اغازیده

معنی کلمه اغازیده در لغت نامه دهخدا

( آغازیده ) آغازیده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) آغازکرده. مبتدی.

معنی کلمه اغازیده در فرهنگ عمید

( آغازیده ) آغازکرده، آغازشده.

معنی کلمه اغازیده در فرهنگ فارسی

( آغازیده ) ( اسم ) آغاز کرده ابتدا کرده.
شروع کرده

جملاتی از کاربرد کلمه اغازیده

ترایانوس توان و نیروی خود و امپراتوری را صرفاً در راه نبردهای نظامی یا ساختن بناهای عمومی مصروف نداشت: وی همچنین یک دولتمرد فهیم و بشردوست بود، و نسبت به احوال شهروندان خود و متعاقباً اصلاحات اجتماعی و سیاسی توجه نشان می‌داد. او میزان زیادی از دارایی‌های شخصی که دومیتیانوس ضبط کرده بود را [به صاحبانشان] بازگرداند، کاری که نروا پیش از مرگ خود آن را آغازیده بود. او در امور حقوقی-قضایی نیز طول مدت کار دادرسی را کاهش داد، و اتهام‌زنی‌های بی‌نام و نشان را قدغن ساخت، و همین‌طور محاکمه در شرایط فقدان شواهد متقن یا وجود شک و تردید را منع کرد. در مسایل اقتصادی-اجتماعی نیز راهی برای سامان‌دهی دستگاه اداری (بوروکراسی) یافت و قوانینی به سود خُرده زمینداران روستایی تصویب نمود؛ زمینداران ضعیفی که به سبب گسترش زمین‌های زراعی بزرگ[یادداشت ۶۸] اساس حیاتشان تهدید شده بود.
ستیزه‌ای خونین و پنهان که در دهه‌هایی پیش تر میان طبقات نابرابر پارة خاوری گیلان آغازیده و زمینة رشد تشیع وفروافتادن توان سنیان را فراهم آورده بود، با چیرگی سیدعلی کیا بر لاهیجان یک چندی آرام گرفت و طبق نوشتة سیدظهیر، باشندگان پارة خاوری گیلان سر به فرمان سیدعلی کیا وباور آئینی او نهادند و آغازگر دوران نوینی ازتاریخ لاهیجان و پارة خاوری سپیدرود و همة گیلان شدند، دوره‌ای که شکوهمندترین دورة تاریخی لاهیجان و گیلان به‌شمار می‌رود و با برتخت نشینی سیدی کیایی آغاز و با چیرگی سیدزاده‌ای صفوی و اثنی عشری پایان یافت.
۲. برای بیان کارهایی که در گذشته آغازیده و به احتمال بسیار تا زمان آینده هم دنباله می‌یابد یا اثرش باقی می‌ماند. این نوع کاربرد را می‌توان در پاسخ به پرسش‌های "از کی… ؟" یا "چند وقت… ؟" به کار برد.
گفت از دمگاه آغازیده‌ام گفت دم بگذار ای دو دیده‌ام
شهر فلورانس در آن زمان بزرگترین مرکز هنر و آموزش در ایتالیا بود. هنر توسط سینوریه(Signoria) یا شورای شهر، اصناف بازرگانی، و حامیان ثروتمندی چون مِدیچی و همکاران بانکی‌شان حمایت می‌شد. رنسانس، که نوزایش پژوهش‌های کلاسیک و هنر بود، تولد خود را به این شهر مدیون است. در بدو سده پانزدهم معماری به نام فیلیپو برونلسکی∗ روی بازمانده‌های ساختمان‌های کلاسیک در رم پژوهش کرده و دو کلیسای سن لورنتسو و سانتو اسپیریتو∗ را آفریده بود که تجسم بخش اصول معماری کلاسیک بودند. پیکرتراشی به نام لورنتسو گیبرتی∗ برای پنجاه سال در تلاش بود تا درهای برنزین تعمیدگاه فلورانس∗ را بیافریند؛ درهایی که بعدها توسط میکل آنژ «درهای بهشت»∗ توصیف شدند. طاق‌های بیرونی کلیسای اورسان میشل∗ شامل یک گالری از آثار هنری بودند که همگی توسط ستوده‌ترین پیکرتراشان فلورانس آفریده شدند: دوناتلو، گیبرتی، آندره آ دل وروکیو∗ و نانی دی بانکو∗. درون کلیساهای بزرگتر نیز با فرسکوهایی (اکثراً به سبک اواخر قرون وسطایی اما همچنین در سبک بدو رنسانسی نیز) پوشانده شده بودند که توسط جیوتو آغازیده شده و توسط مازاتچو در مصلای برانکاچی ادامه داده شدند؛ همان دو نفری که میکل آنژ آثارشان را پژوهیده و در نگاره‌های خود از آنان الگوبرداری کرد.