افسانه رسیدن. [ اَ ن َ / ن ِ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) شایع شدن افسانه و منتشر شدن آن : از او بسته نقشی بهر خانه ای رسیده بهر کشور افسانه ای.نظامی ( از ارمغان آصفی ).
معنی کلمه افسانه رسیدن در فرهنگ فارسی
شایع شدن افسانه و منتشر شدن آن
جملاتی از کاربرد کلمه افسانه رسیدن
شعر اینانا بر آسمان حاکم میشود روایتی بسیار تکهتکهشده، اما مهم از تسخیر معبد ایِنا در اوروک توسط اینانا است. این متن با گفتگوی بین اینانا و برادرش اوتو آغاز میشود که در آن اینانا از این مساله که معبد ایِنا در قلمرو آنها نیست ابراز تاسف میکند و تصمیم میگیرد که آن را به عنوان مایملک خودش ادعا کند. متن در این نقطه از روایت به طور فزایندهای تکهتکه میشود، اما به نظر میرسد که عبور دشوار او را از میان یک مرداب برای رسیدن به معبد توصیف میکند، در حالی که یک ماهیگیر به او میگوید که کدام مسیر را بهتر است طی کند. در نهایت، اینانا به آن میرسد، که از غرور او شوکه شده است، اما با این وجود قبول میکند که موفق شده است و معبد اکنون قلمرو او است. متن با سرودی در مورد عظمت اینانا به پایان میرسد. این افسانه ممکن است نشاندهندهٔ کسوفِ اقتدار کاهنان آن در اوروک و انتقال قدرت به کاهنههای اینانا باشد.
داستان مرگ مهبد با افسانه آمیخته شده است؛ میگویند خوراکیهایی که مهبد برای پادشاه فرستادهبود با توطئهای زهرآگین شده بود، وقتی پسران مهبد با خوردن آن خوراکیها کشته شدند پادشاه به این فکر افتاد که مهبد قصد جان او را کرده است و دستور داد که مهبد و خانواده و آشنایانش را بکشند. ولی به گفتهٔ پروکوپیوس شاه، مهبد را نزد خواسته بود و در آن لحظه که مهبد مشغول آموزش دادن به سپاهیان بود گفتهبود که به زودی به درگاه شاه خواهد آمد؛ ولی چون فرستاده شاه با مهبد دشمنی داشت، گفتههای او را اینگونه به شاه نرساند و گفت که مهبد بهانه آورده است و از آمدن به نزد شاه خودداری میکند؛ پس از شنیدن این سخنان خسرو عصبانی شد و پس از چند روز دستور مرگ مهبد را داد. یکی از کارهایی که خسرو پس از رسیدن به تخت پادشاهی انجام داد، آشتی با دولت بیزانس بود که با خالی کردن چند دژ در لازستان عملی شد.
داستان سینوهه نیز مضامین مشابهی با روایت یوسف دارد. این قصه یکی از محبوبترین افسانهها در مصر باستان بوده و حدوداً ۱۸۷۵ قبل از میلاد پدید آمده است. داستان سینوهه قصه یکی از درباریان مصر است که به دلیل ترس از توطئههای درباری از مصر میگریزد و در آسیا ساکن میشود. آنجا او به قدرت میرسد، تشکیل خانواده میدهد و در مبارزه با یکی از پهلوانان منطقه به پیروزی میرسد، اما بعد از گذشت سالها دلتنگ وطن میشود. پس خانواده خود را در آسیا تنها میگذارد و با اجازه فرعون به مصر بازمیگردد. صحنه دیدار دوباره آخر داستان یک ملاقات خانوادگی نیست، بلکه او با شاهدختهای دربار دیدار میکند. داستان سینوهه قدیمیترین داستان موجود در سبکی با مضامین دوری قهرمان داستان از وطن برای سالهای طولانی، به موفقیت رسیدن بعد از تحمل سختی و بازگشت احساسی به خانه است.
این پادشاه که به پادشاه تاریخ و افسانه شهرت دارد، همانطور که پیداست در باب هر بخش از زندگی وی نظرات مختلفی وجود دارد که بعضی جنبهٔ تاریخی و بعضی جنبهٔ افسانهای دارند. گزارشهای تاریخی حاکی از شیوهٔ زندگی بهرام هیچ نشانهای از تبعید وجود نداشتهاست و حتی او برای رسیدن به سلطنت در حیره تربیت میشدهاست. هم چنین طبق منابع تاریخی که از دوران ساسانی بهدست آمدهاست و همچنین منابع ارمنی و گرجی همزمان با این دوره، در این دوره شاهزادگان به ویژه ولیعهد باید تمام دانشها و فنون و رسوم مناسب با پادشاهی را فرا میگرفت و صفاتهای اخلاقی همچون خویشتنداری را میآموخت. بدین منظور نهادی به نام دایگانی وجود داشت که این کار را انجام میداد. مطابق با اسناد و گزارشهای که به دست ما رسیدهاست در نهاد دایگانی که به پرورش شاهزادگان خاندان سلطنتی نیز شهرت داشت، بسیاری از شاهزادگان حتی خاندانهای نژادهای ایرانشهر در دورهٔ ساسانی فرزندان خود را به این نهاد میسپردند و یکی از مشهورترین مثالهایی که درین باره وجود دارد، پرورش یافتن بهرام گور نزد منذر بن نعمان در حیره است.
درپایان زمان، ضحاک زنجیر خود را خواهد گسست و یکسوم از مردم و ستوران را نابود خواهد کرد. آن گاه اهورامزدا گرشاسب را از زابلستان برمیانگیزد تا آن نابکار را از میان بردارد. گمان میرود که داستان این نجات از خاطرهٔ هجوم تازیان که پیش از به پادشاهی رسیدن مادها و هخامنشیان بارها به ایران حمله آوردند سرچشمه گرفته باشد. به گمانی دیگر، ممکن است این افسانه منشأ طبیعی داشته باشد، زیرا در روزگاران گذشته کوه دماوند آتشفشانی فعال بود که هرچند یک بار به خروش درمیآمد و رودهای گدازه از آن بهسان مارهایی دهشتناک و آتشین سرازیر میشدند. داستان به بند کشیده شدن ضحاک در دماوند شاید همزمان با فروکش کردن فوران گدازههای دماوند پیدا شده باشد. همچنانکه هراس همیشگی از بند گسستن دوبارهٔ ضحاک نیز نشانی از نگرانی پیرامون فعالیت دوبارهٔ این آتشفشان دارد.