیدگاه‌های متفاوت از روزگار خویش به «سوءاعتقاد» متهم می‌شد. دراین‌باره برادرش، ملک ایرج میرزا، می‌نویسد که جلال‌الدین میرزا «به‌دلیل معاشرت با اهل فرنگ از سخنان آنان تأثیر پذیرفت و به‌تدریج از علم قرآن و حدیث و اقوال حکمای اسلامی بیگانه گشت و به‌یکباره دین و شریعت را از دست داد». دیوان بیگی نیز جلال‌الدین میرزا را مشهور به «سوءاعتقاد» و «وسعت مشرب» به‌دلیل «معاشرت با اقسام مردم» ذکر کرده‌است که در قالب «بعضی کلمات که با خاطر شریعت مطهره منافات داشت» از زبان جلال‌الدین میرزا بیان می‌شده‌است. زمان آغاز گرایش‌های نافی اسلام و غرب‌گرایانه در جلال‌الدین میرزا ناروشن است. دربارهٔ دوران کودکی جلال‌الدین میرزا نیز مطلبی که مؤید مواضع غربی، باستان‌گرایانه و ضدِدینی وی باشد، در دسترس نیست. بااین‌حال، چنین می‌نماید که جلال‌الدین میرزا حتی پیش از عضویت در فراموشخانه در سال ۱۲۷۸ هجری قمری نیز گرایش‌های غربی و شهرت بی‌دینی داشته‌است.