اسپید زر

معنی کلمه اسپید زر در لغت نامه دهخدا

اسپیدزر. [ اِ زَ ] ( اِ مرکب ) پلاتین. پلاطین.

معنی کلمه اسپید زر در فرهنگ فارسی

( اسم ) پلاتین زرسفید طلای سفید . توضیح این کلمه ساخت. علامه دهخداست .

جملاتی از کاربرد کلمه اسپید زر

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به اسپیدی اشاره کرد.
به کسانی که در مسابقات جهانی مکعب روبیک انواع مکعب‌های روبیک را سریع و در مدت زمان کمی حل می‌کنند اسپید کیوبر (Speed Cuber) گفته می‌شوند.
در آوریل ۲۰۱۸، لایت اسپید، پاتریک پیچت، مدیر ارشد مالی سابق گوگل، پل مک فیترز، مدیر ارشد مالی سابق اوپن‌تکست را به هیئت مدیره خود اضافه کرد. Lightspeed POS, Inc. لایت‌اسپید از ابزار شاخص موفقیت خرده فروشی در ماه اکتبر رونمایی کرد. در اواخر همان سال، شرکت Lightspeed Loyalty را معرفی کرد، پلتفرمی برای تعامل با مشتری. این فناوری نتیجه خرید ReUp مستقر در تورنتو توسط شرکت بود، یک پلتفرم دیجیتال که به صاحبان مشاغل اجازه می‌دهد تا یک برنامه وفاداری با نام تجاری بسازند.
پنج قهرمان، بدون سوپرمن، به شهری متروکه در روسیه، که در آنجا استپن‌ولف مشغول ایجاد وحدت سه جعبه مادر است، سفر می‌کنند. آنها راه خود را از طریق جنگ با پارادیمون ها باز می‌کنند و با استپن ولف درگیر می‌شوند و در همین حال سوپرمن از راه می‌رسد و استپن ولف را زمین گیر می‌کند اما ویکتور در جلوگیری از وحدت سه جعبه مادر شکست می خورد و در نتیجه زمین نابود می‌شود. بری قبل از اینکه موج نابودی به او برسد وارد اسپید ​فورس می‌شود و زمان را به عقب برمی‌گرداند و به ویکتور شارژ لازم را می‌دهد و او و سوپرمن موفق می‌شوند از وحدت جلوگیری کنند. زن شگفت‌انگیز سر استپن‌ولف را از تن او جدا می کند و جسد او را از طریق یک پورتال باز به دارک‌ساید در آپوکالیپس می فرستد. دارک‌ساید با خود عهد میبنند که به زمین بازگردد و معادله ضد حیات را پیدا کند.
در سال ۲۰۱۵؛ پاول، داناوان و رباتی به نام اِس‌پی‌دی-۱۳ (که اسپیدی هم صدا می‌شود) به عطارد فرستاده می‌شوند تا عملیات را در ایستگاهی که ده سال پیش ترک شده است شروع کنند.
ای آر ام-۶۵۷ مامبورِتا (اسپانیایی: ARM-657 Mamboretá‎) یک پرتاب کننده و غلاف حامل راکت ساخت آرژانتین است که ۶ موشک اسپید ۵۷ میلی‌متری را حمل می‌کند. این جنگ‌افزار در هواگردهای آی‌ای ۵۸ پوکارا، امبرائر ئی‌ام‌بی ۳۱۲ توکانو، آی. ای-۶۳ پامپا، ای-۴ای‌آر فایتینگ‌هاوک، ام‌دی ۵۰۰ دیفندر نیروی هوایی آرژانتین مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین انتظار می‌رود که توسط یو اج-۱ هیویی ۲ و سی‌اچ-۱۴ آگوئیلوچونیروی زمینی آرژانتین مورد استفاده قرار گیرد. این جنگ‌افزار توسط فابریکاتسیونه میلیتارس (اف.ام) و CITEDEF طراحی شده است، قرار است برای بهبود عملکرد این جنگ‌افزار، خط تولید در اف. ام راه اندازی شود.
گفت صد خدمت کنم پانصد سجود بنده‌ای دارم تن اسپید و جهود
سرخ و اسپید مالد اندر رو تا نماید رخش بدان نیکو
هین مگو راز شمس تبریزی مکن اسپید و جام احمر گیر
لافد از جامه و عمامه اسپید از شخی آفتش باده گلناری و چشم سیه است
محل سکونت اهالی این طایفه در ۲۰ کیلومتری شمال شهر باشت و در چندین روستای کوچک و بزرگ با نام‌های نارگ موسی، بَرد اسپید، چهل متری همگون، کزنگون علیا و سفلی، نازنگون، تنگه هُنگون و نواحی سردسیری و سرحدی مُهمَشَه، پاپَرَل و کوه تاوِسپی (تاوه سپید به تمثیل از شباهت به یک سینی پهن سفید رنگ نامگذاری شده است) می‌باشد و مرکز اصلی تجمع اهالی این طایفه در سه قرن گذشته روستای نارگ موسی بوده است.
وانکه جانش بد از ازل اسپید زاده بود از شعاع آن خورشید
۴۵- کل آب اسپید (۴۰۸۰ متر) : نام خود از چشمهٔ آب اسپید که در جبهه غرب آن قرار دارد گرفته است. (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته می‌شود)
چو پرّ باز بود اسپید روز از روشنی آوخ که ابر تیره تاری‌تر نمود از چشم شاهینش
یکی از ویژگی‌های آوایی مشترک و کهن در گویش‌های خراسانی باقی ماندن واکه آغازین e در آغاز واژه‌هایی است که در فارسی معیار با واج «ش» (s§) و «س» (s) آغاز می‌شوند. واژه‌هایی مانند اشتو (es§taw)، اشکم (es§kam)، استره (estarÀ)، اسپید (espid) در گویش‌های تایباد، قائن، فردوس، تربت حیدریه، بیرجند، سبزواری و گنابادی شواهدی دالّ بر این ویژگی‌اند. این ویژگی آوایی مشترک در میان گویش‌های خراسانی بازمانده از فارسی دری قرون نخستین هجری است. در آن زمان در آغاز واژه‌هایی که در فارسی میانه با خوشه همخوانی آغاز می‌شدند یک واکه درج می‌شده است. علاوه بر این ویژگی‌های تاریخی، در میان گویش‌های خراسانی تنوع ابدال‌های واکه‌ای نیز بسیار زیاد است. این ابدال‌ها گاه حاصل فرایند تخفیف و گاه حاصل پیشین شدن یک واکه پسین و گاه براثر فرایندهایی معکوس این دو فرایند یا ترکیبی از این دو رخ می‌دهد.
آندشت: این گیاه در کوه رگ اسپید می‌روید و بادبر (بادشکن) است. مزه تند شبیه پیاز دارد و بوته اش شبیه لیزک است.
یک به یک هر موی اسپید و کبود کندی از ریش و سبیل خواجه زود