اعلی و اکرم
معنی کلمه اعلی و اکرم در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اعلی و اکرم
در کتاب شرف نامه در خصوص زاهد بیگ ابن عزالدین شیر چنین آمدهاست: «چون پدرش وفات کرد حاکم باستقلال گشته، ایام حکومتش قریب شصت سال امتداد یافت، و درین مدت در آن ولایت فرمانروایی و حکمرانی کرده، اطاعت شاه اسماعیل صفوی نمود و منظور نظر شاهان گشت، از عنایت بیغایت خسروانه منشور ایالت موروثی بدو ارزانی داشت و گاهی او را خطاب بلفظ عمی میکرده، و در مابین ایشان طریقه محبت و اتحاد و وظیفه اخلاص و اعتقاد بدرجه اعلی و مرتبه قصوی بوده، از وی دو پسر نیکو اختر ماند (ملک بیگ و سیدمحمد بیگ)، در آخر ایام حیات مملکت خود را به پسران قسمت کرده، بدارالقرار رحلت فرمود.» مطالعه تطبیقی احوالات زاهد بیگ ابن عزالدین شیر با زاهد شیر فرضیه سنخیت ایشان را تأیید میکند چرا که اولاً نام زاهد شیر به احتمال فراوان همان خلاصه شده نام طولانی «امیر زاهد بیگ ابن عزالدین شیر حکاری» است که یا در همان دوران به این لقب مشهور بوده یا در خلال قرون و اعصار مختلف مردمان جهت سهولت در تلفظ به اختصار «زاهد شیر» خواندهاند. ثانیاً دوران حاکمیت موصوف با دوران سلطنت شاه اسماعیل صفوی مطابقت دارد. ثالثاً نوع معماری مقبره نیز با دوران موصوف مطابقت دارد.
عشق از اعلی و اسفل برتر است دارد از پستی و بالا عار عشق
جنت اعلی و طوبی فکر دور است و دراز برگذر زان کوی و قند دلربای او ببین
هستی آدمی ز ارض و سماست نیم از اعلی و نیمش از ادنی است
برخی مکاتب روابط بینالملل، از جمله مکتب واقعگرایی (روابط بینالملل) بر تفکیک بین سیاست اعلی و ادنی تأکید زیادی دارند در حالی که برخی دیگر از نظریهها این تقسیمبندی را نپذیرفتهاند.
این با اسطوره اکدی «آبزو» قیاس شدهاست، که آبزو نام دریای زیرزمینی آب شیرین است که در اساطیر سومری و اکدی به آن کیفیتی مذهبی داده شده بود. تصور میشد که دریاچهها، چشمهها، چاهها، و دیگر منابع آب شیرین آبشان را از دریای زیرزمینی آبزو به خود میکشند، در حالی که اقیانوس فراگیرنده دنیا یک دریای آب شور بود. این دریای زیر زمینی در کتاب مقدس عبری تهوم[پانویس ۳۴] نامیده میشود. برای مثال، سِفر پیدایش ۴۹:۲۵ میگوید، «از خدای پدرت که تو را اعانت میکند، و از قادرمطلق که تو را برکت میدهد، به برکات آسمانی از اعلی و برکات لجهای [= تهوم] که دراسفل واقع است، و برکات پستانها و رحم.» ونسینک[پانویس ۳۵] توضیح میدهد، «بنابراین به نظر میرسد که ایده وجود دریایی از آب شیرین زیر زمین، تهوم باستانی، که منبع چشمهها و رودخانه هاست، برای سامیهای غربی پنداشتی رایج است». در اسطوره آفرینش بابلی، انوما الیش، نیز نشان داده شدهاست، که در آن آبزو الهه اقیانوس آب شیرین و تیامات الهه اقیانوس آب شور است. انوما الیش این گونه آغاز میشود:
آیه نور در آثار فلسفی نیز مورد توجه قرار گرفتهاست. ابن سینا، فیلسوف مسلمان، برای نور در این آیه دو معنای استعاری و ذاتی در نظر میگیرد و معتقد است که نور به مفهوم ذاتی آن به کمال اشاره دارد؛ به این معنا که منظور از حد اعلی و اکمل نور، خداوند به معنای کمال مطلق است. بر این اساس خداوند شایسته اسم نور میباشد. ملاصدرا، فیلسوف شیعه، اسناد نور به آسمانها و زمین را به معنی وجود هر چیزی معادل است با نوری که با آن، ماهیت و ذات شیء ظهور مییابد میداند. به باور او، خداوند نورها را از ذات نورانی خود پدیدمیآورد و این معنای ساده ایجاد است. ملاصدرا در تفسیر تمثیلات این آیه تلاش دارد سیر نزولی فیض و رحمت الهی را معنا کند.سهرودی، فیلسوف سنی مذهب که نظام فلسفی وی بر پایه دو اصل نور و ظلمت استوار شدهاست، نور را اصل حقیقت میداند که عالم محسوسات تحت تسلط آن قرار دارند. از نظر وی نور عبارت از خود حقیقت واجب الوجود یعنی خدا.
ائا مردوک را به خلوت فرا میخواند و میگوید زمان او فرا رسیده است. او را سفارش میکند تا خود را شکلی موجه همچون داوطلبی برای حل بحران مطرح کند. ائا به طور مشخص چیزی درباره بهایی که مردوک برای این کار بطلبد نمیگوید. خدایان مردوک را به گرمی استقبال میکنند و خواسته او را مشتاقانه میپذیرند. اگر قرار است مردوک خدایان را از این وضعیت رهایی دهد، باید برای همیشه رهبر اعلی و بیچون و چرای خدایان باشد.
چه عجب در ره پرپست و بلند گیتی که هر اسفل شود اعلی و هر اعلی اسفل
نخواست جنت اعلی و حور صاحب طور زیار طالب دیدار بار می طلبد
عارف حق از خدا چیزی نخواهد جز لقا گرچه بیند جنت اعلی و خوان انداخته
ابن سینا، فیلسوف مسلمان، برای نور در این آیه دو معنای استعاری و ذاتی در نظر میگیرد و معتقد است که نور به مفهوم ذاتی آن به کمال اشاره دارد؛ به این معنا که منظور از حد اعلی و اکمل نور، خداوند به معنای کمال مطلق است.
عالم ایجاد از اعلی و اسفل بیش و کم هست ز اسما ظاهر و او مظهر اسماستی
هر آنرا شد مقام اعلی و افزون نماید بیشتر او حفظ مادون
این محل در تاریخ ۸ ژوئیه ۲۰۰۸ میلادی به همراه مقام اعلی و ساختمانهای اطراف آن و سایر اماکن زیارتی بهائی در اسرائیل، به عنوان میراث جهانی در فهرست یونسکو ثبت شد.