اسیرم اب
معنی کلمه اسیرم اب در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اسیرم اب
به شوخی اسیرم که نبود چو اوئی نه در هشت خلد و نه در هفت کشور
مادر قاسم شعلهسعدی در فرودین ۱۳۹۱ در نامهای سرگشاده به علی خامنهای، با انتقاد شدید از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی، از او پرسید «چرا علیوار جلوه میکنید ولی در زمان اجرای عدالت تجاهل میکنید و از جمله خواستار عدم کش دادن قضیه فساد سه هزار میلیارد تومانی میشوید؟! یا دستور فرمایید سینهٔ مرا هم محافل خودسر بشکافند همانطور که سینه پروانه فروهر را شکافتند و مرا به گورستان ببرند تا به فرزند شهیدم اصغر بپیوندم» یا «دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کند».
اکنون که بطره ات اسیرم هر دم چه زنی زغمزه تیرم
آزادم و بنده رخ تو صیادم و در کفت اسیرم
اسیرم بیخودی محوم نمی دانم که را دیدم نگنجد در دل آیینه تمثالی که من دارم
قبولم گر کنی یارد تو دانی اسیرم بنده سلطانم توئی تو
من در این چین و مچین گشته اسیرم چه کنم رخ و زلف بت من در همه چین است و مچین
من اسیرم ز گلم باده مده در چمن مرغ قفس را چه گذر
همه شرط عاشق آنست که کام دوست جوید بکن ار کنی قبولم، ببر ار بری اسیرم
اگر قصد شکارم داشتی اینک اسیرم من دگر از باغ بیرون شو، مسوزان آشیانم را
طبعم ز غضب گفت ندانم بچه نسبت در دام سرشت تو قضا کرد اسیرم