اصل همکاری در امور خانه

معنی کلمه اصل همکاری در امور خانه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصل همکاری در امور خانه (سیره نبوی). کمک مرد به همسر در امور خانه، بیانگر علاقه و محبت مرد، نسبت به خانواده است؛ در اسلام کمک به همسر در امور خانه، از فضائل یک انسان وارسته و خودساخته، برشمرده شده و بر انجام آن تاکید و سفارش فراوان شده است؛ پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) خود، اول کسی بود که بیش از همه، به این امر اهتمام ورزیده و آن را در سیره عملی شان، جاری و ساری ساخته اند.
ازدواج و تشکیل خانواده و برقراری روابط سالم میان زن و شوهر و نیز والدین و اولاد، همواره از جمله اموری بوده است که مورد توجه خاص و تاکید فراوان انبیاء الهی و علی الخصوص نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) بوده است تا با ایجاد محفلی گرم و باصفا و سرشار از صمیمیت و محبت و مهربانی فرزندان صالح و شایسته ای پرورش یابند. از این رو در اسلام، بر روابط خوب زن و مرد، تاکید فراوان شده و هر آنچه که بر بهتر و مستحکم تر شدن آن، کمک کند، خاصه، آن عملی که از سوی خود زن و شوهر، صورت گیرد، مورد ستایش قرار گرفته و مستوجب ثوابی عظیم، قلمداد گردیده است. حتی در برخی از روایات، علاقمندی به خانواده را، به نوعی نشات گرفته از ایمان مرد قلمداد گردیده و آمده: «رجلاً یزداد فی الامر خیراً الا ازداد حباً للنساء؛
عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۱.
کمک مرد به همسر در امور خانه، بیانگر علاقه و محبت مرد، نسبت به خانواده است؛ در اسلام کمک به همسر در امور خانه، از فضائل یک انسان وارسته و خودساخته، برشمرده شده و بر انجام آن تاکید و سفارش فراوان شده است؛ پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) خود، اول کسی بود که بیش از همه، به این امر اهتمام ورزیده و آن را در سیره عملی شان، جاری و ساری ساخته اند؛ اما متاسفانه در کتب سیره نویسان، جز چند جمله مجمل و کلی که بیشتر، از قول عایشه همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نقل گردیده، چندان بدان پرداخته نشده است.
همکاری پیامبر در امور خانه
در سیره آن بزرگوار است که با اهل خانه خود، در کار خانه، شرکت می فرمود. ایشان به دست مبارک خویش، گوسفندان را می دوشید و جامه و کفش خود را می دوخت؛
ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۵.
...

جملاتی از کاربرد کلمه اصل همکاری در امور خانه

از نقطه نظر اجتماعی نیز باید به بسط و گسترش اصل همکاری در روستاهای ارمنی‌نشین ارمنستان عثمانی اشاره کرد. در آن روستاها بسیار پیش از اینکه ارمنی‌ها به مراحل ترقی و تحول در اروپا برسند تعاونی‌های لبنیاتی وجود داشت که شیرهای دوشیده در همه روستا را به آنجا می‌بردند و در آنجا کره و پنیر برای تمامی روستا درست می‌کردند. تولید منسوجات به ویژه در مناطق وان و شاتاخ متمرکز شده بود؛ این صنعت ماده اولیه خود را از پشم گوسفند، بز محلی و پنبه خام وارد کرده از ایران استفاده می‌کردند و کم و بیش سه هزار نفر به خود مشغول کرده بود رقمی که با توجه به درجه تحول اقتصادی خاور نزدیک در آن زمان قابل توجه بود. همچنین به قالی بافی اشاره کرد که در مناطق وان، موش و بتلیس رایج بود. ارزروم مرکز تولیدات غذایی (تهیه آردهای مختلف و کنسروسازی و گوشت) و صنعت چرم و فلزات بود. در صنایع فلزکاری نیز صنعتگران ارزروم از شهرت زیادی برخوردار بودند که سابقه آن از زمان‌های بسیار قدیم بود. ساختن سلاح‌های گرم و سرد و صنعت مسگری، کارد، چاقوسازی و ساختن ظروف مسی کارهایی بود که کارگران ارمنی در آن مهارت داشتند. در زمینه راه تجارتی ترابزون – ارزروم – تبریز که شاخه‌هایی از آن از طریق تهران تا مشهد و هرات نیز رفته‌است، تا جنگ جهانی اول همچنان شریان عمده تجارتی این قسمت از دنیا بوده‌است. این جاده پیش از هر چیز راه تجارت ارمنیان بود که شکر و قند، پارچه‌های پنبه‌ای، پشمی و چای وارد می‌کردند و فرش، خشکبار، پنبه، ابریشم و پوست صادر می‌کردند.