اصول قرائت ابن عامر

معنی کلمه اصول قرائت ابن عامر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصول قرائت ابن عامر به ضوابط و روش های عام قرائت ابن عامر؛ یکی از قاریان هفت گانه اطلاق می شود.
ابوعمران عبدالله بن عامر شامی یحصبی، معروف به ابن عامر (۸-۱۱۸ق) امام اهل شام ، از تابعین و قاضی دمشق در دوره خلافت ولید بن عبدالملک بوده است. راویان او عبارتند از: هشام بن عمار بن نصیر بن میسرة السلمی دمشقی (۱۵۳-۲۴۵ق) معروف به هشام، و عبدالله بن احمد بن بشر بن ذکوان دمشقی (۷۳-۲۴۲ق)، معروف به ابن ذکوان .
نکات قرائت ابن عامر
اصول قرائت ابن عامر به شرح ذیل است:
← بسمله
اصول قرائت ابن قعقاع•اصول قرائت ابن کثیر•اصول قرائت ابوعمرو•اصول قرائت حمزه•اصول قرائت خلف•اصول قرائت کسائی•

جملاتی از کاربرد کلمه اصول قرائت ابن عامر

به منظور اختصار جمله (پس فرستاد و سحره را از اطراف مملكت جمع كرده و جريان رابا آنان در ميان گذاشت ) حذف شده ، و تنها فرموده : (ان لنا لاجرا) و اين كلام سؤالى است كه ساحران از فرعون كردند، و در اين سؤال تقاضاى اجرت نكرده و به منظور تاءكيد، آن را خبر ادا نموده و گفتند: براى مااجرتى خواهد بود. و اينگونه تعبيرات يعنى افاده طلب و تقاضا به صورت خبر دركلام عرب خيلى شايع است . ممكن هم هست كه جمله مزبور جمله اى استفهامى بوده و حرفاستفهام از اولش افتاده باشد، مؤ يد اين احتمال قرائت ابن عامر است كه جمله را استفهامىگرفته و آن را (اان لنا لاجرا) خوانده است .
تفسير خود را به قرائت ابن مسعود كه آيه را به صورت (و ما كان مكرهم ...) خواندهاست تاييد نموده اند.و ليكن معنايى است بعيد.
در قرائت ابن عامر (زبرا) - به ضمه زاء و فتحه باء - آمده كه جمع (زبره )و به معناى فرقه است . بنابراين قرائت ، معنايش اين مى شود كه : در امر انبياء متفرقشده ، جمعيت هاى گوناگون شدند، و هر حزبى به آنچه داشت دلخوش گشت . و اينقرائت راجح تر است .
15- شيخ ناصرالدين طبلاوى شافعى ، كه قرآن كريم را - طبق قرائت ابن عمرو، و نيزرساله اى در قرائت را - كه خود تاءليف كرده بود - بر او خواندم (9).
مؤ لف قدس سره : اما اينكه گفت : به قرائت ابن مسعود و غيرهاستدلال كرده اند، جوابش اين است كه هر كسى به كلام شيعه در اين باب مراجعه كندخواهد ديد كه شيعه به قرائت نامبرده به عنوان يكدليل معتبر و قاطع استدلال نكرده ، و چگونه چنين چيزى ممكن است ، با اينكه شيعه قرائتهاى شاذ را حجت نمى داند، حتى آن قرائت هائى را كه از امامان خود شيعهنقل شده ، آنوقت چگونه ممكن است به قرائتى تمسك كند كه نه خودش آن را حجت مى داند،و نه خصمش ، و اين سخنى است خنده آور.
فرمود: آرى گمراه و خطاكار است . حاشيه ضال آدم خطا كار و منحرف است در برابردرست كار و هداست شده به راه ، و هر كه غير از معصوم بطور كلى در حكم بدون خطا نيستلكن اين كلمه در ميان غير عرب ها مدمت و دشنام است كه بر شايستگان اطلاق نمى شودولكن در لغت مانعى از آن نيست بنابراين شخص صالح هم اگر در حكمى اشتباه كند خطاكار است و وجه استدالال آن كتاب برايم معلوم نشد ابن مسعود بى ترديد از صحابه پرفضيلت است ولكن معصوم نمى باشد و درستى قرائت ابن مسعود، غير بودن او ازصحابه فاضل به چند امر ديگر توقف دارد:
زمخشری همچنین عبارت «و تب» در آیه اول را بنابر قرائت ابن مسعود، «و قد تب» گزارش کرده‌است که دلالتی واضح بر خبری بودن آیه دارد.
15- در صفحه نوشته : كلينى نقل كرده است از محمد بن يحيى ، از احم بن على بن حكم ،از عبدالله بن فرقه و معلى بن خنيس كه گفته اند ما در محضر امام صادق (ع ) بوديم وربيعة الراى نيز با ما بود، پس از قرآن سخن به ميان آورديم . امام صادق (ع ) فرمود:اگر قرائت ابن مسعود بر طبق قرائت ما نباشد او گمراه و خطاكار است . ربيعة پرسيدواقعا خطا كار است !
گذشته از اين كه حديث اول و دوم درباره نقل قرائت ابن مسعود با يكديگر مختلفند پسچگونه بر آن اعتماد مى كند، و بر فرض درستى آن نظير اين اختلافات در قرائت ازقراء سبعه نيز نقل گرديده .
در قـرائت مـشهور همه فعلهاى چهارگانه با (تاء) كه علامت خطاب است قرائت شده . ودر قرائت ابن كثير و ابو عمرو با (ياء) كه علامت غيبت است قرائت شده ، و قرائت اين دوبا سياق مناسب تر است .