معنی کلمه اعتقاد به امامت در عبادات در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] در عبادات اعتقاد به امامت نقش والایی دارد و در این مقاله ارتباط بین قبولی عبادات با اعتقاد به امامت و ولایت امامان (علیهم السلام) پرداخته شده است. چه ارتباطی بین قبولی عبادات با اعتقاد به امامت و ولایت امامان وجود دارد؟ ← شرایط لازم برای عبادات امامت؛ اعتقاد؛ جایگاه عبادت؛ توحید در عبادت.
جملاتی از کاربرد کلمه اعتقاد به امامت در عبادات
و دليل بر اين معنى آنكه با وجود گواهى حجرالا سود جمعى كثير اعتقاد به امامت او داشتندو از مـنـع او از آن اعتقاد ممنوع نشدند و بر همان عقيده فاسده ماندند بلكه تا مدتها خلقىبـى انـدازه در عـالم بـودند كه او را زنده مى دانستند و مى گويند هنوز از آن قوم جماعتىهـسـتـنـد كـه مـى گـويـنـد او در غـارى در كـوه رضـوى ـ كـه كوهى است نزديك به مدينه ـمـشـغـول بـه عـبـادت اسـت و مـى گـويـنـد مـهـدى مـوعـود او اسـت و آب وعـسـل حـق تعالى در آن غار به جهت او خلق نموده تا گرسنه و تشنه نماند.
اعتقاد به امامت جعفر، پسر امام هادى عليه السلام
الف - معرفت اجمالى : شناخت خداوند يك حداقلى دارد كه انسان با موازين عقلى به آن مىرسد همان طورى كه راوى گويد: از امام رضا عليه السلام از پايين ترين حد معرفت سؤال كردم حضرت فرمود: (اقرار به اينكه معبودى غير او نيست ، شبيه و نظيرى براى اونيست ، قديم و ثابت شده است ، موجود است كه فاقد چيزى نيست و مانند او چيزى نيست(1101)) اقرار به اين مرحله انسان را وارد جرگه اسلام كرده و اعتقاد قلبى به آناو را وارد مرحله ايمان مى كند و اعتقاد به ربوبيتكامل حق كه اعتقاد به امامت ائمه عليهم السلام را در بردارد و انسان را در برابر ايشانتسليم كند به گونه اى كه فقط معارف القاء شده از طرف ايشان را حق بداند، او راوارد مرحله ايمان بمعناى خاصش از ديدگاه ائمه عليهم السلام مى كند.
من اعتقاد به امامت ائمّه إثنى عشر عليهم السلام نداشتم ، وليكن دوستدار و علاقه مند بهآن ها بودم .
و فرزندش حسين عليه السلام نيز، به گونه ديگرى به سوى خدا فرا خواند. اين باربه سوى ايمان و اعتقاد به امامت امامان نور عليهم السلام دعوت كرد و دعوت توحيدى وشهامتمندانه اش با خون و مظلوميّت و تحمّل درد و رنج همراه بود.
اعتقاد به امامت فرزند ديگرى از امام عسكرى عليه السلام
در اين حال ، تذكره نويسان ملل و نحل ، اين دسته اى را كه چند روزى مثلا وفات حضرتموسى بن جعفر عليه السلام بر ايشان ثابت نشده بود و در زمان امامت حضرت رضا عليهالسلام آن چند روز را بر اعتقاد به امامت موسى بن جعفر عليه السلام باقى مانده بودند،يك فرقه به حساب مى آورند و به تفضيل شرححال برايشان مى نوشتند و مثلا آنان را سبعيه - يعنى هفت امامى - يا واقفيه مى ناميدند وبازگشت ايشان را از اين اعتقاد به حساب نمى آورند.
80 دو مرحله ى لازم در اعتقاد به امامت ائمه - عليهم السلام -
کیسانیه با وجود اینکه دوام چندانی نداشت؛ اما فرقههای مختلفی در آن پدید آمد. برخی از منابع این گروه را شامل دوازده فرقه دانستهاند. وجه مشترک فرقههای کیسانی، اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه و قول به جواز بداء است.
((اى جابر! اوصياى من و امامان مسلمين بعد از من ،اوّل آنان على بن ابى طالب است ، بعد از او حسن ، بعد از او حسين ، بعد از او على بنحسين ، بعد از او محمد بن على ، معروف به باقر، اى جابر! تو او را درك خواهى كرد وچون به خدمتش رسيدى ، سلام مرا به او برسان ، بعد از او جعفر بن محمد، بعد از اوموسى بن جعفر، بعد از او على بن موسى ، بعد از او محمد بن على ، بعد از او على بنمحمد، بعد از او حسن بن على ، بعد از او قائمآل محمَّد كه نامش نام من و كنيه اش كنيه من است پسر حسن بن على ، او همان است كه خدا بهدست وى ، شرق و غرب زمين را فتح مى كند، او همان است كه از دوستان خويش مدت زيادىغايب مى شود تا حدى كه در اعتقاد به امامت او باقى نمى ماند مگر آنانكه خداوندقلوبشان را با ايمان امتحان كرده است )).