اسور کر

معنی کلمه اسور کر در لغت نامه دهخدا

اسورکر. [ اِ وِ ک ِ ] ( اِخ ) نام دو تن از سلاطین سوئد. اولی از سنه 1129 م. تا سال 1155 حکمرانی داشت. جلوس این پادشاه باانقراض سلاله لوروبروگ مصادف بود و در این زمان سلسله جدیدی تأسیس شد و این سلسله تا سنه 1259 م. ادامه یافت. اِسورکِر دوّم. از تاریخ 1199 م. تا سال 1210 فرمانفرمایی داشت ، بعد اریک دهم جانشین وی شد.

معنی کلمه اسور کر در فرهنگ فارسی

یکی از سلاطین سوئد . وی از سنه ۱۱۲۹ میلادی تا سال ۱۱۵۵ حکمرانی داشت . جلوس این پادشاه با انقراض سلاله لورو بروگ مصادف بود و در این زمان سلسله جدیدی تاسیس شد و این سلسله تا سنه ۱۲۵۹ میلادی ادامه یافت .

جملاتی از کاربرد کلمه اسور کر

از رسم‌هایی که شاهان در نوروز برگزار می‌کردند، یکی این بود که شاه جشن نوروز را افتتاح می‌کرد و به مردمان اعلام می‌داشت که وی آنان را بار خواهد داد و به آنان نیکی خواهد کرد. دومین روز، بلندپایه‌ترین کسان را بار می‌داد، یعنی دهقانان و اعضای خاندان‌های بزرگ (اشراف بلند پایهٔ موروثی، ویسپوهران). سومین روز، اسوران و بلندپایه‌ترین موبدان را بار می‌داد. چهارمین روز، خانوادهٔ خود و نزدیکان خویشان و درباریان را بار می‌داد و پنجمین روز، فرزندان و کارگزاران خود را بار می‌داد. بدین ترتیب به هر کدام رتبه و اکرامی را که شایستهٔ آن بود ارزانی می‌داشت چون روز ششم فرا می‌رسید، شاه که وظایف خود را نسبت به آنان انجام داده‌بود، نوروز را برای خود و در خلوت جشن می‌گرفت.
کوه‌های بلند اسور، زردقلعه، دز، شیری‌چال، عباس‌آباد در نواحی شمالی شهر، رودخانه لعل‌بار و حاشیه دیدنی آن، و همچنین مزارع مختلف در قسمت جنوبی و در ارتفاعات و دامنهٔ کوه زرده قلعه که تفرجگاه‌های طبیعی و تفریحی است، از دیدنی‌های شهر نیم‌ور هستند.
در ماه اسپندارمد، در دومین سال پادشاهی مزداپرست، بغ شاپور، شاهان‌شاه ایران و انیران (ناایرانی) که چهر از ایزدان دارد، هنگامی که شاپور سگانشاه، فرمانروای هند، سکستان(سیستان) و تورستان تا به مرز دریا (دریای عمان)، پور مزداپرست بغ هرمزد، شاهان‌شاه ایران و انیران، که چهر(نژاد) از ایزدان دارد، روانه شد (سال ۳۱۱ میلادی)، با درود فراوان از درگاه مهست همایون، وی از این راه، میان استخر و سکستان، روانه شد و به نیکویی در اینجا (سدستون یعنی تخت جمشید) فرود آمد. آنگاه وی در این بنا خوراک خورد. همراه او بهرام پسر نهوهرمزد، اندرزبد سکستان، نرسی مغ(موبد)(از خاندان)ورازان، وین(پسر)مهران شهربان زرنگ، نرسی دبیر و دیگر اسوران پارسی و سکستانی و زرنگیان و فرستادگانی از کوست نیمروز و هند نیز بودند. وی جشنی بزرگ برپا کرد و آیین‌های دینی برپا کرد. روان‌ پدر و نیاکانش را آفرین کرد و شاپور شاهان‌شاه را آفرین کرد و خویش را آفرین کرد و آفرین کرد کسی را که این مان(بنا)را کرد(ساخت). یزدان یار باد.
در زمان هخامنشیان، شاه، نوروز را در تخت جمشید برپا می‌داشت.از رسم‌هایی که شاهان در نوروز برگزار می‌کردند، یکی این بود که شاه جشن نوروز را افتتاح می‌کرد و به مردمان اعلام می‌داشت که وی آنان را بار خواهد داد و به آنان نیکی خواهد کرد. دومین روز، بلندپایه‌ترین کسان را بار می‌داد، یعنی دهقانان و اعضای خاندان‌های بزرگ (اشراف بلند پایهٔ موروثی، ویسپوهران). سومین روز، اسوران و بلندپایه‌ترین موبدان را بار می‌داد. چهارمین روز، خانوادهٔ خود و نزدیکان خویشان و درباریان را بار می‌داد و پنجمین روز، فرزندان و کارگزاران خود را بار می‌داد. بدین ترتیب به هر کدام رتبه و اکرامی را که شایستهٔ آن بود ارزانی می‌داشت چون روز ششم فرا می‌رسید، شاه که وظایف خود را نسبت به آنان انجام داده‌بود، نوروز را برای خود و در خلوت جشن می‌گرفت.