اِشپولر، بِرتولد (۱۹۱۱ـ۱۹۹۰)(Spuler, Bertold) خاورشناس و مورخآلمانی. در دانشگاه های هایدلبرگ، مونیخ، هامبورگ و برسلاو درس خواند. در ۱۹۶۲ از دانشگاه برن در رشتۀ الهیات و از دانشگاه بوردو در رشتۀ ادبیات دکترای افتخاری گرفت. تاریخ اروپای شرقی و نیز تاریخ شرق و اسلام شناسی درس می داد. استاد دانشگاه های برلین (۱۹۳۵ـ۱۹۳۷)، گوتینگن (۱۹۳۷ـ۱۹۳۹، ۱۹۴۵ـ۱۹۴۸)، مونیخ (۱۹۴۲ـ۱۹۴۵) و هامبورگ (از ۱۹۴۸)، و نویسنده و ویراستار نشریۀ اسلام (از ۱۹۴۹) بود. از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ مجموعۀ راهنمای خاورشناسی را سرپرستی کرد و در آن جا فصل های چندی دربارۀ تاریخ مذاهب ایران نوشت. چند بار به ایران سفر کرد. از آثارش: مغول ها در ایران (لایپزیگ، ۱۹۳۹) که با نامتاریخ مغول در ایران به فارسی ترجمه شده است (تهران، ۱۳۵۱ش)؛اردوی زرین، مغول ها در روسیه، ۱۲۲۳ـ۱۵۰۲ (لایپزیگ، ۱۹۴۳)؛ وضع کنونی کلیساهای شرقی (ویسبادن، ۱۹۴۸)؛ ایران در صدر اسلام (ویسبادن، ۱۹۵۲. ترجمۀ فارسی با نام تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی: تهران، ۱۳۴۹)؛ جهان اسلام (لیدن، ۱۹۶۰؛ ترجمۀ فارسی: تهران، ۱۳۵۳)؛ کتاب مرجع تاریخ جهان عرب و اسلام، با همکاری (۱۹۸۷).
معنی کلمه اشپولر برتولد در دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] برتولد اشپولر نویسنده و از بزرگ ترین شرق شناسان روزگار کنونی است که در 1911 در آلمان زاده شد. روزگاری در دانشگاه های مونیخ و گوتینگن به تدریس پرداخت و از 1948 در جایگاه استادی دانشگاه هامبورگ نشست. بسیاری از محققان، او را استاد تاریخ سیاسی می دانند، اما مطالعات و پژوهش های او درباره جغرافیای قدیم به ویژه جغرافیای تاریخی سرزمین های اسلامی و ایران در نخستین سده های تاریخ اسلام، در سنجش با دیگر پژوهش های وی از اهمیت بیشتری برخوردارند. او هم چنین زمانی عضو گروه تحریر مجله اسلام بود و مقاله های فراوانی در این رسانه مکتوب معتبر و دیگر مجله ها و دانش نامه های مهم جهان به چاپ رساند. اشپولر چند اثر گران بها و کم مانند در زمینه علمی خود دارد که شماری از آن ها به فارسی ترجمه شده اند. «مغول ها در ایران»، از مهم ترین نوشته های اوست که در 1939 چاپ شد. «ایدل اورال» (1942)، «وضع کنونی کلیساهای شرقی» (1948)، «ایران در قرون نخستین اسلامی» (1952)، «ایران در دوره خلفا» (1952)، «ایران در دوره مغول» (1953)، «نظری اجمالی به تاریخ ممالک اسلامی» (1952) و «شرق نزدیک در دوره اسلامی» (1954)، از دیگر آثار وی به شمار می روند. او در اسلام شناسی و ایران شناسی آوازه بلندی به دست آورد و به دلیل چیرگی اش بر زبان های عربی، فارسی، ترکی، روسی، لاتین و یونانی و زبان های اروپایی، در میان خاورشناسان از برجستگی علمی و کاملی برخوردار شد. اشپولر پس از عمری پژوهش و خدمت رسانی به جامعه علمی جهان، در بهار 1990 (1369 ش) از دنیا رفت. تاریخ مغول در ایران: سیاست، حکومت، و فرهنگ دوره ایلخانان / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده تاریخ اسلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
جملاتی از کاربرد کلمه اشپولر برتولد
مرداویج از مسلمانان شهر ری به اندازهٔ نامسلمانان جزیه گرفت. علی مفرد، مورخ معاصر، می نویسد در ابتدای به قدرت رسیدن لباس سیاه خلیفه را پوشید اما مدتی بعد ساز طغیان علیه او را نواخت و به تاریخ ایران توجه نشان داد و دستور داد همچون شاهنشاهان ساسانی برای او دو تخت، یکی از طلا و یکی از عاج، بسازند و برای اطرافیانش تختهایی از نقره ساخت؛ همچنین تاج کسری برای خود ساخت و قصد داشت با ترمیم ایوان کسری، آنجا را پایتخت خود قرار دهد. مهرآبادی نیز می گوید مرداویج سر آن داشت تا بغداد را بگیرد، خلافت را براندازد، دولت عرب را از میان ببرد، پادشاهی ایرانیان را دوباره برقرار سازد و خود را «شاهنشاه» بنامد. خلیفه که از پیشروی وی تا خوزستان بیمناک بود، تصمیم گرفت با میدان دادن به برادران بویه زمینه ضعف مرداویج را فراهم آورد (غافل از اینکه روزی آل بویه یکی از دشمنانش خواهند شد). برتولد اشپولر، خاورشناس آلمانی، معتقدست بخت با خلفای عباسی یار بود که سرانجام حاکمان بیسواد و سازگار آل بویه بودند که بغداد را فتح کردند؛ نه مرداویج که فردی میهندوست و متعصب بود.
برتولد اشپولر میگوید ایران واقعاً یک واحد سرزمینی یکپارچه و معین نبود و اطلاعاتی که تا امروز باقی ماندهاند، نه واضح هستند و نه از دقت کافی برخوردارند که بفهمیم مرزهای ایران کدام مناطق بوده است و تنها میشود به تصویری ذهنی و حدودی اکتفا کرد.
برتولد اشپولر در تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامى در اين باره مى نويسد
«مدت پنج سالی که در آلمان بود فرصتی کاملاً علمی و گرانقدر برایش پیش آمد و توانست با دنیای خاورشناسی در دانشگاههایی مانند فرانکفورت و مونیخ آشنایی بیابد و از همسخنی با استادان ناموری چون اشپیتالر، اتو اشپایز، برتولد اشپولر و هانس روبرت رویمر و دهها ایرانشناس سرشناس چون لنتز و هینتز و ایلرس و طبعاً با جوانانی همسن و سال خودش چون هورست و زلهایم و مولر و برون و بوسه و واگنر، پی به دقایق پیشرفت علم در سرزمین آلمان ببرد و از روشهایی که در پیشرفت خاورشناسی به تدریج در اروپا پیش آمده بود وقوف پیدا کند.»
برتولد اشپولر در کتاب «ایران در اوایل دورهٔ اسلامی» میگوید ایران واقعاً یک واحد سرزمینی یکپارچه و معین نبود و اطلاعاتی که تا امروز باقی ماندهاند، نه واضح هستند و نه از دقت کافی برخوردارند که بفهمیم مرزهای ایران کدام مناطق بوده است و تنها میشود به تصویری ذهنی و حدودی اکتفا کرد.
برتولد اشپولر، در تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامى مى نويسد: حكومت بغداد، ديگر نمى توانست از تصرف خراسان به دست سامانيان و تشكيل يك دولت جديد بزرگ ايرانى جلوگيرى كند. بدين وسيله ، مقدمات و شرايط احياى مجدد روح و معنويات ايرانى به وجود آمد وى در ادامه مى نويسد: تمدن و فرهنگ ايرانى ، بى نهايت مديون ايشان است . (188)
برتولد اشپولر مى نويسد: اما علت اين كه ابومسلم هم بدين سادگى به دام افتاد اين بود كه وى معتقد بود عباسيان كه در حقيقت همه چيز خود را به وى مديونند، لااقل به شخصيت وى احترام خواهند گذاشت اما بايد به اين واقعيت پى مى برد كه در حكومت جديد اين گونه رعايت ها و ملاحظات معنى و مفهومى ندارد.