[ویکی فقه] اشراف و اصحاب صفه (قرآن). ساکنان صفّه چنان با پیامبر مأنوس بودند که چون به مسجد می آمد، اطرافش حلقه می زدند؛ درحالی که اشراف براساس سنت طبقاتی عرب پیش از اسلام، از هم نشینی با ساکنان صفّه انزجار داشتند؛ به ویژه که غالب آنها بردگان آزاد شده و مسلمانان پایین دست بودند.نخستین و بارزترین رویارویی که میان طبقات بالای جامعه مدینه و فرودستان مسلمان گزارش شده، تحقیر و تمسخر اشراف یهودی و منافق مدینه نسبت به اهل صفّه است.در جایی دیگر برخی از اشراف قبایل صحرانشین، با مشاهده هم نشینی پیامبر با یارانش، از او خواستند با نشستن در صدر مجلس و دوری از تهی دستان صفّه، زمینه ملاقات و گفت وگو با آنان را فراهم کند؛ چون به درخواست پیامبر (صلی الله علیه وآله) آن عده به صفّه رفتند و پیامبر با بزرگان قبایل مشغول گفت وگو شد، آیه ۲۸ کهف/۱۸ نازل شد و از پیامبر خواست تا خواسته های غافلان را برآورده نکند و چشم از اصحاب صفه برندارد. اصحاب صُفّه از سوی اشراف ثروتمند تحقیر شده، مورد استهزا قرار می گیرند:• «وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ؛ و کسانی را که صبح و شام خدا را می خوانند، و جز ذات پاک او نظری ندارند، از خود دور مکن! نه چیزی از حساب آن ها بر توست، و نه چیزی از حساب تو بر آن ها! اگر آنها را طرد کنی، از ستمگران خواهی بود!». ← تفسیر آیه اشراف، اصحاب صُفّه را طرد می کردند و این ناشی از روحیه غفلت، هواپرستی و اسراف کاری آنان بود: • « وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند، و تنها رضای او را می طلبند! و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آن ها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همان ها که از هوای نفس پی روی کردند، و کارهایشان افراطی است». ← تفسیر آیه ۱. ↑ انعام/سوره۶، آیه۵۲. ...
جملاتی از کاربرد کلمه اشراف و اصحاب صفه
مظفرالدینشاه، فرمان مشروطیت را در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی امضا کرد. از وقایع مهم این دوران این بود که نمونهای کوچک از نظام حکومت مشورتی حدود ۲ سال پیش از وقوع گستردهٔ جنبش مشروطه ایران در همدان به وقوع پیوسته بود و علی ظهیرالدوله حاکم منصف و متنفذ همدان، شورائی ۵۰ نفره از برگزیدگان اعیان و اشراف و اصناف و علما و تجار و اقلیتهای دینی فراهم نمود تا در امور حکومت مشورت و همیاری و همفکری کنند. این دوران مثبت حکومت ظهیرالدوله در انسجام فرهنگی و اجتماعی همدان تأثیر فراوانی داشت، به گونهای که پس از استقرار نظام مشروطه در ایران، این منطقه از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رشد بسیار چشمگیری یافت.
و چون شب ديگر شد پادشاه را عارضه اى عارض شد و به دار بقا رحلت نمود و آن پسربر تخت سلطنت متمكن شد و جميع خزائن و ذخائر او را تصرف نمود و كافه امراء و وزراءو سپاهيان و اهالى و اشراف و اعيان او را اطاعت كردند، و در اين چند روز حضرت عيسىعليه السلام در خانه آن پير زال بسر مى برد، چون روز چهارم شد آن مربع نشين فلكچهارم مانند سلطان انجم اراده غروب از آن بلد نمود، به پاى تخت پسر خاركش آمد كه اورا وداع نمايد، چون به نزديك او رسيد خاركش از تخت عزت فرود آمده مانند خار در دامن آنگلدسته گلستان نبوت چسبيد و عرض كرد: اى حكيم دانا! و اى هادى رهنما! چندان حق بر اينضعيف بينوا دارى كه اگر تمام عمر دنيا زنده بمانم و تو را خدمت كنم از عهده عشرى ازاعشار آن بيرون نمى توانم آمد و ليكن شبهه اى دردل من عارض شده است كه ديشب تا صباح در اينخيال بسر بردم و اين اسباب عيش كه براى من مهيا گردانيده اى از هيچيك منتفع نشدم ، واگر حل اين عقده از دل من نكنى از هيچيك از اينها منتفع نخواهم شد.
1- اينكه آنها اشراف و بزرگانى هستند كه از بين خلائق به كرامت خداوندى مخصوصو ممتاز شده اند.
مرا بصدر تو اقبال رهنمونی کرد چو صدر قبله اشراف و سجده گاه صدور
«میشل کاسو» (۱۸۶۹–۱۷۹۴) در محله بلویل پاریس متولد شد. او فردی بود که تا حدود زیادی روش مبارزات خیابانی در فرانسه را سازماندهی کرد و آن را هنر ساوات نامید. تلاشهای او در طبقات مختلف جامعه نتیجه داد بهطوریکه اشراف و هنرمندان فرانسه علاقهمند به ساوات شدند. «دوک ارلئان» - «کنت لاباتت» - «هنری سیمور» و نقاش مشهور «پائول گاوارنی» از این دست افراد بودند.
1 دعوت انبيا بر اساس آزاد سازى مردم از سلطه ى اشراف و ستمگران است و به همين دليل ، اشراف بيش از ديگران با انبيا مخالفت مى كنند. (قال الملاء)
خدایگانا ، آنی که حضرت عالیت شدست مجمع اشراف و مقصد احرار
آیند بدرگاه تو اشراف و اکابر بر خدمت صدر تو چنان طامع و راغب
بيست و دو روز از اسارت (زينب ) (س ) گذشته است و پس از اين رنج است كه او واردمجلس (يزيد بن معاويه ) مى كنند، يزيدى كه كاخ اخضر (سبز) او يعنى كاخ سبزى كهمعاويه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللى بود كه هركس با ديدن آن بارگاه ،آن خدم و حشم ، خودش را مى باخت . بعضى نوشته اند كه افراد مى بايست از هفت تالارمى گذشتند تا به تالار آخرى مى رسيدند كه يزيد روى تخت مزين و مرصعى نشستهبود و تمام اعيان و اشراف و اعاظم سفراى كشورهاى خارجى نيز، روى كرسى هاى طلا يانقره نشسته بودند.
بدرگاه آمدند اشراف و اعیان همه با پیشکشهای نمایان
جنگجویان صلیبی تصمیم گرفتند تا از غرب، جایی که باغهای میوه غوطه آذوقه شهر را تأمین میکرد، به دمشق حمله کنند. آنها به محض رسیدن به پشت دیوارهای شهر، محاصره را آغاز و از چوب درختان باغات برای تأمین ادوات محاصره استفاده کردند. جنگجویان صلیبی در ۲۷ ژوئیه تصمیم به یورش از سمت شرقی شهر که استحکامات نظامی آن ضعیفتر از سایر بخشها بود، گرفتند. اما با رسیدن نورالدین زنگی همراه نیروهای کمکی، راه آنها با موقعیت ابتداییشان قطع شد. با این وضعیت و انصراف اشراف و اربابان صلیبی، سه پادشاه به ناچار تن به عقبنشینی و رها کردن محاصره دادند و سرانجام تمام ارتش صلیبی بدون دستاورد خاصی در ۲۸ ژوئیه به سمت اورشلیم عقبنشینی کرد.
در سال 1204، جان پادشاه انگلستان، استان نرماندی را به شاه فرانسه باخت. این شروع جریانی بود که طی آن نوادگان نرمان در انگلستان شدیداً از عموزادههای فرانسویشان دور شدند. حدود 150 سال بعد، مرگ سیاه (طاعون) (1349-50) حدود یک سوم جمعیت انگلیسی را از بین برد. در سالهای بعد، اهمیت اقتصادی و اجتماعی طبقات کارگر و بازرگان رشد یافت و از رشد جمعیت آنگلو-نرمان بیشتر شد. ترکیب این دو زبان به عنوان انگلیسی میانه شناخته میشود. تا سال 1362، تقسیم زبانشناختی بین اشراف و عوام تا حدود زیادی برچیده شده بود. در این سال، اساسنامهی لوایح به تصویب رسید، که طی آن زبان انگلیسی به زبان دادگاهها تبدیل شد و این شروعی برای استفاده از آن در پارلمان بود.
اشراف و بزرگان قوم نوح عامه مردم را عليه پيامبراشان مى شورانند.
چو جد خو بعدل و فضل و عبد و سید اکنون جمال و سید اشراف و عون صدر احرارم
کسبه و بازاریان به محض مطلع شدن از مرگ او به مدت سه روز بازار را به احترام او تعطیل نموده و مجالس عزاداری برقرار کردند. و از طرف پسران وی در مسجد وکیل مجلس ختمی برقرار شد که علما، اشراف و اعیان شهر در آن مجلس شرکت نمودند.