اسپه روز

معنی کلمه اسپه روز در لغت نامه دهخدا

اسپه روز. [ اِ پ َ ] ( اِخ ) قصری بطبرستان که در افسانه ها گویند بناکرده دیوسفید است و آنرا بسال 867 هَ.ق. / 1462 - 1463 م. ملک اسکندر مرمت کرد. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 154 بخش انگلیسی ).

معنی کلمه اسپه روز در فرهنگ فارسی

قصری به طبرستان که در افسانه گویند

جملاتی از کاربرد کلمه اسپه روز

اردوان که از شایستگی اردشیر آگاه شد، از بابک خواست که اردشیر را به دربار وی بفرستد و بابک به ناچار اردشیر را به نزد شاه فرستاد. اردشیر هر روز با شاهزادگان به نخجیر و چوگان می‌پرداخت و خوب در این هنرها برتری خود را نشان می‌داد تا اینکه اردوان بر وی خشم گرفت و دستور داد که دیگر بر اسب ننشیند و پیوسته در آخور به‌سر برد. در این زمان، یکی از کنیزان زیبای اردوان دل به اردشیر بست و اردشیر به کمک وی سلاح و درهم و دینار و دو اسب، یکی برای خود و دیگری برای کنیزک به‌دست‌آورد و از دربار اردوان گریخت. اردوان آنان را تعقیب کرد، اما از آن‌جا که فره ایزدی همراه اردشیر بود، بدو دست نیافت. پس اردوان سپاهی را مأمور جنگ با اردشیر کرد، ولی اردشیر با پشتیبانی مردم پارس، سواحل دریا و اسپهان بر لشکریان اردوان پیروز گردید و اردوان کشته شد. در ادامه، شرح نبردهای بین اردشیر با شاه کُردان مادی، هفتواد و مهرک نوش‌زاد آمده است.