اسلم اسود

معنی کلمه اسلم اسود در لغت نامه دهخدا

اسلم اسود. [ اَ ل َ م ِ اَ وَ ] ( اِخ ) وی بنام اسلم راعی نیز معروف است. در وقعه خیبر در حالتی که گوسفندی از آن یک تن یهودی را میچرانید ناگهان بخدمت حضرت ختمی مرتبت آمده تقاضای مسلمانی کرد و بعساکر مسلمین ملحق گردید و در حرب شرکت کرد و در همان روز بدرجه شهادت نایل گشت. این قصه و اسم این شخص محل اختلاف است. برخی نام وی را ابوسلمی میدانند. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

معنی کلمه اسلم اسود در فرهنگ فارسی

وی بنام اسلم راعی نیز معروف است در وقع. خیبر در حالتی که گوسفندی از آن یک تن یهودی را می چراند ناگهان بخدمت حضرت ختمی مرتبت آمده تقاضای مسلمانی کرد و بعساکر مسلمین ملحق گردید و در حرب شرکت کرد و در همانروز بدرجه شهادت نایل گشت این قصبه و اسم این شخص محل اختلاف است برخی نام ویرا ابو سلمی می دانند .

جملاتی از کاربرد کلمه اسلم اسود

18: اسود راعى كه اسمش اسلم بود(596). نود و سه نفر از يهود در خيبر به دركواصل شدند.