اشپزباشی

معنی کلمه اشپزباشی در لغت نامه دهخدا

( آشپزباشی ) آشپزباشی. [ پ َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( از فارسی ِ آشپز، طباخ + ترکی ِ باشی ، سر و رئیس ) رئیس طباخان.

معنی کلمه اشپزباشی در فرهنگ فارسی

( آشپز باشی ) ( صفت ) رئیس آشپزان رئیس طباخان .
رئیس آشپزان

جملاتی از کاربرد کلمه اشپزباشی

کباب بناب قدمتی ۱۰۰ ساله دارد و برای اولین بار شخصی به نام صمد آشپزباشی که آن موقع در راسته بازار شهرستان بناب مغازه داشته است؛ این نوع کباب‌ها را طبخ می‌کرده‌است.
اولین کار او بازی در سالاد فصل محصول سال ۱۳۸۳ به تهیه‌کنندگی پدرش سید کمال طباطبایی، نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی بود. او در سریال‌های «باجناق ها» و ترانه مادری و آشپزباشی و قلب یخی و بچه‌های نسبتاً بد نیز بازی کرده بود. او در فیلم سینمایی «گور به گور» نیز به ایفای نقش پرداخت. از کارهای اخیر او، می‌توان به اسب سفید پادشاه اشاره کرد.
همانگونه که اشاره شد؛ بنیانگذار این نوع کباب شخصی به نام صمد آشپزباشی که حدود ۱۰۰ سال پیش در راسته بازار(به ترکی آذربایجانی: اوزون بازار؛ به معنای بازار طولانی) تیمچه دوم دکان داشته، و معروفیت کباب بناب از مغازه ایشان شروع شده‌است.