اغراق گو
معنی کلمه اغراق گو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اغراق گو
دزیدریوس اراسموس (هلند، ۱۴۶۶–۱۵۳۶) مدافع اومانیسم، منتقد علایق ریشهدار، غیرعقلانی و خرافات بود. جوامع اراسموسیایی در سراسر اروپا تا حدی در واکنش به آشفتگی اصلاحات شکل گرفتند. در مقایسه یا مقایسه با انتخاب آزاد، (۱۵۲۴)، او اغراق لوتری در مورد محدودیتهای آشکار آزادی انسان را تحلیل میکند.
گزارشهایی درمورد افراد بلندتر نیز وجود دارد که بیشتر این ادعاها تایید نشده یا اشتباه هستند. از دوران باستان، درمورد یافتههایی از اسکلتهای غولپیکر انسان گزارش شده است که در ابتدا تصور میشد که متعلق به غولهای افسانهای است. این استخوانها بعداً بهعنوان بقایای اغراقآمیز حیوانات ماقبل تاریخ شناسایی شدند که بهطور معمول نهنگها یا فیلها بودند. گزارشهای منظم روزنامههای آمریکایی در قرن ۱۸ و قرن ۱۹ درمورد اسکلتهای غولپیکر انسان ممکن است الهامبخش پرونده «متحجر شده» غول کاردیف، یک فریب معروف باستانشناسی بود.
نیست آنگونه که در مدحت او هیچ اغراق ناید اغراق مرا هم بزبان و بقلم
دکتر شانون کوری، روانشناس قانونی که توسط تیم دپ استخدام شده بود، موضع گرفت و شواهدی را علیه ادعای هرد ارائه کرد که او اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) ناشی از این رابطه را گرفتهاست. کوری شهادت داد که در مجموع ۱۲ ساعت را در دو جلسه با هرد گذراند و طی آن چندین آزمایش سلامت روان انجام داد. او همچنین سوابق پزشکی هرد و «همهٔ اسناد پرونده» و همچنین اسناد مختلف، ضبطهای صوتی، عکسها و فیلمها را بررسی کرد. کوری شهادت داد که وقتی از هرد در مورد علائم PTSD سؤال شد، «روایتهای او به شدت اغراقآمیز بود»، طوری که هرد به کوری گفت که او ۱۹ مورد از ۲۰ «علائم اصلی» PTSD را دارد، که کوری اظهار داشت: «این حتی برای افرادی که ناتوانکنندهترین شکل PTSD را دارند، معمولی نیست». پس از مصاحبه بیشتر با هرد، کوری دریافت که هرد تنها ۳ مورد از ۲۰ «علائم اصلی» PTSD را دارد.
گرچه اغراق تو بس واجب و فرض آسان شد وصف حسن تو صنم خالی از اغراق آمد
واژه انیمه گاهی مورد نقد نیز قرار گرفته است؛ مثلاً در سال ۱۹۸۷ هایائو میازاکی بیان کرد که از این اصطلاح متنفر است زیرا به نحوی به ویرانی صنعت انیمیشن ژاپن اشاره میکند. او این ویرانی را با انیماتورهای بدون انگیزه ولی پرکار برابر دانست که با تکیه بر یک پیکرنگاری ثابت از ویژگیهای چهره و اغراق در حواس حرکتی طراحی میکنند اما عمق، کمال، احساس یا فکر در کار آنان دیده نمیشود.
چون داد قضا صیقل مرآت وجود در شرم تو اغراق به نوعی فرمود
به بحر نسبت طبع تو می کنو همه وقت اگر چه در صف بحر می کنم اغراق
ز بس کزان گهر پاک غرقه در اشکم به بحر نسبت چشم ترم نه اغراق است
گفته می شود، بدون شک با اغراق قابل توجهی، خود سید احمد هزاران حسینیه، ساختمانی که میزبان تعزیه هاست را، تخریب کرده است ".
استفاده تقریباً بینظیر ایرج از زبان ساده و خروج او از چارچوبها و قالبهای رایج در شعر فارسی، باعث شده تا شعر او، جایگاه ویژهای نسبت به شاعران هم دوره خود در ادبیات فارسی بیابد. او علاوه بر اینکه پا را از هنجارهای پذیرفته شده و رایج شعر دوره خود فراتر گذاشته، معانی و مضامین جدید و فلسفه واقع گرایانهای را به شعر فارسی داخل میکند که باعث ایجاد فضای جدید ادبی پس از خود میشود. پرهیز از اغراقهای غیرضروری رایج در شعر معاصران و نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیات روزمره، از خصوصیات شعر او است.
ز اغراق تو افغان، ز سکوت دگری آه؛ کز لب گه تحسین زندش آبله تا ناف
صنعت: اغراق
درنهایت، سپاه علی پیروز شد و یاران علی زانوی شتر را قطع کردند و شتر به همراه عایشه به زمین نشست. اما عملاً پیش از این هم جنگ به پایان رسیده بود، چرا که طلحه توسط تیری که بسیاری از منابع آن را کار مروان میدانند، زخمی شده و پس از انتقال به یک خانه درگذشت. رابرت گلیو مینویسد انگیزهٔ مروان از این عمل، این بود که وی هیچگاه طلحه را در قتل عثمان بیتقصیر نمیدانست. زبیر نیز پس از اینکه علی وی را به یاد سخنی از محمد دربارهٔ خودش انداخت، در مشروعیت جنبشی که به راه انداخته بود مردد شد و میدان جنگ را ترک کرد. برخی از قبیلهٔ بنی تمیم وی را تعقیب کردند و به طرز توطئهآمیزی کشتند. رابرت گلیو معتقد است که گرچه در مورد فرار و خیانت و حقارت در این جنگ، در منابع اغراق شده اما این دلایل بهخوبی نشاندهندهٔ بیثباتی مخالفان علی و حاکی از پیروزی آسان علی در این جنگ است.
با نکتهٔ مغنی و با دانش مطیع با خاطر مبر و اغراق نفطوی
یهودا اسلوتسکی، افسر سابق هگانا، در سال ۱۹۷۲ نوشت که چهار مهاجم کشته و ۳۲ نفر زخمیشدند که حال چهار نفر از آنها وخیم بود. هوگان در سال ۲۰۰۱ بر اساس بیانیه ایرگون از ۱۱ آوریل، تعداد کشته شدگان را ۵ نفر اعلام کرد که چهار نفر از آنها در جریان نبرد کشته شدند و یک نفر بعداً بر اثر جراحات وارده جان باخت. علاوه بر این، وی نوشت که چهار مهاجم به شدت مجروح شده و ۲۸ نفر نیز «خفیف» زخمیشدهاند. گلبر در سال ۲۰۰۶ تعداد تلفات مهاجمان را پنج کشته و ۳۵ زخمی اعلام کرد. موریس، همچنین در سال ۲۰۰۶، تعداد تلفات را چهار کشته و دهها مجروح شدید اعلام کرد و افزود که ارقام ۳۰ تا ۴۰ مجروح ارائه شده توسط مهاجمان احتمالاً اغراقآمیز است.
ماکسیموس تیروسی مینویسد: «سافوی زیبارو، زیرا سقراط به خاطر زیباییِ شعرهاش و خودش دوست میداشت او را چنین بنامد، گرچه او خُرد و تیره پوست بود». نویسندهٔ باستانی دیگر ادعا کردهاست که «سافو نقص جسمانی داشت، بلبلی با بالهای از شکل افتاده و تنی بس خُرد». و.ی.ب. دوبوا روشنفکر آفروآمریکایی براساس نوشتهٔ اویدیوس این برداشت را دارد که سافو سیاهپوست بودهاست. او سافو را با آندرومدا، دختر سفئوس پادشاه اتیوپی مقایسه میکند. در این تردید نیست که مردم آئورلی دورگه بودند و در معیارهای آتنیِ «درشت و بلوند» نمیگنجیدند، اما سیاهپوست نامیدن سافو اغراقی بیش از اندازهاست.
در عهد دیگران همه اغراق بود، شعر در عهد شه زبان حقیقت سخنور است
شخصیتهای خاندان جنگجویان ۳ حول شخصیتهای واقعی و نیمه تخیلی از رمانس سه پادشاهی و آن دوره هستند، جایی که برخی از شخصیتها و ویژگیهای شخصیتها اغراقآمیز شدهاند و برخی از آنها نسبتاً به رمان وفادار هستند. زنان آن دوران در هیچیک از نبردها شرکت نکردند اما تعدادی شخصیت زن قابل بازی در بازی وجود دارد (دیائو چان، شیائو کیائو، دا کیائو، ژن جی، سان شانگ شیانگ، ژو رونگ، نو وا). زو رونگ و نو وا استثنا هستند زیرا گفته میشود زو رونگ تنها زنی است که در آن دوران جنگیدهاست و شخصیت نو وا تخیلی و بر اساس اسطورههای باستانی است.