[ویکی فقه] معیار اسلامی بودن یک فرقه یا مذهب کلامی این است که اسلام را قبول داشته باشد، و به عبارت دیگر مسلمان باشد. اسلام در لغت مشتق از «سلم» و به معنی داخل شدن در سلامتی و آرامش و انقیاد است. و معنی اصطلاحی و شرعی آن عبارت است از تدین به دین اسلام.(اسلم فلان، ای تدین بالاسلام.) حال اگر کسی به وجود خداوند و یگانگی او و نبوت پیامبر اکرم و آنچه او از جانب خداوند آورده است اقرار نماید، مسلمان خواهد بود و این نخستین مرتبه از اسلام و ایمان است که آثار شرعی اسلام که در کتب فقه بیان شده، بر آن مترتب می گردد، یعنی جان و مال او حرمت پیدا می کند، ارث می برد، در قبرستان مسلمین دفن می شود و...اینک عبارتهایی را از عده ای از بزرگان علمای شیعه و اهل سنت یادآور می شویم: ← تعریف صاحب عروة ۱. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۲۰.۲. ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات راغب، کلمه «سلم»، ج۱، ص۲۳۹. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «معیار اسلامی بودن فرق چیست»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۰/۲۸. ...
جملاتی از کاربرد کلمه اسلامی بودن فرقه ها
پذیرش این مسئله که وجود مساجد گنبدها مناره هادر بافت یک شهر نمیتواند به معنای اسلامی بودن ان شهر باشد این امر را بدیهی میسازد که باید در عناصر و مؤلفههای دیگری که نه تنها کالبد بلکه روح و هویت شهرها را میسازند به دنبال نشانههایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود. به عقیده مسلمانان مسجد محلی برای آرامش روحی انسان است.
پذیرش این مسئله که وجود مساجد، گنبدها و منارهها در بافت یک شهر نمیتواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد این امر را بدیهی میسازد که باید در عناصر و مؤلفههای دیگری که نه تنها کالبد بلکه روح و هویت شهرها را میسازند به دنبال نشانههایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود.
مصطفی الزلمی، فقیه کرد عراقی از دیگر دانشآموختگان الازهر و استاد دانشگاه بغداد، در تحقیقی مفصل به اثبات غیر اسلامی بودن حکم سنگسار دست یازیدهاست.
بر روی سنگ قبرها آثاری به جای مانده که خود گویای باستانی بودن شهر، اسلامی بودن و تاریخی بیش از هزار سال دارد در قسمت شمالی دهق کوهی قرار دارد که به کوه کاهنها شهرت دارد و آثار و اثرات زندگی بیش از هزار سال گویای این نکته است که مردمانی با سعی و تلاش و مبارزه با سختیهای زمان خود بر روی آن سکنی گزیدهاند و مکانی را با بیش از هزار سال قدمت برای خود و خانواده خود برگزیدهاند که طرز فکر و سبک معماری آنها برای مبارزه با حوادث طبیعی و غیرطبیعی را نمیتوان نادیده گرفت و باید آنها را نسبت به زمان خود تحسین کرد. ساکنانش بعد از مدتی کاهن یا کافر بودن را کنار گذاشتند و با آغوش باز دین اسلام را پذیرفتند و آن را بر دین زرتشت برتری دادند.
مواردی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتاً به اسلامی بودن نظام و قوانین اشاره دارد.
«مسئله ولایت فقیه این نیست که فقیه خودش در رأس دولت قرار میگیرد، خودش میخواهد عملاً حکومت کند و مجری باشد. نقش فقیه در یک کشور اسلامی که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفتهاست نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم. وقتی که مردم آن ایدئولوژی را پذیرفتهاند قهراً برای ایدئولوگ هم نقشی قائل هستند یعنی اوست که نظارت میکند بر این که این ایدئولوژی درست اجرا میشود یا نه، آیا این شخص که میخواهد رئیس دولت بشود و به عنوان مجری قانون در کادر اصول این ایدئولوژی حرکت کند صلاحیت چنین کاری را از نظر آن ایدئولوژی دارد یا ندارد؟ ولایت فقیه ولایت ایدئولوژیک است و اساساً خود فقیه را مردم انتخاب میکنند. این خودش عین دموکراسی است. اگر ولایت فقیه یک امر انتصابی میبود، مثلاً هر فقیهی به وسیله فقیه قبل از خودش بهطور خاص تعیین شده بود ممکن بود بگوییم که این بر خلاف اصول دموکراسی و نظیر سلطنت موروثی است؛ ولی، فقیه را بر خلاف سلطان و شاه خود مردم انتخاب میکنند، رهبر را خود مردم انتخاب کردند و خود مردم انتخاب میکنند، مرجع را خود مردم به عنوان یک صاحب نظر در این مکتب انتخاب میکنند و بنابراین، این چه منافاتی دارد با اصول دموکراسی و چه تناقضی هست میان جمهوری بودن و اسلامی بودن؟ آیا این که شکل حکومت موقت باشد و محتوا اسلامی باشد تناقض است؟ یعنی اگر شکل حکومت دائمی و موروثی بود دیگر با اسلامی بودن تناقض نداشت؟ چه رابطهای میان این دو است؟»
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است. شهرستانی در بیان اختلافهای امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر اسلام میداند.
به پیروان این دین، مسلمان یا مسلم گفته میشود و معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است. شهرستانی در بیان اختلافهای امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر اسلام میداند. فرقهها در اسلام، به جهت اختلافات فقهی یا اعتقادی و کلامی تشکیل میشوند.