افضل ایوبی

معنی کلمه افضل ایوبی در لغت نامه دهخدا

افضل ایوبی. [ اَ ض َ ل ِ اَی ْ یو ] ( اِخ ) علی بن یوسف صلاح الدین بن ایوب. رجوع به افضل و الاعلام زرکلی ذیل کلمه علی بن یوسف شود.

معنی کلمه افضل ایوبی در فرهنگ فارسی

علی ابن یوسف صلاح الدین ابن ایوب

جملاتی از کاربرد کلمه افضل ایوبی

به نقل از ابن‌اثیر، افضل پسر جوان صلاح‌الدین که در بخش مرکزی سپاه ایوبی و در کنار سپاه پدر قرار گرفته بود و نخستین جنگ خود را مشاهده می‌کرد، بعدها تلاش صلیبیون برای عقب‌راندن نیروهای مسلمان را ستایش کرد. به نقل از او، با وجود عقب‌نشینی صلیبیون و گی به بالای تپه، ناگاه سواره‌نظام صلیبی بر سپاه مهاجم ایوبی حمله بُرد و توانست نیروهای ایوبی را تا نزدیکی گارد اصلی صلاح‌الدین عقب براند، اما صلاح‌الدین با تهییج نیروهای خود، بار دیگر نیروهای صلیبی را تا نزدیکی خیمهٔ پادشاه اورشلیم عقب راند. بار دیگر نیروهای صلیبی حمله بردند و ایوبیان را عقب راندند، اما با تلاش مجدد صلاح‌الدین، نیروهای صلیبی بار دیگر به بالای تپه عقب نشستند. طبق گفتهٔ ابن‌اثیر، با هر عقب‌نشینی نیروهای صلیبی به بالای تپه، افضل پسر جوان صلاح‌الدین فریاد پیروزی سرمی‌داد، اما با تهاجم نیروهای صلیبی و پیشروی آن‌ها تا نزدیکی پدرش، رنگ از رخسارش می‌پرید. تا اینکه صلاح‌الدین به وی یادآور شد که تا خیمه پابرجاست، هنوز نیروهای صلیبی شکست نخورده‌اند. سرانجام با واژگونی خیمه و تسلیم شدن گی، صلاح‌الدین شادمان از اسب پایین آمد و سجدهٔ شکر گزارد. با محاصرهٔ کامل بخش اعظمی از سپاه صلیبی، بالین ابلین که در دنبالهٔ سپاه حرکت می‌کرد، توانست با کمک و همراهی تعدادی از شوالیه‌ها از حلقهٔ محاصره خارج شود و به سمت اورشلیم فرار کند.