[ویکی فقه] اطلاق مصدر بر مفعول از اقسام مجاز لغوی می باشد. اطلاق مصدر بر مفعول به ذکر صیغه مصدر و اراده اسم مفعول اطلاق می شود. مثال ۱. (... ولا یحیطون بشیء من علمه...) . در این آیه «علمه» به معنای «معلومه» آمده است.۲. (لقد جئتم شیئا ادا تکاد السماوات یتفطرن منه وتنشق الارض وتخر الجبال هدا)؛ "واقعا چیز زشتی را(بر زبان) آوردید. چیزی نمانده است که آسمانها از این(سخن) بشکافند و زمین چاک خورد و کوهها به شدت فرو ریزند". در این آیه، «هدا» مصدر است که به معنای اسم مفعول (مهدوده) آمده است.
جملاتی از کاربرد کلمه اطلاق مصدر بر مفعول
اذ:اذعطف بر مفعول اذكروا است كه در آيه 47 آمده است ودر موضع نصب قراردارد؛ يعنى اذكروا نعمتى ... واذكروا اذ نجّيناكم .
و اما ابن عامر در ميان قراء كلمه (زين ) را به ضم زاء قرائت كرده و صيغه مزبور رامبنى بر مفعول و (كلمه ) قتل را به ضم لام و نائب ازفاعل (زين ) و كلمه (اولادهم ) را به نصب ومفعول قتل گرفته و كلمه (شركاؤ هم ) را به صداى زير و مضاف اليهقتل و فاعل آن دانسته و كلمه (اولادهم ) را فاصله بين مضاف(قتل ) و مضاف اليه (شركاءهم ) انداخته است .
تذكّر: تقديم كلمه (لكم ) بر مفعول ، يعنى (اءرض ) يا (ما فى الارض ) در آيه محل بحث مانند آيه 22 همين سوره براى تبشير انسان ها از يك سو و توجه به اهميت مقام والاى انسانيت از سوى ديگر است .
قتاده گفت: چون از قدرت و عظمت و جلال خود خبر داد، خلق را در آموخت که او را چون خوانند، گفت: ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً ای تذللا علانیة. یقول: اذا دعوتموه فتذلّلوا له. می گوید: چون او را خوانید خود را بیفکنید، و بزاری او را خوانید بآشکارا و نهان. و خفیة بکسر خا قراءت بو بکر است از عاصم، ای: سرا و سکونا، و منصوب است بر حال یا بر مفعول له.