افسانه شدن

معنی کلمه افسانه شدن در لغت نامه دهخدا

افسانه شدن. [ اَ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) قصه شدن. بصورت داستان درآمدن. قصه بی واقعیت شدن :
با مردمی و مردیت افسانه شد بدهر
آثار جود حاتم و اخبار زال و سام.سیف اسفرنگی ( ازارمغان آصفی ).

معنی کلمه افسانه شدن در فرهنگ فارسی

قصه شدن بصورت داستان در آمدن

جملاتی از کاربرد کلمه افسانه شدن

قدم‌خیر زنی دلاور، رشید و جنگجو بود که در هنگام هجوم نیروهای رضاخان برای سرکوب عشایر (۱۳۱۱–۱۳۰۵ هجری شمسی) به سبب رشادت‌های زیاد ازجمله مبارزه مسلحانه در کنار برادرانش و کمک به رساندن خوراک و تجهیزات نبرد به نیروهای جنگی عشایری شهرت بسیاری پیداکرد. این نبردها به کشته شدن شوهرش صف‌قلی خان و دو برادرش انجامید و اگرچه این جنگ‌ها نهایتاً به شکست عشایر انجامید، دلاوری‌های قدم‌خیر و دوشادوش شدن با جنگاوران عشایر و ویژگی‌هایی مانند وفاداری و ذلت ناپذیری از او درمیان مردم لر چهره‌ای محبوب و افسانه‌ای ساخته‌است. فریا استارک از سیاحان خارجی‌ای که به لرستان سفر کرده و نویسنده کتاب سفرنامه لرستان و ایلام و الموت در مورد قدم‌خیر می‌نویسد: «داستان قدم‌خیر یعنی زنی که پنج سال قبل با دولت جنگیده بود را برایم بازگفت و روایت می‌کرد که قدم‌خیر زنی زیبا بوده‌است که با پسرعموی خود ازدواج کرده بود، زن و شوهر عادت داشته‌اند که با هم به جنگ دشمنان بروند. قدم‌خیر مانند مردان ایل سوار بر اسب تیراندازی می‌کرد». وقتی که گوینده لر شجاعت‌های قدم‌خیر را با آن همه برازندگی و زیبائی و دلاوری می‌ستاید، شنونده به یاد حماسه گردآفرید شاهنامه حکیم طوسی می‌افتد.
کاوش‌های باستان‌شناسی و بررسی‌های بیشتر می‌توانند به روشن شدن حقایق تاریخی و رمزگشایی از این افسانه‌ها کمک کنند.
طبق اساطیر چینی، تبار ژو زمانی آغاز شد که جیانگ یوآن، همسر امپراتور افسانه ای کو، پس از قدم گذاشتن در ردپای الهی شانگدی، به‌طور معجزه آسایی فرزندی به نام چی "رها شده" را باردار شد. چی یک قهرمان فرهنگی بود که پس از سه بار رها شدن توسط مادرش نجات یافت و در بهبود کشاورزی نقش بسیاری داشت، تا جایی که امپراتور به او فرمانروایی بر تای، نام خانوادگی جی و لقب هوجی «ارباب ارزن» اعطا کرد. او حتی به عنوان خدای برداشت قربانی دریافت می‌کرد. اصطلاح هوجی احتمالاً یک عنوان ارثی بود که به یک تبار متصل شده بود.
در افسانه خلقت پاونی، گرگ اولین حیوانی بود که به زمین آورده شد. زمانی که انسان ها آن را کشتند، با مرگ، نابودی و از دست دادن جاودانگی مجازات شدند. برای Pawnee، سیریوس "ستاره گرگ" است و ناپدید شدن و ظهور مجدد آن به معنای حرکت گرگ به جهان ارواح است. هم پاونی و هم بلک فوت کهکشان راه شیری را "ردپای گرگ" می نامند. گرگ همچنین یک نماد مهم تاج برای قبیله های شمال غرب اقیانوس آرام مانند کواکواکاواکو است.
زایش نانشه در افسانه سومری «انکی و نین‌هورساگ» نگاشته شده‌است. در این داستان، انکی چندین گیاه بازداشته (ممنوعه) را به پشتیبانی همسرش مصرف می‌کند. به تلافی این کار، نین‌هورساگ او را نفرین می‌کند. انکی خیلی زود دچار بیماری‌هایی می‌شود که خدایان در درمان آن ناتوان هستند. انلیل، خدای نیرومند آسمان پس از فرستادن یک روباه برای هم‌زبان شدن با نین‌هورساگ، که جانور سپند (مقدس) نین‌هورساگ است، می‌تواند از خشم او بکاهد. او نیز سپس به سوی انکی بازگشته و نفرین را برمی‌دارد. برای درمان انکی، نین‌هورساگ چندین خدای درمان‌گر به جهان می‌آورد. نانشه می‌خواست گردن پدرش را درمان کند. در پایان این افسانه، او با خدا نیندارا نامزد می‌کند.
اما اينكه با ما از قيامت و زنده شدن مردگان و حساب و كتاب آن سخن گفته اند، گوش مده كه همه آنها افسانه است تا ما را به آنها مشغول كنند، و الا پس از مردن ديگر هيچ خبرى نخواهد بود، نه قيامتى در كار است و نه برانگيختنى و حسابى !
در تلمود اورشلیم (لوئیس گینزبرگ، افسانه یهودیان ۱۹۰۹) قدرت زبانزد سلیمان به دلیل اعطا شدن قدرت فهم زبان پرندگان از سوی خدا بر وی بوده‌است.
واسکو دوگاما با هدایت چهره‌هایی مانند آگوستو، باربوسا، دنیلو، فریاسا، آدمیر و چیکو، پس از تساوی ۰-۰ مقابل ریور پلاته در آخرین دور مسابقات، به این جام دست یافت. تیم آرژانتینی به همراه اکثر بازیکنان تیم افسانه‌ای لا ماکویینا مانند خوزه مانوئل مورنو، آنخل لابرونا و فلیکس لوستاو، با اضافه شدن ستاره نوظهور آلفردو دی استفانو، وارد سانتیاگو شده بودند.
مدتی در خواب بی دردی به سر بردی، بس است این زمان در عاشقی افسانه می باید شدن
می تواند حاتم طایی شدن راه عرب گر همین افسانه ارباب همت همت است
داستانی دیگر در رابطه با وارد شدن ردریک به میدان جنگ به روی ارابه‌ای که توسط ۸ قاطر سفید کشیده می‌شد، اشاره کرده‌است. در رابطه با فتح نیز افسانه‌هایی است که گفته‌شده محفظهٔ مهر و موم شده در طولطوم (la maison fermée de Tolède) و قالی سلیمان نیز در تولدو کشف شده‌است. همچنین ادعا شده که صندل طلایی ردریک نیز از نهر گوادالته گرفته شده‌است. در این رابطه، هنری کوپه نویسنده تاریخ نظامی آمریکا در قرن ۱۹ تاریخی از فتح نوشته که با افسانه‌های بسیاری همراه است.
میرزا به لیلا دختر رمضان علاقه دارد اما دختر و خانواده اش با این وصلت مخالفند. لیلا به جوان کارگری به نام احمد علاقه‌مند است. میرزا و نوکرش رجب از رودخانه یک ماهی صید می‌کنند که در شکمش یک انگشتر افسانه ای است. آن‌ها با خواندن نوشتهٔ روی انگشتر با غولی که خود را جومبو می‌خواند مواجه می‌شود و میرزا از غول می‌خواهد که ثروت کلانی در اختیار آن‌ها بگذارد. میرزا پس از ثروتمند شدن خود را قارون می‌خواند و به خواستگاری لیلا می‌رود. این بار والدین لیلا با تقاضای او موافقت می‌کنند اما خود لیلا که مخالف است با دارویی که مادرش به او می‌خوراند، تن به ازدواج می‌دهد. شب اثر دارو برطرف می‌شود و لیلا از قارون رو برمی‌گرداند و قارون دختر را در سیاه چال خانه‌اش حبس می‌کند. احمد به معاونت کارخانه ارتقا می‌یابد و قارون با او بنای رقابت می‌گذارد. وقتی احمد تصمیم دارد با قارون درگیر شود مادر احمد فاش می‌کند که قارون پدر او است و قارون که با هشدارهای نوکرش رجب متنبه شده زندگی شرافت‌مندانه‌ای را آغاز می‌کند. قارون توسط احمد و مادرش بخشیده شده و انگشتر و غول را به احمد هدیه می‌دهد. احمد انگشتر را به خود غول می‌بخشد و غول تمام دارایی که برای قارون آورده‌است را برایشان می‌گذارد و خود ناپدید می‌شود. نهایتاً احمدبا لیلا ازدواج می‌کند.