اشوبگری
معنی کلمه اشوبگری در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اشوبگری
قیصر در حالیکه هنوز در رم بهسر میبرد مطلع شد که قوم هلوتیها ـ ساکن در میان دریاچه کنستانس، رود رون، کوهستان ژورا، راین و آلپ رتی ـ خود را مهیای دورزدن استان گالیای ناربونی میکنند. در حقیقت این خطر وجود داشت که این قبیله با پایگذاردن در خاک یک استان رومی دست آشوبگری بزند و قبیلهای که در همان حوالی میزیستند، یعنی آلوبروگها،[یادداشت ۹۸] را نیز به شورش تحریک کند؛ گذشته از اینها، آن بخش از زمینهای آنان که متروک میشدند میتوانستند هدف مهاجرت دیگر خلقهای ژرمن شوند، ژرمنهایی که ممکن بود در همسایگی دولت روم بزیند، و این خطری بود که نمیبایست آن را دستکم گرفت.
دیواره بنگال، ۱۹۰۵ در ماه ژوئیه سال ۱۹۰۵، فرمانروا کارزون، نایب السلطنه و فرمانده کل (۱۹۰۵–۱۸۹۹)، دستور به تیغه کشی و جداسازی ایالت بنگال را داد؛ احتمالاً به دلیل بهبود در کارهای اجرایی در منطقه بزرگ و پرجمعیت بنگال. این تصمیم به دلیل افزایش درگیریهای بین مسلمانان و هندوهای حاکم در بنگال توجیه پذیر بود. با این وجود، مردم هند این تیغه کشی را تلاشی از طرف بریتانیا، به منظور مختل کردن رشد جنبش ملی در بنگال و جداسازی هندوها و مسلمانان منطقه میدانستند. طبقه روشنفکر بنگالیهای هندو، تأثیر چشمگیری بر سیاستهای ملی و محلی داشتند. این تیغه کشی به شدت خشم بنگالیها را برانگیخت، و دولت در همگام کردن افکار عمومی مردم هندوستان با خود شکست خورد. آشفتگیهای گستردهای در خیابانها و مطبوعات از پس آن پدید آمد و کنگره از تحریم محصولات انگلیسی با علامت سوادشی طرفداری کرد. هندوها اتحاد خود را با بستن راخی به مچ دست یکدیگر و به جا آوردن آراندهان (نپختن غذا) نشان دادند. در این زمان ناسیونالیستهای بنگالی هندو شروع به نوشتن مقالات تندی در روزنامهها کردند، و در نتیجه به آشوبگری متهم شدند. یک هندو که ویراستار روزنامه بود به نام "Brahmabhandav Upadhyay"، کسی که به تاگور در تأسیس مدرسه اش در شانتینیکتان کمک کرد، دستگیر و زندانی شد؛ وی اولین کسی بود در حبس بریتانیا ییها در قرن بیستم در تلاش برای دستیابی به استقلال کشته شد.
پس از کشته شدن خلیفه سوم، مردم به علی بن ابیطالب روی آورده و با وی بیعت کردند و وی را برای خلافت برگزیدند. خلافت علی بن ابیطالب در اواخر سال ۳۵ هجری قمری شروع شد و تقریباً چهار سال و پنج ماه ادامه یافت. وی در خلافت، رویه پیامبر اسلام را در پیش گرفت و غالب تغییراتی را که در زمان خلافت پیشینیان پیدا شده بود به حالت اولی برگردانید و عمال نالایق را که زمام امور را در دست داشتند از کار برکنار کرد. در اثر تحریکات معاویه در بلاد اسلامی گروههایی از جمله خوارج به آشوبگری پرداخته و هرجا از طرفداران علی بن ابیطالب مییافتند میکشتند، حتی شکم زنان آبستن را پاره کرده جنینها را بیرون آورده سر میبریدند. علی بن ابیطالب این غائله را خوابانید ولی پس از چندی در مسجد کوفه در سر نماز به دست برخی از این خوارج کشته شد.
شلی را بیشتر به خاطر اشعاری نظیر اوزیماندیاس، قصیدهای خطاب به باد غربی، خطاب به چکاوک، موسیقی، آنگاه که صداهای زیبا خاموش میشوند، ابر، نقاب آنارشی، آدونائیس که مرثیهای بر مرگ کیتس میباشد میشناسند. اقرار زودهنگام شلی به انکار وجود خدا در مقالهای با عنوان «ضرورت بیخدایی» باعث شد تا او را از آکسفورد اخراج کنند و او را متفکر و آشوبگری افراطی بنامند تا محرومیت از حقوق اجتماعی و منزوی ساختن شلی تبدیل به درس عبرتی برای حلقههای سیاسی و روشنفکری آن زمان گردد. با این حال ستایشگران شلی مثل پدرزن سابق وی فیلسوف ویلیام گادوین همچنان از میان پیشروترین متفکران آن روزگار بودند. اثری چون ملکه مب (۱۸۱۳) شلی را «به عنوان وارث مستقیم روشنفکران دههٔ ۱۷۹۰ انقلابهای فرانسه و بریتانیا» نشان میدهد. شلی تبدیل شد به بُتی برای چهار نسل از شاعران بعد از خود که از میان آنها میتوان به مهمترین شاعران دورهٔ ویکتوریا و پیشارافائلی نظیر رابرت براونینگ و دانته گابریل روستی یا حتی بعدها ویلیام باتلر ییتس اشاره کرد. شعر تأثیرگذار شلی با عنوان نقاب آنارشی (۱۸۱۹) خوانندگان را به عدم خشونتورزی در مخالفتها و اعمال سیاسی دعوت میکند. شاید بتوان این اثر را نخستین اعلامیهٔ اصل نافرمانی مدنی نامید. مقاومت بدون خشونت مهاتما گاندی الهامگرفته از ابیات شلی بود. گاندی غالباً در سخنان خود برای مخاطبان گسترده بخشهایی از این اشعار را نقل میکرد.