[ویکی نور] اسلام و هیئت، اثر علامه سید هبةالدین شهرستانی، با ترجمه و توضیحات سید هادی خسروشاهی، کتابی است پیرامون علم نجوم و هیئت در اسلام که به زبان عربی و در سال 1356ق، نوشته شده است. نویسنده در تدوین این اثر، اهدافی را دنبال کرده است که به اختصار عبارتند از: دانشمند بزرگ «طالب اوف» از روسیه، در باره این کتاب می نویسد: «من گمشده خودم را در کتاب اسلام و هیئت یافتم، ولی متأسفانه این کتاب وقتی به دست من رسید که چشمانم از روشنایی افتاده و من از فیض ترجمه آن به زبان روسی محروم شده ام و اگر چنین توفیقی نصیب من می شد، جهانیان می دیدند که چگونه دانشمندان روسیه، به اسلام روی می آورند» . کتاب با مقدماتی از نویسنده و مترجم آغاز و مطالب در چهارده مسئله و ده گفتار تنظیم شده است. در مقدمه مترجم، نکاتی پیرامون کتاب و ترجمه آن عنوان گردیده است .
جملاتی از کاربرد کلمه اسلام و هیئت
در جريان بنى قريظه به خاطر خيانتى كه يهوديان به اسلام و مسلمين كردندرسول اكرم صلى اللّه عليه و آله تصميم گرفت كه كار آنها را يكسره كند.
ببرد آب و دست و دهان را بشست شد اسلام وی نزد مهتر درست
مـمـكـن اسـت كـه اگر شماها يا سستى كنيد براى يك همچو امر مهمى و طورى باشد كه بهنـظـر بـيايد كه بى تفاوتيد (اگر شد؛ كه برويد راءى بدهيد، اگر نشد نرويد) و ياگـروه هـاى شـما با هم افتراق بكنند، ممكن است اشخاصى كه لايق اين مقام نباشند به اينمـقام برسند. اين امرى است كه بسته به نظر خودتان و بايد با تمام قوا جديت كنيد كهسرنوشت اسلام و مسلمين را به دست كسى كه لايق براى اين مقام نباشد، ندهيد. و من اميدوارمكـه بـا اتـكـاء بـه خـدا ايـن مـطـلوب هـم حـاصل بشود و از خداى تبارك و تعالى سلامت وتوفيق و رفاه ملت را خواستارم . و از قرارى كه تذكر دادند خانواده هاى شهداى سردشتدر اينجا هستند. من به آنها تسليت عرض مى كنم ، من در غم ملت شريك هستم . خداوند شهداىشما را رحمت كند و شما را بركت و خيز و صبر عنايت كند و ملت ما را و اسلام را عظمت .
جهانی خلق را مانند عطار ز اسلام و ز ایمان می بر آورد
و به تعبير ديگر اين حكم فقهى كه مورد بحث است مربوط به بنده و جنابعالى استولى براى انبيا و اوليا و پاسداران واقعى اسلام و قرآن وظايفى خاص و سنگين ترىوجود دارد كه فوق اين وظيفه ها و برنامه هاست .
مـسـاءله مـهـم ديـگـر قـضـيـه عـضـوگـيـرى اسـت . شـمـا بـايـد سـوابـق افـراد راقبل و بعد از انقلاب بررسى كنيد. اينكه خانواده اش كيست ، بعد از انقلاب چه جورى بودهاسـت ، ايـن را بـايـد حـتـى الامـكـان دقـت كـنـيـد تـا افـرادى نـيـايـنـدمـثـل حـزب و نـخست وزيرى آنچه شد بشود. اين امرى است كه بايد دقت كنيد و نبايد در آنمـسـامـحـه شـود. البـتـه رعـايـت چـنـيـن امـرى در سـراسـر مـمـلكـتمـشـكـل اسـت ، امـا اگـر مـسامحه شود كار مشكل تر مى شود. بايد از افرادى صحيح كه مىدانـيـد ريـشـه فـاسـدى نـدارنـد عـضـوگـيـرى كـنـيـد. اگـر گـروهـى بـديـن وضـععـمل كند و با گروه هايى كه مقصدشان يكى است هم جهت شود، هم كارش تا آخر ادامه پيدامـى كـنـد و هـم نـظـر مـردم را كـه مـهـم اسـت جـلب مـى كـنـد. امـيـدوارم شـمـا بـا ايـنشكل عمل كنيد و كارتان براى خدا باشد. وقتى كار براى خدا باشد همه چيز به دنبالشهـسـت . مـن بـراى هـمـه گروه هايى كه براى اسلام و كشورشان خدمت مى كنند دعا مى كنم .انشاء الله خدا به همه ما توفيق عنايت فرمايد. انشاء الله پيروزمند باشيد.
سلسله سامانی، غزنوی، مغولی، صفوی، قاجار و پهلوی، اغلب از همین اندیشه که تا زمان کنونی برجای ماندهاست، یاری جستهاند. این دید تاریخی-سنتی ایرانیان در حماسه بزرگ پارسی، شاهنامه، نیز مطرح شدهاست. شاهنامه در اصل، به شکل رویدادنامه شاهی، خداینامه، در دوره ساسانیان سروده شد. اگر موبدان زرتشتی دوره ساسانی، اوستا و بیست و یک نسک یا فصل (نیایش مقدس سنت زرتشتی) را به نوشته درنمیآوردند، آیین زرتشتی به شکلی که امروز میشناسیم، برجای نمیماند. ساسانیان بودند که قدرتمندانه، سنتی ایرانی را همراه با جامعهای مبتنی بر مذاهب طایفهای، در مکانی به نام ایرانشهر یا ایران، بنیان نهادند. هنگامی که ساسانیان از مسلمانان عرب شکست خوردند، این سنت چنان نیرومند بود که بدون اینکه رنگ ببازد، اسلام و فرهنگ ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار داد. از اواخر دوره قاجار و در اوایل دوره پهلوی، این تفکر که سقوط شاهنشاهی ساسانی در برابر مسلمانان به منزله پایان شکوه و عظمت ایران و در واقع آغاز افول ایران بود، بسیار معمول شد. اما فرهنگ ایرانی نمرد و با اسلام همان کرد که با یونانیمآبی کرده بود. تحت نفوذ اسلام، ایران توانست در جنبههای فرهنگی، هنری، فکری و ادبی جهان اسلامی نیروی پیشبرنده باشد. این بهراستی، قابلیت تمدن ایرانی است که موفق شده فاتحان بیگانه و فرهنگهای متجاوز را در سنت خود جذب و به این شکل، سنتی جهانی بیفزاید.
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
خوانند تو را مؤمن و ترسا شب و روز در مسجد اسلام و کلیسای فرنگ
ز اسلام و ز دین تازه او به شرق و غرب شد آوازه او
هم کعبه اسلام و هم آتشکده کفر ویران شده جلوه مستانه عشق است
در دو قرن ششم و هفتم با جمله ((مغول ))ها به جهان اسلام و ادامه يافتن جنگ هاى صليبى، چندان فشارى به عالم ((تشيع ))وارد نشد و شيعه شدن برخى سلاطين((مغول ها))در((ايران ))و حكومت ((مرعشيان مازندران )) و ((سربداران خراسان ))دردو قرن هشتم و نهم ، قدرت و وسعت جمعيت شيعه رو به فزونى گذاشت و در گوشه ازممالك اسلامى خصوصا در((ايران ))تراكم ميليون ها شيعه محسوس شد.
سپس ((پيش نويس قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران )) ضمن 151اصل ، در تاريخ 29 خرداد ماه سال 1358 ش . به وسيله روزنامه هاى رسمى كشور وبه طور جداگانه به نظرخواهى عموم گذارده شد، تا صاحب نظران باكمال آزادى ، نظرات اصلاحى خود را ابراز دارند و پس از اصلاح به تصويب مجلس مؤسسان و يا مجلس خبرگان برسد و در تاريخ روز جمعه 12 مرداد ماه 1358 ش . مطابق 9رمضان 1399 ق ، انتخابات ((مجلس خبرگان )) با عضويّت 73 نفر از علما و ديگرطبقات مردم از طرف عموم ملّت انجام شد، تا به بررسىكامل و تصويب نهايى قانون اساسى طبق آيين اسلام و مذهب تشيّع بپردازد. و در تاريخ24 آبان 1358 ش . مطابق با 24 ذيحجه 99 ق . قانون اساسى جمهورى اسلامى درضمن 175 اصل به تصويب نهايى مجلس خبرگان رسيد.(659)
ای به تو زنده ملت اسلام وی به تو تازه سنت ایمان
توبه ابولبابه در جريان بنى قريظه ، به خاطر خيانتى كه يهوديان به اسلام و مسلمين كردند،رسول اكرم (ص ) تصميم گرفت كه كار آنها را يكسره كند. يهوديان از پيامبر(ص )خواستند تا ابولبابه را پيش آنها بفرستد تا با او مشورت نمايند. پيامبر اكرم (ص )فرمود: ابولبابه ! برو، ابولبابه هم دستور آن حضرت را اجابت كرده و با آنها بهمشورت نشست . اما او در اثر روابط خاصى كه با يهوديان داشت ، در مشورت منافع اسلامو مسلمين را رعايت نكرد و يك جمله اى را گفت و اشاره اى را نمود كه آن جمله و آن اشاره بهنفع يهوديان و به ضرر مسلمانان بود.
بنابراين ، مطرح كردن مسأله برابرى در اسلام و عدم امتياز اجتماعى و سياسى براىفقها در زمينه رهبرى ، مغالطه اى بيش نيست و اين درست مانند اين است كه يك طبيب حاذق رابا يك شخص عادّى ، در باره معالجه مريض و يا يكعمل جراحى ، يكسان بدانيم .
بر پايه احكام اسلامى ، انسان تا يك سوّم مالش را بيشتر نمى تواند وصيّت كند، ولىبخاطر آنكه به سهم وارثان زياد ضرر نرسد و روح آنان از قانون اسلام و آن شخصجريحه دار نشود) بهتر است كمتر از يك سوّم وصيّت نمايد. مثلاً به يك چهارم وصيّتكند.(221) يعنى اگر از دوازده تومان ، چهار تومان حقّ وصيّت كردن دارد، بهتر استسه تومان آن را وصيّت كند.
امروز بیفزود بتو رونق اسلام و امروز قوی گشت بتو قاعده دین
صد شور ز اسلام و ز کفار برآمد غوغا به جهان شد
«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ» میگوید ای محمّد اگر ایشان پس ازین بیان روی گردانند از اسلام و ایمان، بر تو بیش از آن نیست که رسالت ما بگزاری و آیات و معجزات که دلائل نبوّتاند بنمایی، اگر نگروند، بر تو ملامت نیست و از کفر و جحود ایشان بر تو هیچیز نیست، قیل نسختها آیة السّیف.