اسوریان

معنی کلمه اسوریان در لغت نامه دهخدا

( آسوریان ) آسوریان. ( اِخ ) نام قومی از نژاد سامی ، ساکن بابل که سپس بسواحل وسطای دجله و جبال مجاور آن هجرت کردند و در آنجا دولتی کوچک به نام آسور بنیاد نهادند. و آسور نام رب النوعی معبود آنان بود. پایتخت این ملک نیز در ابتدا شهری به همین نام بود ولی در دوره های بعد شهر کالاه ( در توریة: کالَح ) و پس از آن نینوا را عاصمه ملک کردند و استقلال آنان میان قرن هیجدهم و پانزدهم ق.م. است. و رفته رفته این دولت بزرگ شد، از طرفی تا مصر و از یک سو تا کویر ایران و ارمنستان انبساط یافت و ماد و پارس دست نشانده او شدند وایلام را از میان برداشت و پس از قریب ده قرن مردم ماد بر آن دست یافته و منقرض گردید ( 606 ق.م. ). و در دوره هخامنشیان آسور یکی از چترپتی های ایران بود.

معنی کلمه اسوریان در فرهنگ فارسی

( آسوریان ) نام قومی از نژاد سامی ساکن بابل

جملاتی از کاربرد کلمه اسوریان

در این داستان شاهد گفتمان درخت آسوری (درخت آسورستانی، درخت نخل) و بز هستیم که هر یک از این دو در ضمن برشمردن فوائد خود، بر دیگری فخر می‌کند و در فرجام به برتری بز می‌انجامد. شاید بتوان بز را نماینده دین زرتشت و درخت آسوریک را نماینده دین چندگونه‌پرستی آسور دانست. درخور نگرش است که در آیین دینی آسوریان درختی خشک به کار می‌رفته که آن را با زر و زیور ساختگی می‌آراستند. بی‌پروا و خشن بودن بز را هم در گفتگو می‌توان دلیل بر برتری اجتماعی مزداپرستان دانست. آسورستان یکی از استان‌های ایران بود که اکنون عراق مرکزی را تشکیل می‌دهد.
تمرکز ارامنه به دلیل کمبود قوای مسلح در خوی به آن جا معطوف شده بود. با وجود اینکه اهالی خوی بیشتر از ناحیه ارامنه و آسوریان ارومیه و سلماس احساس خطر می‌کردند، به دلیل استقرار سپاهیان عثمانی در جنوب و در بین خوی و سلماس تاحدود زیادی آسوده‌خاطر بودند؛ اما حمله از جانب قفقاز را نادیده گرفته بودند. به همین دلیل به محض اطلاع از حمله داشناک‌ها غافلگیر شدند. نیروی تحت رهبری آندرانیک متشکل از ارامنه مجهز و آزموده بود که در طول جنگ نیز تجارب فراوانی اندوخته بودند. روس‌ها نیز به علت وقوع انقلاب در روسیه و عقب‌نشینی نیروهایشان از ایران، امکانات جنگی بسیاری را در اختیار ارامنه و سایر متحدین محلی روسیه قرار داده بودند.